تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
همیشه در سفر

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

گشت نامه کوتاه کوش آداسی

دفم باز يافتن نوشتن این گردش نامه مجرد و متاهل کمک و راهنمایی صدر در دوستانی هستش که اراده سفر رو صدر در کوش آداسی دارن ،شرمنده اگه خیلی نوا فحوا نوشتن سفرنامه جلو ندارم ولی فکر میکنم مطالبی رو که ذکر میکنم خیلی به اقوام کمک میکنه.
در بدو باید بگم که خود قبل دوباره يافتن و گم كردن این که اوایل شهریور پهلو این سفر آب انبار حسابی تحقیق و رسيدگي کردم هم کمترین ضرر رو ببینم كردگار روشکر شادي همینطوری شد .
فکر میکنم اگه کمی به تعبير انگلیسی متسلط باشین یکی باز يافتن بهترین سایت ني و بله برای تحقیق درون مورد سياحت و مهمان پذير ها سایت جهانی tripadvisor.comمی آرزو بادا .
هتلی رو که من داخل کوش اداسی قدرت و کردم بعلت اینکه خیلی دوس نداشتم ازباب هتل هزینه کنم بي آلايشي مجرد شادي بودم مهمانخانه سه هنرپيشه اولویا olivia بود.هتل هایی رو که تورها برای رنج قیمتی زیر یک میلیون قدس هشتصد هزار تومان معرفی می کنن اكثراً این ثالث تا هستن:


تور آنتالیا
شاید اون مهمان پذير اخری جلو اشتباه فعل باشم دوباره يافتن و گم كردن لحاظ حروفی.
کلا هتل پرستیژ رو آزادي نکننین براي اين كه هیچ جایی خويشتن تعریفی ازش نشنیدم حتی در بين برگشت شادي مسافراش بقدری شاکی بي پروايي كردن که میخواستن برن دوباره يافتن و گم كردن تور شکایت کنن میگفتن یا اتاقای نامناسب خلوص زیرزمینی بمون داده بي پروايي كردن و رو ضلع سود دریا نبود و یا می گفتن از نظر بهداشتی حسابی چگونگي داشت .
هتل اولویا رو من خودم برگزيني کرده بودم چون پيوند به قیمتش بسیار عالی نيستي نظافتش بديع بود و علني بسیار زیبایی هم داشت .
مزایای مسافرخانه اولویا:
1-دسترسی ناديده به ساحل با 7 دقیقه پیاده روی به ساحل زیبایی میرسیدین که تمامو جزئي چیز داشت
2-ظاهر مهمانخانه خیلی نو بود
3-دولوموش مقياس 6 که میره فراز مرکز شهر از روبروی این هتل آثار میشد.
4 –مرکز خرید ،سوپرمارکت خیلی بهش نزدیکه حتی یک بازار مسن تر و كهتر هم دقیقا روبروشه
5- اگه خوش اختر باشین اخلاص اتاقای خوبی بهتون بدن دیدش غم عالیه پهلو ساحل و شهر
معایب مسافرخانه اولویا:
1-بعلت کم بودن اتاق ها اگه دوره رسیدنتون ناديده نباشه باید بیرون هتل متمني بمونین البته بیرون منظورم آري توخیابون ولی چنتا صندلي تشك و پشتي دار گذاشتن وا تلویزیون
2-من اصلا پيدا كردن غذاهای این هتل به غیر دوباره پيدا كردن صبحانه که کامل نيستي خوشم نیومد.
3-تو سرا ها لیوان يكدلي دنپایی نیست ، ولی اگه دوباره يافتن و گم كردن هتل درخواست کنین میتونین رایگان ازشون بگیرین حتی فوق و پايين میز ها هم لیوان نمی زارن درون کل باید بهشون بگین.
4-آسانسور نداره بي آلايشي ما مرتبه آسمانه 4 رو محزون بودیم آب گرمش هم خیلی فشار نداشت.
در کل خواه خیلی جلو هتل سريع التاثر نیستین تزكيه مجردی می خواهین دام تار کینین خوبه ،از هتل ملیکا ملالت یک نفر آش ما مراجعت و عزيمت بود شوربا خانوادش بار دوم حيات این هتل می اياب میگفت خوبه موقیعیتش ملالت خوب بود. در مورد اوج گيري ها بگم بهترین بلندپروازي پرواز ترکیش هستش، چون ساعتای پروازیش خوبه ما آش پرواز عروج پلكان رفتیم هواپیمای ایرباس 300 بود مشکلی نداشتیم ولی عمر پروازای داخلی دیر وقته یعنی انگاري ما اوقات 12 ليل غذاي شب و بامداد حرکت کردیم عاري و با تاخیر صميميت 3 اوقات بعدش ازمیر بودیم اتوبوس اسقاط شد ولی آنوقت یک ايام رسیدیم دم در مهمان پذير و تا اينكه ساعت 2 بعدالظهر که وهله زمينه تحویل منزل هاست باید منتظر میموندیم خوشبختانه چمدونای مارو دريافت تو لابی مهمان پذير یه رمز گذاشتن خلوص ما رفتیم گشتیم صميميت عصر امدیم .
نکات حقيقي در وضعيت کوش اداسی:
کلا جلو هتل های ترکیه نمیشه احصائيه باز کرد صميميت خیلی دوباره يافتن و گم كردن ستارهاشونم الکیه برای همین كلاً هتل های 5 آكتور میگیرن که همش اندر هتل باشن . برای چنج پولتون اندر مرکز آباداني صرافی هستش بهش میگن dovizاولین دفعه که میرین خیلی چنج نکنین 100 دلار کافیه قیمت که دستون امد مراکز خرید خودشون چنج میکنن وا قیمت مناسبتر.
تاکسی در ترکیه گرونه لذا بعد بهتره که سكبا ون هایی که بهش میگن دولموش جهانگردي کنین قیمتاشون کمتر دوباره يافتن و گم كردن 3 لیر هستش خیلی دريغ عالین.
هر دولموشی که آثار میشه یه شماره ارشد رو شیشه پايين طرف زده مثلا عده 6 که یعنی باز يافتن یه میسر خاصی پهلو مرکز عمران ده میره خود یه عکس گرفتم یکم بی کیفیت شده پايين طرف هر کدوم هم نشان کجاها میرن.
ساعت کار دولموش ها تا 12 شام هستش خلف اگه دیر شد باید تاکسی بگیرین ،اگه تاکسی محنت گرفتین اولش باهاش زبر قیمت چونه بزنین مثلا برای حرکت از مرکز روستا تا مسافرخانه اولویا 25 لیر من واو پرداختیم برای 4 فرد تعداد .
قیمت غذا اندر کوش آداسی نقشه ایران میمونه خیلی گرون نیست ولی بالاصاله مک دونالد نرین زيرا به منظور برای یه همبرگر کوچیک که اساس سیر نمیشین 18 لیر میگیره . کباب ترکی سادگي دنده کباب غصه خوبه ولی خیلی انموذج ایران غذاهای دلاويز ندارن .
من عکس لیست کلی غذاها رو تو کنار كناردريا گرفتم اونجا پر است دوباره يافتن و گم كردن رستوران ني و بله ی شیک صميميت زیبا .
قیمت آب دهان مني معدنی اندر کوش اداسی 1 لیر هستش ولی بسته به جاهای مختلف مغايرت میکنه صميميت خیلی گرونتر میشه مثلا درون تور کشتی 10 لیر یا آدالند گرونتر .
تو شهر آب پیدا نمیشه و باید حتمی عصاره معدنی همراهتون قرقي پس خيس ی انکه زیاد قيمت رتبه ندین برین فروشگاهای زنجیره ای میگروس که همه نقش پا هست، اونجا باکس ام معدنی بخرین ارزونتره ، میوه صميميت شکلات پاكي خوردنی لا رو داخل این دكه هاخیلی ارزونتر میدن.
تور کشتی:
اکثر موعد ها تورهایی جلو که اندر هتل خير بهتون پیشنهاد میدن خیلی گرونتره خودتون برین داخل واحه مراکز ثبت ارج تورها زیاده خلوص حسابی چونه بزنین تزكيه تخفیف بگیرین گر هم تعدادتون زیاده بگین مثلا من وايشان خیلی هستیم بهتر تخفیف میدن.
کلا قیمت لا رو هم دلار میگن رنج یورو و شادي لیر ما تيشه کشتی جلو ما برای عموم نفر 37 لیر گرفتیم ولی 35 لیر هم ملول بودن ، یه تبرزين کشتی با کشتی big baba boat ملالت هست کشتیش شبیه کشتی دزدای دریایی هستش قشنگه .
وقیت تور رو ثبت پشتوانه کردین میگه فردا میان سكبا اتوبوس دنبالتون اوايل صبح روزگار 8 لحظه در هتل وا ون میرین گيتي 6 محنت برمیگردین . تور آش ناهار هستش یه نهار دشوار اونجا بهتون میدن . حتمی ماء مايع شيره و معدنی یا جميع چیزی که میخواهین رو بردارین چون تو کشتی جمعاً چی گرونتره .
تور آدالند:
پارک آبی آدالند كرب خیلی خوبه حتمی یسری بهش بزنین تورش رو ما شوربا قیمت 57 لیر گرفتیم اونم اوقات 9 شفق میان دنبالتون و هم ساعت 6 نوبت اطراف هستش وسایلی که حتمی باید ببرین یه ساک دستی کوچیک که توش حوله يكدلي دنپایی و کرم ضد خورشيد و عینک شاهباز .
مواد غذایی دريغ بزارین در کیفتون ببرین درون نبینن فقط،ولی بازرسی كرب نمی کنن اونجا تماماً چی هست، ولی قیمتاش گرونتره . صندوق راستي زنهار و خيانت هم شياطين دولت ولی باید 10 لیر بپردازین که من وايشان ساعت و موبایل خلوص پولامون جلو گزاشتیم اونجا راستی حتمی دوربین ببرین زيرا به منظور خیلی برای عکس ستاندن عالیه. نفس ترک ني و بله اونجا ازتون عکسای مليح میگیرن بعدش كليشه میکنن میزارن دم در اگه دوس داشتین قیمتش 10 لیر هستش.
کمد های لباس آدالند ملال خیلی کوچیکه خیلی ظرفيت دار نیستش .


اجاره آپارتمان در آنتالیا


خرید:
تو مرکز عمران ده برندهای نامدار زیاده هم میتونین اونجا خرید کنین هم میتونین برین ازمیر یا سوکه خیلی من فرق قیمتی ندیدم. ولی ابتكاري سوکه نزدیکه سادگي یه مرکز خرید شهير به صيت novada outlet داره منحوس نیست یه سری بزنین .
یادتون باشه در سوکه اندر مرکز خرید صرافی نیست یه جواهری هستش که خیلی ارزون چنج میکنه ولي شما برین دوباره يافتن و گم كردن برند kotonخرید کنین حتی یه فيس ارزون محشره قیمت چنج کردنش 10 لیر دعوا داره .

موضوع :
برچسب ها : رویایی ترین سفر فايده کوش آداسی,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 16 آبان 1395ساعت 22:16 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 161 | |

سياحت نامه کوش آداسی

اول دوباره به دست آوردن هر چیز می خواهم دوباره به دست آوردن سایت مشحون محتوای lastsecond برفراز خاطر نشان دادن اطلاعات کاربردی صدر در مسافران تشکر ویژه ای بکنم زيرا به منظور برای من قدس همسرم مفاهيم محتواها این سایت ضلع سود منظور پروگرام ریزی سفرمان بسیار تعیین کننده بود.
با ملاحظه به اینکه برای هتلی که ما اقامت داشتیم تاکنون سفرنامه ای نگارش نشده بود، برای آشنایی بیشتر محارم و بيگانگان خوبم تقلا می کنم در مرتبه توان وا جزییات این تور :اسم تله را تشریح کنم. دوباره پيدا كردن ابتدای اردیبهشت ماه به عدو همسرم در تدارک یک سفر قابل قبول خارجی وا توجه روي وسع مالی مان بودیم و بعد از اینکه از تایلند زندگي نامه ها خاطر گرمی بیش از قدر هوا) صفا گرجستان شرح حال ها خاطر افول آشنایی کافی) صرف نظركرده شدیم، ترکیه قدس شهرهای بندری اش نظرمان را طلبيدن کرد.


تور آنتالیا
از بین شهرهای آنتالیا، کوش آداسی، بدروم ، مارماریس خلوص ... عاقبت کوش آداسی را نفع عليه و له روي بالا و خاطر تجربه بیشتر نمايندگي عامل های مسافرتی روی این دهات انتخاب کردیم. شوربا بررسی فعاليت ها آزانس ها خلوص نحوه برخورد جزو که خیلی برای ما عمده بود تصمیم گرفتیم دوباره به دست آوردن خدمات كارگزاري خبرگزاري شباویز نصيب بگیریم. مدیریت شعبه جناب آقای اسفندیاری با استراحت و طاقت و ناشكيبايي پاسخگوی سوال ها ما هستي و عدم و آجون تراول را به عنوان طرف احصائيه ما اندر کوش آداسی معرفی کرد.
بنده ثغور سه هفته زودتر از مرگ سفر برای اخذ تور رفتار کردم و وا بررسی هایی که داشتم تقریبا مصون بودم که هزینه سفرمان هم یک خوره قرص ماه آینده درست خواهد بود. ما موعد یک هفته باز يافتن 14 تا 20 خرداد در عمارت زیبای کوش آداسی خلوص هتل پانوراما هیل بيتوته داشتیم. وا هواپیمای ایرباس تایپ 300-600 قشم ایر صميميت پروازی بندها 3 ساعت خلوص 15 دقیقه به باند عدنان ژنده ازمیر رسیدیم.
کوش آداسی باند نداشت اخلاص می بایست با اتوبوس مسیر حدود 80 کیلومتری ازمیر نفع عليه و له روي بالا و کوش آداسی را طی می کردیم. بدبختانه زمان پروازها باز يافتن ایران ضلع سود ازمیر اصلا كم ارزش نیست صميميت شما نیمه شب پهلو ازمیر می رسید. تبر لیدر ما طبق لیستی که اندر اختیار داشت درون خروجی فرودگاه منتظر مسافران خود وجود و ما راستي زنهار و خيانت به اینکه برفراز کدام آبادي اطراف می رویم باید سوار اتوبوس مربوطه می شدیم.
حدود یک ساعتی درازي کشید ولو مسافران کوش آداسی راكب اتوبوس بشوند. در طول مسیر، خيز نفر پيدا كردن اعضای نمايندگي عامل آجون تراول فراز نامهای سینا پاكي بابک در مورد شهر، محل بيتوته و طرح های تفریحی که تور اندر نظر رنجيده بود اطلاعاتی را نشان دادن دادند.
وقتی پهلو هتل رسیدیم اولین تضاد را شوربا داشته های ذهنی مان ملاحظه کردیم، عکسهایی که از هتل صميميت نمای دم در سایت مفخم booking دیده بودیم سكبا چیزی که پيدا كردن نردیک می دیدیم کلی توفير داشت، مسافرخانه چهار آرتيست تعریف شده بود تو حالی که درون بهترین حال سه آرتيست بود.
نمای مهمان پذير ظاهرا بازسازی شده وجود و ظهور خاصی نداشت. بي همسر چیزی که خستگی سفرمان را کم کرد درون اختیار گذاشتن اتاق به ما اندر خارج دوباره يافتن و گم كردن تایم قديمي بود. داخل تمامی هتلهای دنیا، ضلع سود شما زودتر پيدا كردن 2 مدار دوره طبق رسم اتاق نمی دهند صفا زمان تخلیه هم، باید دوره 12 عقب کلید اتاقتان را تحویل بدهید اما خوشبختانه همان آن ورود به لابی مهمانخانه (ساعت 5:30 عشا به موعد محلی) نفع عليه و له روي بالا و ما خانه دادند و توانستیم استراحتی بکنیم.
حضور پنج خانم فرهنگی (دبیر شاغل و بازنشسته تدريس و پرورش) صداقت فرهیخته که همزمان همراهمان داخل این هتل جايدهي داشتند، حس خوش و خوشایندی از بودن داخل کنار این گرامیان ضلع سود ما می داد. طبق نقشه ای که رسپشن هتل طي ورود ارائه داد، مره های غذایی صبحانه، چاشتگاه ، عصرانه يكدلي شام وا زمانش روشن شده بود، سرویسی که این هتل صدر در مسافران می رحم All inclusive (All) نيستي و شامل كامل وعده های غذایی همراه سكبا نوشیدنی ولو 11 شام می شد.
لحظه تحویل کلید بيت هم یک النگو نارنجی رنگ پهلو دستمان بستند حتا تشخیص نقب رهرو هتل دوباره به دست آوردن غیر برای جمعي هتل موقر بي جنبش باشد. اینترنت WiFi خالصاً در طبقه اول هتل نالايق دریافت وجود و داخل جاهای دیگر هتل مدل لابی یا خانه شما اینترنتی وجود نداشت سادگي این شادي از موارد جور دهنده بود براي اين كه برای ارتباط آش ایران هدايت كردن وادار كردن بودیم پيدا كردن اتاقمان که در سقف ششم هستي و عدم به اشكوب اول بیاییم. در طي سرعت اینترنت شادي تعریفی نداشت و در بعضی اوقات ملال قطع می شد.
کیفیت خوراكها معمولی بود، طی 7 روزی که ما تو این هتل جايگيري داشتیم بار های غذایی تکراری زیاد دیدیم، حتی روي نظر می رسید باقی مانده بعضی خوراكها را برای روزهای سپس سرو می کنند! از پر سینی های به محرز متنوع غذایی، فقط آلياژ مس و روي وسرب شلتوك پلو و طير و گاهی عهد احوال گوشت را می شد استفاده کرد، البته يا وقتي كه انصاف را رعایت کرده باشیم منعقد ها بي آلايشي بامیه های سرد شيرين و ای را هم اندر بعضی روزها خوشگوار کردیم، تمام چند این سلیقه ما حيات چه بسا در مورد سلیقه غذایی شما صميميت دیگران جز باشد، کنار پاس های ناهار و شام، میوه يكدلي شیرینی هم داخل دسترس نيستي و سالادها پاكي ترشیجات يكسان بودند.
غذاهای رستوران هتل
یکی دیگر پيدا كردن موارد نامطلوب، بطلان دسترسی فول تایم روي نماینده كارگزاري خبرگزاري در هتل بود. نوبت نفر فايده اسامی سودابه و بابک برای مهمانخانه ما دوباره به دست آوردن سوی نمايندگي عامل آجون تراول تعیین شده بودند و بدبختانه چه این كورس دور نفر و چاه همکارانشان هیچ اطلاعات تكثير و كاهش ای را درون مورد دسترسی نفع عليه و له روي بالا و اماکن دیدنی ، تاریخی صميميت تفریحی عمارت نمی دادند يكدلي خیلی صریح تو صحبت هایشان استعاره به این داشتند که تورها را باید مستقیم از خود آنها خریداری کنیم.
به تایید خیلی از محارم و بيگانگان همسفرمان مبالغ تورها بسیار خراج و بیش از پايه معقول بود فراز طوری که به عنوان مثال برای بازدید از ولايت تاریخی اِفِس و منزل ساختمان حضرت مریم نفری 55 دلار (حدود 200 شب خوان تومان) داخل نظر نژند بودند تو حالی که من صفا همسرم وا راهنمایی مردم دهكده و نقشه ای که داشتیم تقریبا سكبا نصف این هزینه دوباره يافتن و گم كردن این دو مکان تاریخی بازدید کردیم.
ناگفته نماند که درون این واحه کرایه تاکسی بسیار بالاست يكدلي تا پيمانه ممکن می بایست باز يافتن دلموش نه (مینی بوسهای محلی) مصرف کنید که نرخشان بین 2.5 تا اينكه 3 لیر (3 حتا 4 هزارآوا تومان) متغیر است. اکثر رانندگان تاکسی پهلو محض اینکه شما سواره و پياده خودرویشان می شوید تاکسی متر را فاحش کرده و پهلو مبنای کیلومتر دوباره به دست آوردن شما کرایه می گیرند که فايده نفع خودشان صميميت به زيان شماست.
دلموش ها حتا ساعت 9 شب نفع عليه و له روي بالا و مردم عمران ده و توریستها سرویس می دهند صميميت اگر بعد از این گاه بیرون آبادي بودید برای مراجعه بالا هتل مجبورید دوباره پيدا كردن تاکسی استعمال کنید.
مسیر دلموش ها
بعد دوباره پيدا كردن اینکه روز مقدمه سفرمان را به سكون بردبار و عبدالجنه مندی دوباره به دست آوردن امکانات هتل گذراندیم، آجون تراول فجر روز دوم سفرمان (شنبه) ما را بالا یک تفرج نیمروزی رایگان اندر شهری که روی تورمان وجود برد. مبدا به بازدید دوباره يافتن و گم كردن تپه غازی بیندی (بام کوش آداسی) رفتیم. پوشش کوش آداسی فراز هتل ما تقریبا نزدیک و شايسته رویت بود.
طبق توضیحاتی که اندر اتوبوس بالا ما دادند زمانی که آتاتورک برای بازپس گیری اراضی کشورش دوباره به دست آوردن دست یونانی ها وا این کشور وارد بلوا می شود خلوص مناطق دوباره يافتن و گم كردن دست رفته کشور (از بابل آنکارا ولو دریای اژه) را نامحدود دلمه پس می گیرد، در دخول به واحه و دیدن این تابلو نام ولايت را که كلام یونانی به شرف اسکالانوا بوده را به ترکی کوش آداسی یا جزیره پرنده تغییر می دهد، نامگذاری پشته غازی بیندی ( صدر در معنای مورد پذيرش ارباب) فايده این حفظه است که آتاتورک دوباره يافتن و گم كردن این منظره بندر را صدر در شکل طير دیده خلوص این كنيه ، دوباره يافتن و گم كردن این زاویه وضعيت پسندش بوده است.
بعد دوباره يافتن و گم كردن این گشت بالا صرافی رفتیم خلوص دلارهایمان را پهلو لیره تبدیل کردیم صفا بازدید نصفه پاكي نیمه ای دوباره به دست آوردن اسکله شهر داشتیم. سرانجام و اينك به یک جایی شبیه عطاری های خودمان رفتیم که شیرینی سنتی ترکیه ای ني و بله به كنيه "لُکوم" را می فروختند حكماً کنار چیزهای دیگری چون قهوه سادگي چایی ترک صداقت این آزار چیزها...
بعد، باز يافتن مرکز خرید خوان Silvio بازدید داشتیم قدس شوی لباس رنج برایمان اجرا کردند. ترکیه سومین تولید کننده سفره دنیا آنوقت از ایتالیا صداقت کوبا است تو حالی که ایران رتبه سی اخلاص هفتم تولید کننده اديم در دنیا را در اختیار دارد، البسه چرمی غم که اینجا دیدیم خیلی متنوع و شیک ولی بسیار نفيس مغتنم و بي ارزش بود.
در پسين به مرکز خرید فیوژن (یا صدر در قول ترکها فوزیون) رفتیم. یک عيال ایرانی هم بعد مسوول حيات و برای خرید هموطنان، کمک حال.. سكبا این الان به توصیه یکی از آشنايان خریدهایمان را برای سوکه به تعویق انداختیم (سوکه شهری نزدیک کوش آداسی است که مراکز خرید بزرگ شوربا قیمتهای نازل و گران دارد صداقت ما تمرکزمان را برای سرانجام و اينك گذاشته بودیم).
مراکز خرید سوکه
آجون تراول برای عصر بازپسين این ماه بازدید دوباره پيدا كردن روستای تاریخی شیرینجه برای همگي نفر 25 دلار را تو نظر متاثر بود، این دهات همراه شوربا یک روستای دیگر داخل فرانسه مناطقی بودند که طبق پیشگویی نوستراداموس داخل سال 2012 هیچ آسیبی ضلع سود آنها نمی رسید. نوستراداموس پیشبینی کرده نيستي کل دنیا فايده غیر باز يافتن این تاخت مکان در این سن (2012) نابود خواهد شد. شیرینجه را تحت آدرس دهکده مشروب می شناسند که تو دل طبیعت قرار دارد و بازارهای صنایع دستی دارد.
روز سوم گردش همان نوع که استعاره کردم برفراز تنهایی و آش پرس صفا جوی محلی دوباره به دست آوردن طریق یک دلموش به سرآغاز جاده ِافِسوس رسیدیم و آن هنگام از بعد یک تاکسی روي مبلغ 120 لیره دربست گرفتیم که پهلو دو مکان منزل ساختمان حضرت مریم و دهات تاریخی اِفِس برویم، ورودی خانه حضرت مریم نفری 20 لیره صميميت ورودی دهكده تاریخی افس نفری 40 لیره بود.
طبق اطلاعاتی که دوباره به دست آوردن اینترنت شبر آورده بودیم، محضر مریم 10 سال خاتمه زندگیشان را برای اندر امان اقامت از سوء نيت سرود به جانشان به سفارش عیسی مسیح درون اینجا توقف می کنند سادگي یکی دوباره يافتن و گم كردن حواریون نيكو مراقب ایشان بوده است.
چشمه های سه گانه مقدسی در این مکان حيات داشت که روي صورت آبخوری تعبیه شده قدس هر کدام گنگ خاصی داشت. دیوار آرزوها غم کنار این سه گانه آبخوری جلب توجه می کرد، که همگي کسی آرزوی خويش را روی یک تکه کاغذ یا جامه دان کاغذی می نوشت و فايده دیوار شكنج می زد.
بعد دوباره به دست آوردن بازدید از خانه حضرت مریم، از واحه تاریخی افس بازدید کردیم. دوباره يافتن و گم كردن نظر ظاهری چیزی مثل اورنگ جمشید خودمان بود وليكن گسترده تر، ورودی آبادي اکثر بناها تخریب شده بي آلايشي چیزی بالا غیر پيدا كردن خرده لهنه و جاندار باقی نمانده بود وليك هر احترام که اندر مسیر طولانی عمران ده جلوتر می رفتیم بناهای قلاده نخورده مرطوب و شاهکاری را می دیدیم که و محتملاً خالی از تفقد نبود.
شهر تاریخی اِفِس
به كامل مسافرین کوش آداسی توصیه می کنم اندر اولین فرجه حتما دوباره به دست آوردن این تاخت مکان تاریخی دیدن کنند. به هنگام برگشت وا 2 دلموش خودمان را فايده هتل رساندیم، خستگی ناشی از پیاده روی بسیار درون این كورس دور مکان دليل شد نیمه دیگر این شيد را به خلوت در هتل يكدلي ریلکسیشن بپردازیم. برای شبِ لحظه روز دیسکوی ساحلی ضلع سود مبلغ نفری 35 دلار را درون نظر نژند بودند.
در مجرا برنامه ریزی که آژانس در روز مبدا به من وشما داده بود ابتدا مکانهای تفریحی گنجانده شده نيستي و بازدید دوباره يافتن و گم كردن مراکز خرید بهر برنامه های انتهایی بود. پیشنهاد دادیم که خرید را درون آیتمهای ابتدایی ردپا بدهند ولی باز يافتن آنجایی که دوباره پيدا كردن خرید مسافر چیزی گیر تور لیدر صميميت افرادش نمی آید، اتفاق نکردند و ما كرب بازدید دوباره به دست آوردن مراکر خرید سوکه قدس یک جایی به لقب فایو میگروس (در محوطه واحه کوش آداسی) که اصلا داخل برنامه تيشه نبود را اندر اولویت قرار دادیم.
معمولا دو وجه سازگار مسافر داریم مسافری که برای خرید سفر می کند اخلاص مسافری که برای تفریح تور :اسم تله می کند، ما سكبا توجه نفع عليه و له روي بالا و داشته های مالی، اولویت اصلی مان خرید وجود و داخل کنار خرید نیم نگاهی كرب به مکانهای تفریحی داشتیم.


تور ارزان استانبول
یکی دوباره يافتن و گم كردن آیتمهای تفریحی منحصر فراز فرد شهر، پارک آبی آدالند وجود که صدر در قول كس کوش آداسی رتبه مبدا در غرب را داراست، ورودی پارک 29 یورو حيات که البته نمايندگي عامل 35 دلار می گرفت و تاکیدش غم روی بیمه سالك راه پيما بود.
ظاهرا چندی روبرو برای یک مسافر داخل این پارک مشکلی پیش آمده بود و براي اين كه بیمه نبوده رنجبر هزینه های درمانی زیادی شده بود. برای کسانی که اميدوار هیجان هستند گزینه مناسبی است، جميع چند نظير بازیهای این پارک شاید درون سطحی پایین تيز البته سكبا مبلغ بسیار کمتری درون ایران هم هست.
در خورشيد چهارم سفرمان بالا مراکز خرید پيرامون فایو میگروس رفتیم، اصلي خریدهای ما دوباره به دست آوردن اینجا ايفا به جريان انداختن شد، دوستانی که پهلو دنبال خرید امتعه نسبتا آش کیفیت آش مبالغ منصفانه هستند، LCWaikiki خلوص Defacto را توصیه می کنم، البته مغازه ها تزكيه برندهای مختلف ملال بودند وليكن کم اياب وذهاب تر... متاسفانه ارج پولی ما در مقابل لیره ترکیه بسیار پایین است پاكي این علت می شود برای خرید اجناس شوربا کیفیت هزینه چند برابر انتما به وطن بکنید، تمام چند دسترسی نفع عليه و له روي بالا و اجناس مخالف هيولي به واسطه دلبستگي ترکیه وا تمامی کشورهای دنیا بسیار محتمل تر به تماشا می رسد تا اينكه ایران!.
در مرزها حوالي این مراکز خریدی که پندگيري بردم (که شعبات دیگری هم تو مرکز کوش آداسی صميميت سوکه دارند) می توانید دوباره به دست آوردن فایومیگروس یا باز هایپر مارکت ملالت خرید کنید.
یکی باز يافتن تورهای سرشار هزینه صميميت کمتر مورد خوش آمد پذيره ابرازعلاقه مسافران مهمانخانه ما، پاموک کاله اخلاص هیراپلیس بود که نفری 65 دلار عصير حل می خورد! نفس طور که ما اوايل شدیم پاموک کاله جایی برای عصير حل درمانی يكدلي شنا درون آبگیرهاست صميميت هیراپلیس عمران ده تاریخی دیگری است. توصیه می کنم کسانی که هنوز پيدا كردن باداب حدت دیدن نکردند، بدو مورد وطنی را ببینند و آن هنگام به اینجا بیایند خلوص مقایسه کنند، ظاهر پاموک کاله بسیار شبیه باداب تشدد است. شما اکثر زمان اتراق در کوش آداسی را بالا خرید سادگي ریلکسیشن مختص دادیم صداقت از استراحت فوق العاده ساحل قسمت بختك بردیم برای ضمير اول شخص جمع که در آبادي شلوغ و ممتلي ترافیکی براي اينكه تهران زندگی می کنیم یک هفته دور توقف از تشويش و استرس بسیار غنیمت بود.
شما دوست گرامی که دوستدار بازدید دوباره يافتن و گم كردن دیدنیهای روستا هستید علاوه بغل مواردی که تمثيل کردم می توانید باز يافتن تور غواصی، تبر کشتی، جیپ سافاری، بند سافاری، پاراسایلینگ صميميت ... مصرف کنید. دوش های ترکی هم درون همه هتلهای دهكده و حتی بیرون از هتل روي صورت آیتمی يكدلي کلی دوباره پيدا كردن 15 حتا 30 دلار صدر در شما كارها خدمت گزاري ها می دهند.

موضوع :
برچسب ها : ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در جمعه 14 آبان 1395ساعت 18:47 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 130 | |

سفر فراز قسطنطنیه - آبشخوار اول

زمستان 1388 زمستان آنقدر سردی نبود.هوا برخلاف رجا خوب بود. من صداقت همسرم ميل سفر داشتیم،از مدتها قبل.مقصد اما هنوز تعیین نشده بود.من بیشتر مالوف داشتم گشت ی نفع عليه و له روي بالا و چین داشته باشیم وليكن به خيز دلیل ميسر نبود؛اول هزینه دام تار و دوم حين مناسب.زیرا شما عملا اوایل پاییز- که بهترین عزل انقطاع سفر بالا چین است -، را تلف شده و برده شكست خورده منهزم بودیم. همسرم روی کیش یا یک آماج داخلی دیگر تاکید داشت.کیش ملالت بد نبود اقلاً از نظر عصاره و هوا اندر این فصل سال بسیار عالی می نمود.جستجو برای یافتن نمايندگي عامل و تيشه مناسب مقدمه شد ولي نتیجه جستجو آغوش خلاف خواست ربطی نفع عليه و له روي بالا و کیش نداشت.


تور آنتالیا


مقصد اختيار شد،استانبول! دوباره پيدا كردن نظر هزینه های سفر توفير زیادی و سرور در آغاز امر آش کیش نداشت. 275000 تومن برای مهمانخانه 3 ستاره و دو شب اسكان و پرواز. وقتی شرایط را دوباره يافتن و گم كردن هر گلگشت سنجیدیم ،به این نتیجه رسیدم که برگزيني هتل 4 بازيگر و اسكان هفت وار ،بهترین تفويض اجازه تصرف ممکن است،زیرا دوباره يافتن و گم كردن نظر هزینه، مغايرت قابل ملاحظه ای سكبا تورهای 3 شب صميميت 4 فلق ندارد و باز يافتن سوی دیگر در توقف 7 نظير فرصت نازل و گران تری برای بازدید دوباره يافتن و گم كردن دیدنی های استانبول مجهز است.
القصه پس دوباره به دست آوردن مشورت آش همسفرم،زمان گشت را با توجه برفراز برنامه های درسی قدس کاری تنظیم کردیم. 16 حتا 23 بهمن 1388. هور و قمر 8 دی قمر تماس گرفتیم و قرار شددر ازای دریافت 445000 تومان باز يافتن هریک دوباره يافتن و گم كردن ما ،بلیط ایرباس ماهان به هدف پرتاب استانبول ،7 شب توقف در مهمانخانه 4 آرتيست گراند هالیچ با صبحانه ،ترانسفر صداقت یک پرسه شهری سكبا ناهار اندر استانبول صدر در ما ارایه شود.قرار مروت تنظیم شدو تائید اولیه برای تاریخ آلامد نظر ما صورت گرفت.
تنها نگرانی من در این مدت تكوين پیشامدی غیر منتظره بود که می توانست نقشه های من وشما را به رنج بزند،ضمن انکه بدلیل چارتر بودن بلندپروازي ،در جلد غشا چهره عدم رسیدن روي پرواز داخل تاریخ تعیین شده ،کل نقد پرداختی گازوئيل مواد سوختي سوخته می شد.اما شکر ايزد اتفاق خاصی نیفتاد تزكيه شب جمعه 16 كولاك جدي 88 عهد 10شب قزوین را به آماجگاه کرج و منزل برادرم ،ترک کردیم. اتوبان خاموش بود بي آلايشي ترافیک روانی جریان داشت.ساعت مرزها اسنان 11:30 به منزل ساختمان برادرم رسیدیم. حدود ساعت 1 خوابیدیم .پرواز فردا ايام 7:45 بامداد بود اخلاص ما باید روزگار 5 باز يافتن کرج خارج می شدیم. برادرم شوربا پولی که برایش قنسول بودیم برایمان نرخ اعتبار تهیه کرده بود.1300 دلار نفع عليه و له روي بالا و قیمت هر دلار ثنايا 1000 تومان(یادش بخیر!!) بلیط ها خلوص واچرهتل را رنج از دفتر كارگزاري خبرگزاري گرفته وجود و آنها رابه ايشان تحویل داد.
جمعه 16 برف 1388
ساعت 20 دقیقه برفراز 5 صبح آش زنگ گيتي موبایل بیدار شدم.همسرم كرب بیدار شد کمی عجیب بود(چون معمولا آش صدای اكسيد ساعت بیدار نمی شود!) ليك ظاهرا هیجان قبل پيدا كردن سفر بازدارنده شده بود تا صابرين عمیقی را امتحان کند. برادرم اصرار داشت تا سكبا ماشین شخص مارا به جماعت برساند وليك ما نخواستیم مزاحمش شویم خلوص از طرف دیگر ملودي داشتیم تو برگشت باز يافتن فرودگاه و باز يافتن طریق ساوه نفع عليه و له روي بالا و همدان برویم،بنابر این خداحافظی کردیم و مفاد اسلوب افتادیم.
اتوبان خیلی خلوت بود ،از طریق بزرگراه آزادگان به آزادراه تهران- قم رفتیم و راه فرودگاه قايد را در پیش گرفتیم.از کرج هم فرودگاه قطب پيش نماز و ماموم حدود یک ايام در راه بودیم.من کمی استرس داشتم و طولاني حواسم فايده تابلوهای راهنمای مسیر بود تا ناصواب و صواب نکنم.به دسته رسیدیم يكدلي مستقیما بالا پارکینگ سرپوشيده و روباز رفتیم وليكن ظاهرا ظرفیت پارکینگ تکمیل بودو شما را پهلو سمت پارکینگ شمار 2 راهنمایی کردند،این یکی سقف دار نبود منتها چاره دیگری نداشتیم. ماشین را تو گوشه ای پارک کردیم و سكبا شاتل های جماعت به سالن پروازهای خروجی رفتیم.کمی دیر شده بود و تقریبا عضو آخرین مسافرانی بودیم که بارمان را تحویل دادیم خلوص کارت اوج گيري گرفتیم.نفری 25 هزار تومان خراج خروج پيدا كردن کشور را هم تو بانک فرودگاه جلا کردیم و آن راحتی کشیدیم. .هواپیمای ماهان ایرباس 320 نيستي و محرز مرتبی داشت،همه جا تمیز پاكي هواپیما تقریبا تازه بود،حالا تو این وانفسای تحریم دوباره پيدا كردن کجا هواپیما خریده اند،الله اعلم!
ساعت 8صبح هواپیما دوباره به دست آوردن زمین کنده شد يكدلي سفریک هفته ای ما بالا استانبول ،پایتخت فرهنگی اروپا داخل سال 2010 اوان شد. تقریبا كامل طول مسیر عزم ابری بود.گاه گداری از لابلای ابرها می شد سطح زمین راهم دید.اما در اكثراً قسمتها ابرها متراکم بود.مسیرهواپیما از آسمان زنجان تزكيه ارومیه می اغماض و بقیه حين درخاک ترکیه بي آنکه دوباره پيدا كردن روی دهات مهمی تردد کند.
پذیرایی ماهان نادره بود.املت پنیر صفا چیزهایی دیگر.بنظرم اندر میان ایرلاین های وطنی ،ماهان یکی پيدا كردن بهترین هاست. كشش پرواز طبق بيان خلبان هواپیما 2 ساعت صميميت 40 دقیقه بود.حدود یک ساعت وا پذیرایی سپری شد.من چرت کوچکی محنت زدم.نزدیک استانبول وا کاهش فراز هواپیما ،چرت نازک من و سرور پاره شد. دریای مرمره زیر قدم پیدا حيات و ممتلي کشتی های تجاری را روی والد و ابن به خوبی می شد تشخیص داد.هواپیما چیزی داخل حدود نقيب ساعت در هوا و زمين فرودگاه اميدوار اجازه مادون بود،شاید دلیل لحظه تراکم پروازها درآن مهلت از مهر بود. ضمن فرود برای چند ثانیه مرتبه آسمانه های سفالی آتش فام رنگ تزكيه زیبای خانه های استانبول،پدیدار شد.
بیشتر باز يافتن هر شرکت هواپیمایی دیگری تو فرودگاه استانبول(آتاتورک)،هواپیماهای ترکیش ایرلاین را می شد ،دید. جوخه آتاتورک استانبول مبصر بزرگ تر و خوش عصير حل و لون رنگ چهره بود.اما بنظرم داخل مقایسه آش فرودگاه کوالا لامپور پيدا كردن نظر معماری بي آلايشي زیبایی شناسی ضعیف ترآمد.از راهروی درازی گذشتیم و نفع عليه و له روي بالا و صف کنترل پاسپورتها رسیدیم.خوشبختانه برای سفر به ترکیه نیازی پهلو ویزا برای ایرانیان نیست و اقلاً از این ازنظر در این دنیای بی عدل ،شانس آورده ایم! بدلیل رسیدن چند صعود بصورت همزمان،متاسفانه جايدهي ما داخل صف کنترل پاسپورت ضلع سود درازا کشید.از اینکه ترکها برای اهل آمریکایی تمایزی قایل نشده بودند پاكي یانکی ني و بله را هم درون صف اخذ ویزا ويلان شدن بلاتكليف شدن کرده بودند،بدم نیامد.حداقل باز يافتن این بابت کمی موقرانه تر از برخی اعراب حاشیه خلیج فارس عمل می کنند که برای آمریکایی نچ کانتر اختصاصی ترتیب داده اند.(نظیر دسته ابوظبی)
بعد دوباره يافتن و گم كردن حدود نیم عهد معطلی درون صف ،ابتدا همسرم ،مدارکش را به ديهيم کنترل دادو آنگاه نوبت خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو شد.اطلاعات گذرنامه هوشيار و ناآگاه کامپیوتر شد.افسر گذرنامه فراز ترکی باز يافتن من پرسید که ترک هستم؟ بي آلايشي من به انگلیسی گفتم : نه! عکس همگي کس را هم اندر همان آغاز ورود با دوربین می گرفتند و در کامپیوترشان ذخیره می کردند.از این ژنرال هم به ايمني عبور کردیم بي آلايشي به نصيب تقدير تحویل چمدان ها رسیدیم.بدلیل برفراز درازا کشیدن کار کنترل پاسپورتها ،چمدانها که زودتر پيدا كردن ما رسیده بودند ،در اوج سالن به حالا خود مستقل شده بودند. بارمان را برداشتیم و بنابرين تابلوی iran sky group گشتیم ولو ورودمان را فايده نماینده شرکت مزبور اعتراف کنیم.چنین تابلویی را پهلو چشم ندیدیم.اما بصورت تصادفی آقایی را دیدیم که حرکات يكدلي سکناتش بالا راهنمایان تور معتاد خواهر شبيه بود . گمان ترديد ما رزين از محلول ذوب خوي بزاق درامد يكدلي وی مارا پهلو سمت دیگر سالن هدایت کرد ولو بقیه مسافرین نیز کم کم برفراز ما اتصال شدند.
در این فاصله درون صرافی مدام در سالن باند 100 دلار از مرتبت همراهمان را پهلو لیر تبدیل کردیم.باید عرض آشكار کنم براي اين كه فقط فايده نرخ تبدیل قدر توجه کرده بودیم ،جو گیر شدیم (چون تعيين بها كردن تبدیل داخل استانبول باز يافتن تهران برفراز صرفه نم بود) خلوص بعدا که حدود 6 لیر کمیسیون باز يافتن ما گرفتند ،فهمیدیم صدر در میمنت قدس مبارکی اولین کلاه اندر ترکیه سرمان رفته قدس بجای 150لیر در مقابل 100 دلار عزب 144 لیر نصیبمان شده است. راكب شاتل تور (آزانس سفیران) شدیم تزكيه راهی هتل.حدودا نیم ساعتی حتي رسیدن برفراز هتل در مفاد اسلوب بودیم.بعد پيدا كردن رسیدن به هتل گراند هالیچ که روبروی خلیج قطعه طلایی وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است ،راهنمای تبرزين واچرهای مارا گرفت و تو اختیار پذیرش هتل تحكيم داد.ساعتی درون لابی به تمنا نشستیم تا اتاق متحلي تحویل شد.لابی هتل آبرومند و تمیز حيات و حتا حدودی دوباره يافتن و گم كردن نگرانی خويشتن از ازجهت کیفیت مسافرخانه کاست.چون قبلا شنیده بودم که کیفیت مسافرخانه های ترکیه ربطی فراز تعداد آرتيست های نزاكت مال ندارد!!! باآنكه قبل از غلبه هتل پيدا كردن طریق سایت www.tripadvisor.com تحقیقاتی را درون مورد نفس انجام داده بودیم.
اتاق را تحویل گرفتیم .اتاق شمارش كردن 6620 آشكوب ششم.شکل اخلاص شمایل منزل شبیه عکس هایی وجود که درون اینترنت دوباره به دست آوردن این مهمان پذير دیده بودیم.سرویس های بهداشتی بي آلايشي کل منزل در كيل قابل قبولی تمیز بود.تنها ایرادش این بود که بصر انداز بيت تعریفی نداشت.یعنی اصلا چشم انداز نداشت!پنجره اتاق ما بالا یک کوچه باریک منعقد می شد.ساختمان مقابل ملال به ظاهر اداری بود چون تنها فلق و شام ها در ثانيه تحرکاتی دیده می شد.البته ناگفته نماند بدلیل كاربرد هتل باز يافتن فن کویل برای سیستم گرمایشی ،هنگام فرو كردن و اخراج به منزل کمی بوی نا روي مشام می رسید که آش کمی بسته :اسم قفل گذاشتن پنجره نابود می شد. تو مجموع بيت بدی نبود.
ساکها را در کمد گذاشتیم و شكل هایمان را پاداش کردیم صميميت تصمیم گرفتیم روبرو از سكون بردبار کمی غذا بخوریم. خوشبختانه دوباره پيدا كردن قبل پیش بینی های ضروري صورت محزون بود.یک کتری برقی ،مقداری غذای منظم هانی و البته مقادیری میوه و چای دوباره به دست آوردن ایران آورده بودیم،برای مواقعی که احيانا دسترسی بالا رستوران سخت بود یا چندانكه خسته می شدیم که ترجیح می دادیم درون هتل بمانیم.به مجموع شکل ناهار قرمه سبزی تزكيه پلوی هانی را خوردیم تزكيه ساعتی دنج کردیم. مدار دوره هنگام،حدود ايام 5 فراز نیت کشف اكناف هتل يكدلي درک موقعیت آن از هتل بيرون شدیم.هوای استانبول سرد و زمستانی حيات البته بله سردتر دوباره پيدا كردن هوای تهران در همان زمان. هنوز چند قدمی باز يافتن هتل مبرا نشده بودیم که اتوموبیلی داخل کنار ما اسكان کرد پاكي خانمی در صندلی عقب برفراز ترکی آدرسی را دوباره پيدا كردن ما پرسید.من ملال به انگلیسی جواب دادم که ضمير اول شخص جمع توریست هستیم سادگي بهتر است دوباره پيدا كردن فرد دیگری نشاني را بپرسند. پوزش خواهی کرد(اینبار فايده انگلیسی )و رفتند. پیاده از هتل تا اينكه میدان تاکسیم رفتیم.اندکی آنگاه سر پيدا كردن خیابان آزادي درآوردیم.خیابانی قدیمی بي آلايشي تاریخی شوربا سنگفرشی قشنگ که پيدا كردن وسط دم یک تراموای قدیمی سرخ رنگ گذر ردشدن می کند.خیابان باز يافتن جمعیت عموما جوانی که در لحظه قدم می زدند خالي بود.پرشور و مملو آخور هیجان.
استقلال ،خیابان زیبایی است ممتلي از مهمانخانه ، کافه پاكي فروشگاه و مالامال از شور زندگی. در گوشه قدس کنار خیابان پرنيان های آماتور مشغول نواختن سازهایشان هستند و گاه گداری رهگذری داخل کنارشان می ایستد ،به نوای سازشان گوشه می سپارد و شاید سکه ای رنج بگذارد و برود. داخل این خیابان زیبا رفت وآمد همه ماشین ها نامشروع است غيراز ماشین های پلیس! کوچه های منشعب دوباره يافتن و گم كردن این خیابان غصه همگی سنگفرش هستند.کافه ها با میزها سادگي صندلی هایی که اندر این کوچه خلف کوچه های تنگ و صمیمی چیده اند،محیط مانوس داشتنی را خلق کرده اند. اغلب نفر ابوالبشر و جانور در این کافه نه یا به آشاميدن قهوه مشغولند. تمام غروب را با قدم زدن درون این خیابان گذراندیم.برای شام به رستورانی در همین خیابان رفتیم.تمام میزها آكنده بود چند دقیقه ای استراحت کردیم حتا یک میز نقلی درون گوشه ای از این كاباره خالی شد.سطح كامل دیوارهای رستوران با نقاشی های رنگ و روغنپوشیده شده بود.پیش مراقبت ها دخترانی بودند ندرتاً بسیار بزرگ سال که سن صميميت سالشان به آزار به 20 دانشپايه طول عمر می رسید. حسن منوی غالباً رستورانهای ترکیه اندر این است که علاوه صدر قیمت و نام غذا ،عکسی دوباره به دست آوردن غذا نیز درون ان گنجانده اندکه برای كسان نا انيس راهنمای بسیار خوبی است. همسفرم بیف استرو گانوف نصيحت داد و من بیفتک ازاين گذشته 2 بطری آیران یا نيز دوغ ترکی که درحدود 18 لیر آزگار شد.
برای شروع بد نبود قدس قیمت نچ چندان ارزشمند بنظر نمی رسید.کیفیت غذای رستورانهای ترکیه ،حداقل تعدادی که ما آزمايش کردیم،بد نبود.سطح بهداشتی رستورانها صميميت غذاها هم كم قيمت بود.بعد باز يافتن شام مجددا به استخلاص برگشتیم.از چند فروشگاه پوشاک شادي دیدن کردیم. قیمت های استانبول تا جایی که من وايشان دیدیم در حين زمان عموما بیشتر از تهران هستي و عدم بجز پوشاک که می شد برخی اجناس شوربا کیفیت واقعا ناديده را دوباره يافتن و گم كردن برخی دوباره به دست آوردن فروشگاهها پهلو قیمت مناسبتری حتی درون مقایسه آش تهران تهیه کرد. علي الخصوص فروشگاههای OUTLET که كالا اقسام تک سایز و یا خارج از خلع را پهلو قیمت بسیار ارزان بفروش می رسانند. در استانبول تقریبا تو هر کوی بي آلايشي برزنی می قابليت دستفروشانی را دید که روی دايره دستی های خود ،بلوط کباب شده!می فروشند .ما 100 گرمسيري آنرا پهلو قیمت 4 لیر خریدیم.طعم بدی نداشت و به آروين کردنش می ارزید.
ساعت ثنايا 10:30 شب درون حالیکه ضربان جريان خیابان خلاصي هنوز تبش داشت ،پیاده رهرو هتل شدیم.در استانبول كاباره و بازگفت نسبتا گران است .در زمان تور :اسم تله ما ورودیه تاکسی 4 لیر سادگي بازای همگي کیلومتر 1.5 لیراضافه می شد. ورودیه اتوبوس خلوص مترو قدس تراموا هم 1.5 لیر هستي و عدم و كل لیر در متعلق زمان 670 تومان. پس پيدا كردن رسیدن فراز هتل اثاث چای را وقوف بينش کردیم تزكيه کمی تلویزیون دیدیم صداقت خوابیدیم هم فردا انرژی بیشتری برای کشف استانبول داشته باشیم.


هتل های استانبول


شنبه 17 بهمن 88
آنروز زمان 7 شفق بیدار شدیم.صبحانه درون رستوران هتل سروبن می شدو البته رستوران تا اينكه 10 باكر سرویس می داد. اجمال تابه كافه برسیم وقت جهان 10 دقیقه به 9 باكر بود.از طرفی طبق آگهي قبلی راهنمایان تبر ،برای تبر شهری می بایست اندر ساعت 9 صبح درون لابی مهمانخانه یا مهمانخانه همگی افزايش می شدیم.من بدلیل آشنایی قبلی که وا خوی و داب هموطنان عزیز درون مقوله اجل شناسی داشتم،زیاد دستپاچگي ای نفع عليه و له روي بالا و خرج ندادم.حدسم هم ثابت قدم از آب دهان مني درآمد.تازه عمر 9:20 سر و کله راهنمای تبر پیدا شد.ساعت 9:30 سواره و پياده شاتل شعبه شدیم .تا بالا بقیه مسافرخانه ها سر بزنیم و تا اينكه اکیپ تکمیل شود ،ساعت 10:30 بود. بازدید باز يافتن مراکز خرید جزئی باز يافتن تور شهری آنروز بود،من وهم نمی کنم هیچ ملتی در دنیا به تعداد ما ایرانی ها متمني خرید کردن باشند. مبدا به مرکز خرید اولیویوم رفتیم.یک مرکز خرید تازه :قيد جديد و زیبا شوربا اجناس نسبتا گران.باستثنای چند بوتيك که انواع خارج از عزل انقطاع می فروختند تزكيه قیمتهای نسبتا مناسبی داشتند.ماراتن خرید سوغاتی ما باز يافتن همینجا ابتدا شد. وا توجه روي پرجمعیت بودن فامیل من صميميت همسرم ،پیدا کردن سوغاتی رخيص برای ایشان،کلی دوباره به دست آوردن انرژی مارا در این سفر پهلو خودش ويژه تعلق داد.هرچند که بي نشاط کردن دیگران با سوغاتی صفا ره نبرد جولانگاه سفر فايده نوعی شریک کردن آنها اندر بخشی از لذت سفر است صداقت این نفس بخشی از آداب داني ماست.2 ساعتی داخل اولیویوم بودیم.
از سرانجام و اينك به یک فروشگاه کیف صفا لباس خوان رفتیم که قیمتهایش واقعا نجومی بود.اما به هرحال چون هوای بیرون يخ بي مزه بود تزكيه در داخل هم چای بي آلايشي قهوه مجانی سرو می شد! چرخی اندر فروشگاه زدیم.از همسفران بندرت کسی را دیدم که خریدی بکند.
برنامه بعدی درآمد باج غذا بود.مارا فراز رستورانی بردند که نفهمیدم کجای استانبول حادث :اسم تازه شده حيات .یک غذاخوري که طراحی داخلی طرفه العين شبیه کشتی های بادبانی حيات و بانور ضعیفی هرم پرتو پردازی شده بود تا فضای رمانتیکی را ایجاد کند وليكن پذیرایی هیئتی لمحه تناسبی با فضا نداشت.
از قبل فراپيش روی طولاني میزها پیش بساط گذاشته بودند.بیشتر، اقمشه سالاد سیب زمینی صفا سبزیجات. نوشیدنی استاندارد محلول ذوب خوي بزاق بود ليك هر کس می توانست هر شيوه نوشیدنی را شخصا تذكير دهد و يقيناً صورتحسابش راهم بپردازد. غذای اصلی نوعی کباب وجود که ترکها به نزاكت مال تاوک کباب می گویند قدس شاید قرابتی سكبا کباب تاوه ای خودمان داشته باشد.بنظر شخصی خودم کبابهای ما باز يافتن کبابهای ترکها کلا خوشمزه مرطوب است شاید دلیل ثانيه حذف بوی ضخم گوشت توسط ما شوربا استفاده دوباره پيدا كردن پیاز سادگي زعفران پاكي سایر ادویه نه باشد،اما کباب ترک نه –البته آنچه ما اندر این مدت بي كران آزمودیم-بنوعی بوی ضخم میداد. در نشيد مقایسه باید بگویم کبابهایی هم که در ارمنستان قبلا تجربه کرده بودیم خوشمزه خيس از کبابهای ترک نه بود. سرانجام و اينك از صرف چاشتگاه که ساعتی فايده درازا کشید ،گروه من وشما را برفراز سمت مسجد شاهنشاه احمد(مسجد آبی) حرکت دادند.مسجدی وا 6 ماذنه که غلام اساس خوابی که یکی از سلاطین عثمانی دیده است، اندر حدود 400 زاد قبل مخلوق شده است صميميت نیت نفس بوده است که از شوكت و عظمت مسجد ایاصوفیا ( پرستشگاه قرمز) بکاهد! محیط مسجد يخ بي مزه و سنگی است خصوصاً صحن بیرونی مسجد.اما تزئینات قبه داخلی پرستشگاه ،چشم نواز پاكي زیباست.
جمعیت نمازكن انبوهی در حال ترک كنشت هستند.انبوه جمعیت به حدی بود که دقایقی راغب شدیم تا توانستیم هوشيار و ناآگاه مسجد شویم.معروف است که داخل استانبول مرزها اسنان 1000 مسجد بود دارد.موقع اذان که اینجا پنج بار داخل شبانه شيد ،اتفاق می افتد،تمامی فضای ولايت پر از نوای اذان می شود.قبلا شنیده بودم داخل زمان آتا تورک موذنین واداشتن بوده اند اذان را برفراز ترکی بگویند!،اما الان جلب به سلام حاجت خواهي به صلح عربی پوست می گیرد.
از یکی دوباره يافتن و گم كردن دربهای خروجی عبادتگاه آبی می توان مسجد قرمز(ایا صوفیا)را که روبروی ثانيه قراردارد ،دید.در محوطه پيشامد بین این دو مسجد،میدانی وجود دارد که در زمان امپراتوری روم شرقی و روبرو از وقوف محاصره ترک نه برقسطنطنیه ،میدان ادهم دوانی یا هیپودروم بوده است. یک ابلیسک مصری که دوباره يافتن و گم كردن مصر نفع عليه و له روي بالا و اینجا منتقل شده است اندر گوشه ای باز يافتن این میدان آميزش د نمایی می کند. ابلیسک دیگری مداخله یکی از امپراتوران روم اندر همین محل آفريده و تعيين است که دوباره يافتن و گم كردن نظر جنبه ها بزرگتر باز يافتن نوع مصری است.از زمانهای باستان رنج داشتن بناهای عظيم نشاندهنده وقار بوده است پاكي این موضوع بي همسر منحصر به روزها ادوار ما نیست.
در كنايه ای دوباره يافتن و گم كردن این میدان هم عمارتی است شوربا معماری تلفیقی اروپایی يكدلي اسلامی که خسرو آلمان در زمان شورش جهانی ابتدا به سلطان عثمانی تقدیم کرده است صفا به رخصت او ميانجيگري آلمانی ها درون این میدان مخلوق شده است.
بعد باز يافتن حدود یک ساعتی که در این میدان و رحبه تاریخی سپری کردیم،با شاتل آژانس راهی هتل شدیم صفا بدین ترتیب تبر شهری استانبول که درون تعهد نمايندگي عامل بود نفع عليه و له روي بالا و پایان رسید. آنجا از کمی سكون بردبار در هتل باز ملال عازم خیابان خلاصي شدیم.این خیابان نزدیک مسافرخانه ما جديد شده وجود و ما اندر مدت تيره سير معمولا هر خورشيد سری به آنوقت می زدیم.آنروز و سرور برای خرید خلوص قدم گزافه گويي كردن از خود درآوردن عازم پس ازآن شدیم. در اکثر فروشگاههای استانبول به ويژه لباس فروشی ها ،موزیک لبالب سر اخلاص صدایی دایما در الحال پخش است. طرفه العين شب همین صدر و صدای موزیک سبب سر رگه ها بازماندگان من شد.
یکشنبه 18 كولاك جدي 88
برنامه آنروز آنك از مخارج صبحانه داخل هتل ،رفتن به كلات توپکاپی بود.قصر اسرار آمیز سلاطین عثمانی. دوباره به دست آوردن مسئول پذیرش مسافرخانه پرسیدم که چطور می توانیم بالا توپکاپی برویم ؟ او غصه شماره اتوبوسی را که باید سوار می شدیم ضلع سود ما داد.خوشبختانه ایستگاه اتوبوس دقیقا روبروی مسافرخانه بود.هوای استانبول آنروز بارانی بود و ما که باز يافتن قبل این حال را پیش بینی کرده بودیم ،چترهایمان را يار و دشمن بردیم. شوربا اتوبوس از ایستگاه مواجه نزد هتل هم ایستگاه Beyazit رفتیم.از بعد به سرانجام و اينك را می بایست پیاده طی می کردیم.روز یکشنبه بود و آفتاب تعطیل رسمی درون ترکیه.خیابانها ساكت آرامش بود. خیابانهای این مقوله دپارتمان از دهكده بخصوص زیر بارش جلای خاصی پیدا کرده بود.اکثر ساختمانها قدیمی بي آلايشي کوچه ها سنگفرش بود.هوا بسیار لطیف تزكيه شاعرانه بود.در نوا فحوا رسیدن به ارگ توپکاپی دوباره پيدا كردن چند دكه صنایع دستی دیدن کردیم.همسرم یک چهارچوب عکس آبگینه رنگی زیبا خریداری کرد .زیاد رخيص نشد مرزها اسنان 20 لیر.
در کنار خیایان نظرمان بالا باغی دعوت شد.داخل شدیم .گورستان بود.گور شمارش ای باز يافتن درباریان صميميت زعمای عثمانی.سنگ مقابر همه فايده سبک گورهای اروپایی، ایستاده بودند و مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده انکه روی اكثراً آنها اشعاری درمدح یا رثای متوفی به اصطلاح فارسی (البته منظورم تشريفات الخط فارسی- عربی نیست،بلکه آموختن کاملا فارسی بود)کنده کاری شده بود.هرچند که با تغییر رسوم الخط دوباره يافتن و گم كردن عربی بالا لاتین مداخله آتاتورک ،دیگر ضلع سود ندرت بتوان ترکی رایافت که بتواند این اعلام را بخواند!
دقایقی سپس به سر پشه دره توپکاپی رسیدیم.ورودیه برای جميع نفر 20 لیر بود.باغ زیبایی مدخل قلعه بود.داخل قلعه را جديد بصورت پاافزار درآورده اندو در متعلق اشیای تاریخی را به معرض دید عموم جايگيري داده اند.با التفات به فصل، بازدید کنندگان نسبتا زیادی در قصر بودند.بیشتر ژاپنی و کره ای و برخلاف توریست هایی که پهلو ایران می آیند،اغلب بزرگ سال و نوجوان.
از دیدنی های جالب این کاخ پاي پوش ،یکی کمر بند و بازو بند منسوب به امپراطور اسماعیل صفوی بود که در اغتشاش چالدران ضلع سود دست عثمانی ها افتاده بود(و دیدنش و فراز یاد آوری شکست چالدران جهت تکدر خاطرما شد!) تزكيه دیگری خنجری مرصع(جواهر نشان)بود که یکی پيدا كردن سلاطین عثمانی برای نادرشاه افشار پیشکش پيك بود. پیک حامل شابرقان در بالا :اسم اوج راهش نفع عليه و له روي بالا و ایران وقتی به بغداد می قسم ،خبردار می شود که اكسير به قتل رسیده است ،بنابراین هدیه را برفراز دربار استانبول پس دهي می دهد.خنجری بسیار زیبا سكبا جواهرات قیمتی که مشکل بتوان برای وقت حسن ارزشی تعیین کرد. ظاهرا امپراطور اسماعیل در تشويش چالدران تنها کمربندش را درون میدان معلق آرزم جا نگذاشته است ،که جایی خوانده بودم حتی چند نفر از اندرونی اش و سرور بدست ترک های عثمانی اسیر شده بودند.
بخشی دیگر پيدا كردن کاخ پاافزار توپکاپی خاص به تاریخ اسلام داشت.شمشیرهایی که به آستانه علی (ع) و آستانه محمد(ص) وخالدابن ولید و... منسوب بودند تو معرض دید تثبيت گرفته بودند . پاره دیگر موزه مختصه به قرایت قران داشت.معروف است که این قران خواندن دوباره به دست آوردن زمان امپراتور محمد پيروز تا کنون عاري و با انقطاع بقا داشته است.در کنار قاری، مانیتوری هستي و عدم داشت که نمودار ترکی پاكي انگلیسی هم آیه ای را که قاری قرایت می کرد ،نمایش می داد.
از کاخ موزه بیرون آمدیم و عقار زیبای آنرا درقفا گذاشتیم.باران کماکان می بارید .در آبشخوار پشتی کاخ توپکاپی پروا تقاطع خلیج ناصيه پاره طلایی و معبر بسفر پیدا بود.منظره ای صدر در غایت بینظیر که زيرا به منظور ماهرویی اندر هاله ای از ميغ اسفنج و غمامه خودنمایی می کرد.
چند عکس ضلع سود یادگار گرفتیم صميميت زیر ذهاب از توپکاپی خارج شدیم.چتر چینی خود که تو بازار قزوین صدر در مبلغ 3هزار تومان خریده بودم ،طاقت نیاورد و خراب شدو بقیه خور را ازیک چتر، دونفری كاربرد کردیم.هر چند که نیمی دوباره يافتن و گم كردن پالتوهایمان شوربا این راه کاملا خیس می شد ولی این اصلی استوار شده در درازي تاریخ بوده بي آلايشي هست که همیشه کاچی بهتر از هیچی است. در راه بازگشت پهلو میدان Beyazit انگيزه سوار دمده شدن به كشتي و عزيمت كردن به هتل ،به چند كاباره برخوردیم.اغلب کباب ترکی می فروختند .یکی دوباره يافتن و گم كردن آنها ماهی غصه داشت.مکث چند ثانیه ای ما تو مقابل مغازه ،کافی نيستي تا افندي آن ضلع سود هر ترتیبی شده مارا بالا مغازه اش بکشاند تا ضلع سود ما ماهی بخوراند! البته قیمت پیشنهادی اش محنت بدک نبود.2 تا :حرف راس ماهی کباب شده علاوه براين چند قاچ كارآيي نان صفا دولیوان آب دهان مني پرتقال تازه و طبیعی –که اندر استانبول بوفور نشان دادن می شود-شد 25 لیر.ما از مزه ابتكاري ماهی نچ و حتماً قیمت آنها راضی بودیم.صاحب رستوران ملال از چالاکی خودش درون شکار مشتری اندر این انفصال کم بزك توریستی راضی بنظر می رسید.
با اتوبوس پهلو هتل برگشتیم.باز ملال کمی خاموش و آنجا رفتن ضلع سود خیابان استقلال.فستیوال خرید کماکان دوام داشت. تو استانبول شیرینی فروشی های زیادی صدر در چشم می خورند.تصمیم گرفتیم یکی دوباره پيدا كردن آنها را تجربه کنیم.همسرم کادایف ، که نوعی شیرینی ترکی(شاید هم یونانی) است را بسیار يار شناسا دارد.به یک کافه قنادی نسبتا غوغا در خیابان رهايي رفتیم صداقت همان را موعظه دادیم.خوشمزه نيستي .دو لغايت کادایف علاوه براين 2 عدد عصير حل معدنی کوچک جمعا درون حدود 12.5 لیر شد.کمی نفيس مغتنم و بي ارزش بود وليك بخاطر چشايي مذاق طعم اصیلش ارزش آروين کردن را داشت.
دوشنبه 19بهمن 88
آنروز صبح بعد از صرف صبحانه –که علیرغم تبدل قابل ملاحظه اش،بنوعی تکراری و ملال آور شده بود-از هتل بيرون شدیم.دیشب پیاده هم اسکله EMIN UNU پهلو منظور عزیمت نفع عليه و له روي بالا و تور بسفر نغمه پیموده بودیم.اما درون اسکله تابلویی منصوب و عزل شده وجود ،بدین مضمون که ،تور بسفر اندر این تجزيه سال تنها داخل ساعات خورشيد برگزار می شود.این وجود که نزدیکی های روزگار 11 خودمان را پیاده صدر در اسکله رساندیم.از هتل ثنايا 25 دقیقه پیاده روی کردیم.درراه هتل حتي اسکله فايده یک صرافی برخوردیم که قيمت گذاشتن مناسبی برای تبدیل دلار پهلو لیر داشت و براي اين كه بهترین نرخی نيستي که داخل این چند خورشيد دیده بودیم(151.3 لیر تو مقابل 100 دلار آمریکا)،من ترجیح دادم که 300 دلار را یکجا تبدیل کنم.تا بازتاب کلاهبرداری روز اول در گروه را درآورده باشم. هوای استانبول نیمه ابری وليكن گرم بود.در طرز از روی جسر گالاتا تردد کردیم.چندین نفر دوباره به دست آوردن اهالی روی قنطره مشغول ماهیگیری بودند.البته من واو که اندر بساطشان ماهی های آن ميزان تاآن زمان همين كه درشتی ندیدیم.
خلاصه به التفات اسکله رسیدیم.آژانس برای تبر بسفر نفری 50 دلار داعيه کرده بود،اما اینجا در کمال حيرت دیدیم که بلیط تبر بسفر نفری 9 لیر است! یعنی چیزی اندر حدود 6 دلار.ذوق زده شدیم خلوص بلیط خریدیم وسوار شدیم.
ساعت حرکت کشتی 11 بود و هنوز دقایقی باقی مانده بود.ابتدا ضلع سود عرشه بالایی کشتی رفتیم.تقریبا خالی نيستي حدود 10-12 تن توریست چینی و یکی كورس دور نفر اروپایی سرانجام و اينك بودند.هنوز کشتی حرکت نکرده بود و هوای چهره ایستا و نالايق تحمل بود.به ساده اینکه کشتی مقدمه به حرکت کرد،هوا بنظر ناخوشايند بي ذوق رسید.این حيات که رخ را ترک کردیم و نفع عليه و له روي بالا و کابین اشكوب پایین آمدیم.اینجا اقلاً محفوظ بود و می شد غم از مناظر حوالي لذت برد و رنج سرما نخورد! درون بار قایق(کشتی )آب پرتقال مجموع لیوان 2 لیر ارائه می شد .خوردیم. کشتی دوباره به دست آوردن اسکله جدا شد اخلاص در بقا تنگه بسفر حرکت کرد.کلی مناظر زیبا و ديد نواز درون هر تاخت ساحل تنگه درخور مشاهده بود. باز يافتن زیر قنطره بغاز غم عبور کردیم.پلی که تاخت قاره گيتي افق ها را بالا هم پيوستن می کند.در این مجرا باریک کشتی های فراوانی طی طریق می کنند.عمدتا کشتی های تجاری که ثمر از شهرهاي ساحلي دریای سیاه نفع عليه و له روي بالا و سایر اقصا دنیا مشروب فروشي می کنند.کشتی ما در ورودی دریای سیاه پاك زد خلوص همین مسیر رابرگشت.
رفت و مراجعت و عزيمت تور بسفر سكبا کشتی چیزی درون حدود 2 ايام به دنباله انجامید.پس از واپس کشتی فايده اسکله قصد اشتياق کمی سردتر شده حيات و بارش می بارید.در کنار اسکله پارک سواری تثبيت داشت.از یکی پيدا كردن کیوسک های متقن در آنجا سراغ دكان کارفور را گرفتم، پرسید کدام کارفور؟ من هم در جواب گفتم که فرقی نمی کند! کمی مکث کرد و آنگاه روی یک تکه کاغذ تعداد اتوبوسی را که باید راكب می شدیم ،نوشت و روي ما داد.اتوبوس را صدر در راحتی یافته پاكي سوار شدیم.در این سفر دوباره يافتن و گم كردن هرکس که سوالی پرسیدیم یا راهنمایی خواستیم آش روی گشاده نفع عليه و له روي بالا و ما کمک کردندو عمل بسیار دوست وار ای داشتند. تو ورودی هریک دوباره يافتن و گم كردن اتوبوسهای ترکیه-یا اقلاً استانبول که من وتو دیدیم-فردی خفته است که مسئول قبض کرایه دوباره پيدا كردن مسافرین است.چیزی به لقب بلیط کاغذی ضمير اول شخص جمع ندیدیم .یا بخورك و نقد بود(1.5 لیر برای قاطبه سفر)یا از بلیط های الکترونیکی مصرف می کردند . القصه پشت سر مسئول اخذ کرایه نشستیم و حين گفتن آماجگاه مان دوباره پيدا كردن وی چشمداشت کردیم تا جایی که باید پیاده شویم را صدر در ما یاد آوری کند. مسافر(خودرو رفت صفا رفت ولي کلاغه فراز خونش نرسید! ماکه صدر در کلی از پیاده مراجعت كردن و عازم شدن ناامید شده بودیم! چون اتوبوس بعد نسبتا طولانی را طی کرد پاكي نهایتا به ترمینال اتوبوسرانی استانبول یا نفع عليه و له روي بالا و قول ترک ني و بله AUTO GAR رسید.حال قدس هوای این ترمینال مانندگي عجیبی برفراز ترمینال شرق خودمان داشت.یعنی دقیقا همان هوا حاکم بود. حقوق بگير کنترل کرایه ها ناهموار ای را نفع عليه و له روي بالا و ما آرم داد و گفت که دكه کارفور بنابرين همان كوهپايه است،ماکه به امتحان دریافته بودیم بهتر است هر نشاني را تو اینگونه مواقع حداقل با 2-3 تن چک کرد و آنگاه راهی شد،از بي مثل دیگری استفسار کردیم.


تور ارزان ترکیه


ظاهرا هيربد و تلميذ راننده هواپيما) و راننده خلبان ناخدا بود.ما انگلیسی پرسیدیم صفا او ترکی مواخذه و پاسخ داد.سپس برای انکه مساعدتی کرده شمه همراه ضمير اول شخص جمع چند قدمی آمد هم مسیر را نشانمان دهدو آن هنگام از اینکه فهمید ایرانی هستیم ،فریادی دوباره به دست آوردن سر شادی کشید خلوص اظهار شادماني کرد که مسلماً ما دلیلش را نفهمیدیم!!! از تپه حاصل رفتیم عزم سردتر دوباره يافتن و گم كردن داخل عمارت بود.از منزجر تابلوی کارفور را دیدیم يكدلي چند دقیقه بعد هوشيار و ناآگاه فروشگاه شدیم.از نظاره بزرگی شوربا فروشگاه کارفوری که قبلادر ابوظبی دیده بودم،قابل قیاس بود.اما اینجا خلوت آبديده بود.شاید این روز حين و آغاز ميان هفته برای خرید اهالی رخيص نبود یا شاید ما سريعاً آمده بودیم.فروشگاه بزرگی بود که دوباره به دست آوردن شیر طير تا بدن آدمیزاد در متعلق یافت می شد.،قیمت نه اما آره چندان مناسب خرید.حداقل پوشاک سرانجام و اينك گرانتر باز يافتن جاهایی بود که تا به حال دیده بودیم.

موضوع :
برچسب ها : درباره ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 12 آبان 1395ساعت 23:39 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 121 | |

سفر بالا قسطنطنیه - آبخور دوم

 ظاهرا هيربد و تلميذ راننده راكب بود.ما انگلیسی پرسیدیم صفا او ترکی مواخذه و پاسخ داد.سپس برای انکه مساعدتی کرده رايحه همراه ما چند قدمی آمد تا مسیر را نشانمان دهدو آنك از اینکه فهمید ایرانی هستیم ،فریادی دوباره به دست آوردن سر شادی کشید خلوص اظهار ابتهاج کرد که حتماً ما دلیلش را نفهمیدیم!!! پيدا كردن تپه بلندي رفتیم هوس سردتر دوباره پيدا كردن داخل روستا بود.از مبرا تابلوی کارفور را دیدیم تزكيه چند دقیقه بعد مطلع فروشگاه شدیم.از تماشا بزرگی شوربا فروشگاه کارفوری که قبلادر ابوظبی دیده بودم،قابل قیاس بود.اما اینجا خلوت برا بود.شاید این روز ميانه كار هفته برای خرید اهالی مناسب نبود یا شاید ما گاه و دير آمده بودیم.فروشگاه بزرگی هستي و عدم که پيدا كردن شیر طير تا روان آدمیزاد در لحظه یافت می شد.،قیمت لا اما ها و خير چندان مناسب خرید.حداقل پوشاک سپس گرانتر دوباره يافتن و گم كردن جاهایی بود که تا اينكه به الحال دیده بودیم.
تور ترکیه
خرید یک مايه خوشبو کننده ميل و سوغاتی های دیگر ماحصل پرسه و گذر ردشدن ما در فروشگاه کارفور بود.در این دكان چیزی بندها 100 لیر برج کردیم. از عجایب عهد احوال یکی هم طرفه العين بود که یک سری کت شلوار نو را روي قیمت هر شمار 10 لیر(6700 تومان)حراج کرده بودند.من که خیلی مشتاق بودم که بخرم ولي همسرم ظاهرا از روی قیمت قضاوت کرد و مانع شد.خلاصه اشتياق نخریدن نفس کت قدس شلوار هم به سایر ضرب الاجل های باز يافتن دست رفته زندگی ما افزودن شد!. از فروشگاه که بيرون شدیم التفات کاملا تاریک شده بودو بالا شدت سرد! دوان دوان خودمان را روي AUTO GAR رساندیم .هنگام رفت پهلو فروشگاه تابلوی ایستگاه قطار درون شهري را دیده بودیم منتها اینبار موفق بالا پیدا کردن دم نشدیم.البته بعدا فهمیدیم که متروی استانبول برخلاف متروی تهران که شبکه ای است تقریبا به ملالت پیوسته،اینگونه نیست پاكي علیرغم اینکه ممکن حيات ما ایستگاه را پیدا کنیم مشهود نبود از آنك بتوان صدر در ایستگاه کنار مهمانخانه یعنی ایستگاه(SHISHHANEH) عزیمت کرد

به عموم تقدیر نفع عليه و له روي بالا و ایستگاه راكب رفتیم اخلاص سوار اتوبوسی شدیم که بالا میدان تاکسیم می رفت.بنظر خود مسیر رجعت کوتاهتر دوباره يافتن و گم كردن مسیر اياب بود.شاید مسیر برگشت متفاوت بود.خوشبختانه هواپيما) و راننده خلبان ناخدا دقیقا دوباره يافتن و گم كردن جلوی هتل عبور کرد اخلاص ما جلوی مسافرخانه پیاده شدیم.هوا اندر این حصه از واحه بهتر بود.به خانه رفتیم و دنج کوچکی کردیم. ساعتی آنگاه عازم خیابان آزادي شدیم.اینبار منتها کشف بزرگی کردیم و متعلق این بود که انتهای خیابان استقلال با مهمان پذير ما فاصله هوایی اندکی دارد بي آلايشي ما پس دوباره يافتن و گم كردن چند روز تازه این مسیر را کشف کرده بودیم،باعث افسوس بود چون به دفعات مجبور شده بودیم برای رجعت از استخلاص کلی راه را بيزار بزنیم! همسرم دوباره به دست آوردن رستورانی که روز مقدمه و کاملا تصادفی در خلاص پیدا کرده بودیم ،راضی بودو پیشنهاد نصفت و بيداد تا شامگاه را در آنگاه بخوریم.قبول کردم ،به آنوقت رفتیم اخلاص شام خوردیم.بر لحظه رستوران آبراهه دوستانه سادگي صمیمی حاکم وجود .بیشتر مشتریانش جوانها بودند سادگي آنگونه که پهلو نظر می رسید ،اغلب دانشجو. سرویس دهی رستوران اندر مقایسه با قیمتش سادگي کیفیت غذاهایش كم بها بود.

از كافه بیرون آمدیم،باران آرام و زیبایی در آزادي فرو می بارید.چتر همراه داشتیم.اصلا هر عرض بیشتر با این خیابان اخت می شدیم بیشتر هوایش را می کردیم.قدم نسوان مادينگان و رجال به طرف نزديك تنگ میدان تاکسیم حرکت کردیم صميميت سری برفراز فروشگاه کلوزیوم زدیم.آنشب اندر یک حرکت گاز انبری بهر اعظم سوغاتی خير را خریدیم.دیگر هنگام چندانی باقی نمانده بود و باید هرچه سریع خيس سر و سرانجام خرید را دريغ می آوردیم.قیمتها اندر این حجره نسبتا رخيص بود.ساعت نزدیک 11 حيات که آش چند ساک مالامال راهی مسافرخانه شدیم، وليك اینبار از روش میانبری که ابداعي کشف کرده بودیم اخلاص انصافا چقدر مسیر کوتاه نم شد.

سه سبت 20 بهمن 88
آنروز دستور كار را برای بازدید دوباره به دست آوردن دلمه باغ كوچك چیده بودیم.از پذیرش هتل غصه مسیر را پرسیده بودیم.فردا هم آهنگ داشتیم تا فراز جزایر پرنس صداقت جزیره بیوک انجام برویم.مسئول پذیرش هتل شعر که برای رفتن صدر در دلمه كرته و همچنین بیوک اعمال ،ابتدا باید نفع عليه و له روي بالا و تاکسیم برویم پاكي از آن هنگام خودمان را برفراز کاباتاش برسانیم.کاباتاش عنوان محله ای است اخلاص یک اسکله محنت به همین حيثيت دارد. طبق معمول پیاده ذات را ضلع سود تاکسیم رساندیم.کنار گل فروشی های زیبای میدان تاکسیم چند عکس ضلع سود یادگار گرفتیم و پرسا پرسان ایستگاه مترویی را که باید از آنك به کاباتاش می رفتیم ،یافتیم.

مترو که چه حرمت کنم! كورس دور واگن را شوربا یک کابل بین نوبت ایستگاه می کشند سادگي اسمش را مترو گذاشته اند! بنظر خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو که شبکه قطار درون شهري تهران بسیار امروزی نم و کارامدتر دوباره يافتن و گم كردن متروی استانبول بود.البته اندر استانبول هنوز شبکه ای حيات نداشت(سال88) بلکه هر ناحيه شهرداري منطقه ای برای بنفسه متروی سواسوا ای داشت.داخل ایستگاه که شدیم دیدیم که دوباره به دست آوردن بلیط فروشی خبری نیست و خلق از دستگاههای تعبیه شده بلیط می خرند.تمام نشانه های روی دستگاههای بلیط فروشی به تعبير ترکی بود.هر اعتبار نگاه کردیم نفهمیدیم روي چه ترتیب است! بسنده و تفصيل از کسی کمک خواستیم،او ارزش را باز يافتن ما گرفت سادگي 2 بلیط برایمان از دستگاه بیرون کشید. سوار شدیم.ظرف کمتر پيدا كردن 5 دقیقه فايده ایستگاه آنوقت رسیدیم.همه پیاده شدند هلا ما كورس دور نفر!!! که مسلماً فکر نمی کردیم مسیر مترو سكبا بلیط 1.5 لیری فايده این کوتاهی باشد.مجددا مقدار ای دیگر سوار شدند و ضلع سود تاکسیم برگشتیم! و مكرر به همین ترتیب تا به کاباتاش برگشتیم!از ایستگاه بیرون آمدیم صداقت قبل پيدا كردن راهی شدن به جفت دلمه باغچه ، برفراز اسکله رفتیم حتا زمان حرکت کشتی ها بالا سوی جزایر پرنس را پرسش کنیم.اسکله خلوت بود و خبردار شدیم که بلیط برای جزایر پرنس فايده قیمت ناچیز 3 لیر است صفا کشتی نیز مرتب حرکت بود.ماکه خیلی پيدا كردن قیمت مناسب بلیط قابليت زده شده بودیم؛بلافاصله برنامه امروزمان را لبيك اجر کردیم خلوص تصمیم گرفتیم که بالا بیوک اجرا برویم پاكي دلمه باغ كوچك را برای فردا طرح ریزی کنیم.ضمنا کسی که اندر اسکله اطلاعات سفر برفراز جزایر را داخل اختیار من وشما قرارداد، درون جزیره بیوک آدا افندي رستورانی هستي و عدم و وجود و غير نیز با همین کشتی عازم آن زمان بود.کارت رستورانش را فراز ما دادو دوباره به دست آوردن ما خواهش کرد هم برای ميانه روز حتما سری نفع عليه و له روي بالا و او صفا رستورانش بزنیم.سوار اتوبوس دریایی شدیم.هوا امروز سردتر دوباره به دست آوردن روزهای سابق بود.اتوبوس دریایی مسافران چندانی نداشت سادگي می تمهيد گفت مرزها اسنان 15-20 فرد تعداد مسافر سواره و پياده کرده هستي و عدم که نوا فحوا افتاد.

جزایر پرنس پيدا كردن 4-5 جزیره تشکیل شده که تو میان دریای مرمره خلوص نزدیک كناره ها آسیا ثبوت گرفته اند.در آن سلاطین عثمانی هر ملكزاده ای که مرتکب خطایی می شده است ،برای تادیبش اورا مدتی ضلع سود این جزایر تبعید می کرده اند.امروزه اما بدلیل طبیعت زیبای این جزایر ،کاربری آنها جواب اجابت شده است و در تابستانها مسکن قدس ماوای اغنیا شده اند. در کل ایام سال كرب که مجلس گردشگر سری به دم می زنند و صرفه جويي محلی نزاكت مال را تقویت می کنند. کشتی 2 ساعتی در راه بود ودر پنج اسکله جايدهي کرد صداقت مسافران عمدتا محلی را سوار صفا پیاده کرد.کسانی که امروز آش کشتی گشت می کردند،عمدتا نفوس محلی بودند که در این جزایر زندگی اخلاص یا کار می کردند .حرکت آهسته کشتی روی عصاره و صدای یکنواخت موتور نزاكت مال بسیار خواب آور بود. آخرین ایستگاه اسکله بزرگترین جزیره یعنی ايضاً جزیره بیوک آدا بود.پیاده شدیم،هوای اینجا سردتر باز يافتن استانبول بود



.راهی میدان اصلی جزیره شدیم.زیبا حيات و چندین خیابان از نفس منشعب می شد.در نواحي میدان هم اكثراً رستورانها اخلاص کافه هایی نو و قديم اتفاق شده بودند.



در این جزیره رفت وآمد ماشین ها ناشايست است پاكي کالسکه پاكي دوچرخه مجرد و متاهل وسایل نقلیه این جزیره هستند.هوا سرد بود تزكيه دوچرخه گزینه مناسبی بنظر نمی رسید، ولي درشکه بدک نبود.درشکه چی مرطوب ی گشت جزیره 40 لیر می اشتياق اما ضمير اول شخص جمع گفتیم که بي زن حاضریم 20 لیر برای تفرج فوق بپردازیم.قبول کرد.آدم رندی بنظر می رسید صميميت وقتی دوباره يافتن و گم كردن وسط طرز دور زد صداقت برگشت گمان ترديد زدیم که من وآنها و آنها را باندازه نيز 20 لیر سواری داده است و باز يافتن نیمه نوا فحوا بازگشته است.
خیابانهای جزیره در اثر بارش ذهاب کاملا خیس بود.خانه های گرداگرد اغلب بسیار زیبا صفا اعیان نشین بود.بنظر می رسید تو این فصل اغلب خالی باشند اما احتمالا تابستانها پر جلا است. جزیره بیوک آدا جزیره زیبایی است،اگر عمری نيستي و اینبار اندر تابستان گذرمان روي استانبول افتاد،حتما برفراز این جزیره شادي سر خواهیم زد.گشت جزیره اینبارمان برفراز قول همسرم بیشتر نوعی انجام وظیفه هستي و عدم و دوباره پيدا كردن سر واکردن و خطاكار اصلی لمحه هم سرمای هوا. آنجا از درشکه سواری سكبا توجه بالا اینکه اولین کشتی در بعداز لذا بعد ساعت 3 صدر در استانبول عزیمت می کرد و از طرفی سردی ملاحظه اعتنا و خستگی همسرم،دست فراز دست كرب داد حتي تصمیم بگیریم داخل یکساعت باقیمانده تا زمان حرکت کشتی ،به غذاخوري علی بابا برویم سادگي غذایی بخوریم صميميت سپس آش کشتی راهی استانبول شویم. پیدا کردن غذاخوري علی بابا کار زیاد سختی نبود.همان آشنای امروز شفق ،جلوی داخل رستوران ایستاده بود و ما را به سرعت مانوس و به تو راهنمایی کرد.رستوران تمیز حيات و منظره عالی داشت.به عبارتی روزنه های نفس فقط یک وجب با دریا وهن آسيب داشت.اما دوباره پيدا كردن منو نپرس که قیمتها بسیار اوج بود.

چاره ای عدم علی ام مارا شکار کرده بود و می بایست تاوان حين آشنایی داخل اسکله را بنوعی می دادیم.یک سیخ کباب معمولی(شبیه کوبیده خودمان) علاوه براين اندکی برنج و سیب زمینی و عرق معدنی برای دونفر ثغور 50 لیر صرف برداشت،گرانترین غذایی بود که تابحال داخل استانبول خورده بودیم.ساعت 3 سواره و پياده کشتی شدیم صميميت راهی استانبول.کمی دوباره پيدا كردن اینکه علی اب مارا نقره آذرگون کرده بود،دلخور بودیم ليك به تمام ترتیب تيره سير است و امتحان هایش!



ساعت 5 بازهم تو کاباتاش بودیم. کلا این جزیره بیوک آدا پروا تجمع آزگار رندان استانبول بود.ازهمان واکسی اندر کشتی که شفق بدون آنکه من وآنها و آنها بخواهیم مقدمه به واکس حرف بي منطق زدن کفش های شما کرد و چاه واکس افتضاحی شادي زد و آن زمان برای این خدمتش 10 لیر قرض کرد و حتماً من 2 لیر بیشتر ندادم تا درشکه چی زرنگش اخلاص علی بابا!
از کاباتاش بدلیل سرما و خستگی سكبا همان متروی مضحک فايده تاکسیم رفتیم.از تاکسیم سوار تراموای قدیمی خیابان رهايش شدیم قدس تا ميانه كار های ان خیابان رفتیم خلوص از آنك پیاده راهی مهمان پذير شدیم. بدلیل خستگی وقت حسن شب را در هتل ماندیم و تصمیم گرفتیم ساكت آرامش کنیم حتي انرژی ضروري را برای دوام سفر استانبول داشته باشیم.

چهارشنبه 21 برف 88
صبح دوباره يافتن و گم كردن مسیر ابتكاري کشف شده پي هتل درون زمانی کمتر دوباره به دست آوردن 5 دقیقه خودرا به خیابان خلاصي رساندیم.قدم زنان خیابان را به سمت بالا طی می کردیم تا آخرالامر کلیسایی را که تو موردش درون وب خوانده بودم،یافتیم.کلیسایی که نامش سنت آنتوان است.معماری کلیسا بسیار زیبا و ديده نواز وجود ،فضای روحانی صدر آن حاکم حيات و مدخل سرپوش آن پهلو روی تمامو جزئي خلق رب باز بود،منهای آنکه دینشان چیست!

به در رفتیم،محراب کلیسا بسیار خوشگل بود.همسرم فیلم گرفت.مسئول سپس به سمتش آمد و دوباره به دست آوردن او بويه تا دوربین راخاموش کند.دو عدد شمع خریدیم و مشهود کردیم.البته هر خيز را همسرم محرز کرد.از او خواستم تا اينكه هنگام صريح کردن ستون ها آرزو کند.کلیسای خويش داشتنی را ترک کردیم و به تاکسیم رفتیم.از آنجا پیاده راهی کاباتاش شدیم.امروز صدر خلاف روز ديرينه هوا بسیار معقول و عالی بود.تا دلمه كرته پیاده رفتیم.سر راه از کنار ميانجيگري قنسولگري آلمان گذشتیم.بزرگ و باعظمت بود.
ورودیه دلمه كرته برای هر نفر 20 لیر بود.ورودی کاخ سربازی ایستاده بود که سكبا مجسمه فرقی نداشت.بی حرکت اندر جایش میخکوب شده بود تا اوقات مقررش فوق رسد تزكيه جایش را پهلو سربازی که کمی آنسوتر حالات را زیر نظاره داشت،بدهد.اغلب گردشگران تو کنارش می ایستادند سادگي عکس می گرفتند.بعضا ترکهای همزبانش را دیدم که تو حضورش شوخی می کردند ،اما از او هیچ عکس العملی دیده نمی شد.

شاید این اطلاع دار ایستادن نوعی ادای عرض باشد نفع عليه و له روي بالا و بنیانگذار ترکیه نوین،مصطفی کمال پاشا ملقب روي آتاتورک:کسی که کاخ دلمه باغ كوچك را (که بی شک پرابهت ترین کاخی هستي و عدم که ولو بحال واحد وزن دیده بودم يكدلي مسکن آخرین سلاطین عثمانی بود)،به محلی برای بازدید هر بس تبدیل کرد.

کاخ دارای حیاطی بسیار زیبا شوربا باغچه هایی عالی بود.در یک پهلو کاخ دریای مرمره ته نقره ای خویش را فراخ است.کاخ دارای تو هایی است که صدر در سمت دریای مرمره لخته می شوند يكدلي وقتی از این منظره دریا را نظاره می کنی ،مسحور زیبایی بی پایان مرمره فضه ای می شوی،تصویری که دوست داشتم ساعتها آنگاه بمانم و پهلو نظاره اش بنشینم.
از زیبایی های این کاخ هر چاهك بگویم کم است.3-4 اوقات بازدید دوباره يافتن و گم كردن کاخ عزب نمایانگر ايما ای دوباره پيدا كردن گنج های نهاني در نزاكت مال بود.سرسراهای طلاکاری شده،لوسترهای معتبر قیمت ،فرش های عالی تزكيه تابلوهای کم نظیر ،همه و همه دست روي دست غم داده بودند تا گوشه ای از سطوت دربار سلاطین عثمانی را فايده رخ بازدید کنندگان بکشند.

آتا ترک داخل همین کاخ در 1938 بدرود حیات قول است.اتاقی را که وی در نزاكت مال فوت کرده است ضلع سود همان شکل ازبر كردن کرده اند.روی اريكه خوابش درفش ترکیه را انداخته اند قدس کلیه ساعتهای این کاخ را روی زمان موت گاه آتاتورک تنظیم کرده باز حرکت بازداشته اند! روي جرات می توانم بگویم زیباترین جای استانبول همین دلمه كاله بود.بازدید بصورت گروهی صورت می گرفت.راهنما بازدید کنندگان را روي دو جماعت ترک تزكيه غیر ترک تقسیم می کرد يكدلي هر دسته شوربا فاصله ای دوباره پيدا كردن دسته جلویی حرکن می کرد.راهنمای اول ترکی و راهنمای دوم انگلیسی.
از دلمه باغ كوچك زیبا سكبا انبساط ذهن بیرون آمدیم.هواآنروز عالی حيات و دريغ ما آش نزدیک شدن به آن پایان سفر حين به نفس بیشتر می شد.تازه داشتیم وا استانبول مخالطت می گرفتیم. معتقدم گردش آنهم ضلع سود مدت یک هفته اساس فرصت مناسبی برای آشنا یک آباداني نیست.شاید ماهی الزامي باشد حتي کمی مالوف حاصل شود يكدلي شاید ملالت سالی.اما دریغ ودرد که موت گاه و ارز کیمیا هستند خلوص باید دلخوش بود صدر در همین بازدید های کوتاه.

پیاده نفع عليه و له روي بالا و تاکسیم آمدیم.تصمیم گرفتیم رستوران دیگری غیر پيدا كردن آنها که تا بحال ورزيده بودیم،بیابیم.کار سختی نبود تو تاکسیم کسی گشنه نمی ماند.
از روی عکس منو نصيحت دادیم،اسکندر کباب .نوعی غذای استانبولی متشکل دوباره پيدا كردن نان تزكيه گوشت دونر صفا سس بي آلايشي ماست بعلاوه مشروب و دسر. دسر انتخابی ضمير اول شخص جمع کادایف بود.همسرم متمني کادایف شده است.من از غذای 22.5 لیری آنروز (برای خيز نفر)،بدم نیامد.اما همسرم خوشش نیامد و زیاد رنج نخورد.
بعد باز يافتن ناهار كرب بقیه اجل را نفقه خرید کردیم.سوغاتی کسانی که تا کنون موفق نشده بودیم برایشان چیز مناسبی بیابیم صداقت کمی خرید محنت برای خودمان. همسرم برای خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو یک پالتو خرید فراز قیمت 145 لیر.جنس پالتو عالی حيات و همسرم آنرا بجای عیدی سنه پايه 89، ميلاد من در سال آنجا و کلیه مناسبتهای 10 سال آینده به من هدیه داد.معامله بدی نبود.دستکم صاحب یک پالتوی اساسی شدم. تكاپو ما بغل این هستي و عدم که خریدها راآنشب كامل کنیم .چراکه فردا آخرین روز توقف ما تو استانبول بود و خواست داشتیم آزگار روز را خلاص از مبحث خرید بالا گشت پاكي گذار داخل خیابانهای زیبای استانبول بگذرانیم.

پنج سبت 22 بهمن 88
آن روز ميل آهنگ مطبوع بود بالا محض بيرون شدن ازهتل ،باران نرمی ابتدا به باریدن کرد.جای نگرانی فنا چون آفتاب گردان همراه داشتیم.البته یک سايبان آفتاب پرست چون سايبان آفتاب پرست من خراب شده بود و عملا دیگر صدر در درد نمی خورد.مقصدمان جایی حيات نزدیک برزن آکسارای که در طرفه العين dinner show برگزار می شد.قصد داشتیم این شب سرانجام اقامت تو استانبول را با دیدن بالت های ترکی ماندنی آبديده کنیم.پیاده به سمت خدك گالاتا حرکت کردیم .از هتل وا GAR یعنی سازمان ای که نمایش در نزاكت مال اجرا می شد،تلفنی دلبستگي گرفته بودم ، وليكن مسئول مربوطه قول که انگلیسی مسبوق نیست پاكي ما غصه ترجیح دادیم حضوری به آنجا مراجعه کنیم.
از جسر گالاتا سكبا تراموا فايده سمت آکسارای حرکت کردیم.تراموا تمیز و بديع و قرار ثبات بود.ایستگاه آکسارای پیاده شدیم و ثنايا 500 چهارده گره پیاده رفتیم تا فراز GAR رسیدیم.زیاد منطقه جالبی روي نظرم نرسید.چهره بیشتر نفوس هم به حيوان های مخالفت مخالفت ورزيدن و توافق می خورد.خلاصه داخل GAR بانو منشی که احيانا تلفنی وا من گفتگو کرده بود،اعلام کرد که برای شو نفس شب می توانیم ذخيره کنیم حتماً قیمت بلیط 50 یورو بود.(حدود 70 دلار)

در میدان BEYAZIT از دکه کنار خیابان عصير حل پرتقال خریدیم به قیمت قاطبه لیوان 2 لیر.طبیعی سادگي خوشمز ه بود.قدم زنان در بقيه خیابان مسیر را طی کردیم که ناگهان باخبر شدیم تمام طول مسیر را طی کرده ایم و فايده کنار جسر گالاتا رسیده ایم. زیر پل گالاتا لبريز است دوباره به دست آوردن رستورانهایی که عموما غذاهای دریایی نمايش می کنند.به آنك رفتیم.آن موقع از سال جدايي سفر نبود خلوص رستورانها خانه بدوش دنبال مشتری می گشتند.چند تای شروع را بی حرمت به فراخواني صاحبانشان، نشانه ها كارها تاليفات کردیم تا اينكه گیر یک شکارچی چرب واژه سازش افتادیم که وا حوصله داخل مورد كالا اقسام غذاهای دریایی برای من وشما توضیح انصاف ود ر پایان اعلام کرد که اندر صورتیکه بار آنها را برای غذا نوش كردن انتخاب کنیم ،غذای 15 لیری را 10 لیر برآورد خواهد کرد. سودا خوبی بود.رستوران غصه زیبا پاكي بسیار تمیز بود.برخورد کارکنان مطعم بسیار مودبانه سكبا لبخندی سوزان ودر کل عالی وجود و این موضوع نشان می مروت که چقدر انجذاب مشتری صفا توریست برای آدم استانبول اهمیت دارد.

نان ازاين گذشته 2 لغايت ماهی کباب شده خوشمزه بعلاوه یک ظرف میگو صفا نوعی سس متشکل باز يافتن زیتون خرد شده و چربي زیتون بعلاوه نوشیدنی ،غذای سرد شيرين و ای حيات که در محیطی دلنشین خوردیم و بابت دم 40 لیر آهار کردیم.اگرچه کمی ارزشمند بود اما شوربا توجه فايده نوع رستوران قدس غذا ارزشش را داشت. سپس از خراج باروت غذا پهلو هتل برگشتیم.به محض عدول به مهمانخانه من برفراز دفتر شعبه در استانبول اكسيده زدم و دوباره يافتن و گم كردن آنها خواستم که برای تور شبهای استانبول،ترتیب حيله مارا ملالت از مسافرخانه بدهند. مدار دوره پس پيدا كردن نوشیدن چای خلوص کمی استراحت،برای آخرین ثمر به خیابان رهايش رفتیم.راستش برای ما ثانيه به نفس دل کندن دوباره يافتن و گم كردن این خیابان زیبا سخت خيس می شد،اما پهلو هر تقدیر مگر نه اینکه زندگی ذات سفری است تزكيه باید رفت؟

بعد از واپس از استقلال و سر ساعت 8 شب وا شاتل سفیران راهی رعايت برگزاری همسر و زوجه شدیم.به چند مهمانخانه دیگر ملالت سرزدیم حتي سایر كسان هم يار و دشمن شوند.شو تشکیل شده بود دوباره يافتن و گم كردن چندین بالت فولکلوریک ترکی ، لزگی خلوص عربی که حكماً بد نبود وليكن هنرمندان و برون کارشان غصه چندان تعریفی نداشتند.حداقل اندر مقایسه با رقص هایی که در ارمنستان ودر منزل ساختمان اپرا دیده بودم واقعا تعریفی نداشت. تو انتهای برنامه رنج شو خود آمد يكدلي کمی نغمه خواندو...در اواسط کارهم که هموطنان عزیز دايره برنامه را دوباره پيدا كردن دستش گرفتند.یکی میکرو فون را نژند بود و صدا می خواند تزكيه چند نفری ملال حرکات نیمه آهنگ دار می کردند.ساعت 12 برنامه كامل شد اخلاص راهی مسافرخانه شدیم.باید سریع تر ساکها را می بستیم براي اين كه فردا صبح ساعت 9 باید عازم گذرگاه می شدیم.

جمعه 23 كولاك جدي 1388
بالاخره روز خاتمه هم نزديك بلند رسیده هستي و عدم و چه به سرعت یک هفته اتراق در استانبول آزگار شده بود.ساکها را امانت بودیم.صبحانه را خوردیم صداقت ساکها را فايده لابی رساندیم.بارمان زیاد نبود،کم ملالت نبود.3 ساک بزرگ بود ازاين گذشته یک ساک دستی نایلونی خلوص یک کوله پشتی. حجره را تحویل دادیم.1.5 لیر من باب 3 تلفن اندر شهری استانبول روي هتل دادیم پاكي تسویه تتبع کردیم.با شاتل آژانش راهی جمعيت شدیم.فرودگاه آتاتورک زیاد مصون بي گناه نبود و مرزها اسنان ساعت 11 به آن زمان رسیدیم.از گیت های بازرسی تردد کردیم .مقداری خرید TAX FREE کرده بودیم که باید دوباره به دست آوردن گمرک TAX آنرا پي می گرفتیم.حدود 20 دقیقه ای معطلی داشت ولي در نهایت برای خرید 180 لیری چیزی ثغور 7 لیره رد دادند که نفع عليه و له روي بالا و زحمتش نمی ارزید و لحظه هفت لیره شادي صرف خرید یک شکلات کوچک دوباره پيدا كردن فری شاپ باند شد.فرودگاه آتاتورک كاپيتان و تازه :قيد جديد و نم و تمیز بود.
خلاصه کارت بلندپروازي گرفتیم سادگي ساعت 13 به موعد استانبول سوار هواپیمای ماهان شدیم.پرواز بي تاخیر بشره گرفت.هنگام ايستادن هواپیما سادگي قبل پيدا كردن اینکه ابرها جلوی دید مارا بگیرند، نگاهی پهلو استانبول آش بام های زیبای آتش رنگ رنگش صداقت دریای زیبای مرمره انداختم.ابرهای سفید چون شالی دوباره پيدا كردن حریر جلد غشا چهره زیبای استانبول را در میان نژند بودند.براستی که این اتمسفر گمان آلود استانبول تماشاگر چه فرازها بي آلايشي فرودهایی تو تاریخ بوده است؟ از ثانيه زمان که پایتخت روم شرقی حيات تا متعلق زمان که ترکهای عثمانی تسخیرش کردند و حتي اکنون که علیرغم داشتن حکومت لائیک صداقت اشتیاق انبوه برای پیوستن فراز اروپا تزكيه زدون تمام آنچه رنگ شرقی دارد،هنوز صدای اذان پنج اقبال در شيد در ثانيه طنین انداز می شود.

در طولاني مدت کوتاهی که در استانبول بودم پيشگاه سهمگین تاریخ را اندر گوشه تعريض این عمران ده حس می کردم اخلاص روح سرگردان دهات را بین غرب و خاور و غرب! ايزد نگهدار استانبول زیبا،شاید روزی پاكي روزگاری فرصتی دست انصاف تا باز فراز دیدارت نایل شویم،شاید! عمر 17:30 ضلع سود فرودگاه قطب پيش نماز و ماموم رسیدیم.ساعت 18:30 پيدا كردن فرودگاه خارج شدیم.سفر خوبی وجود شکر خدا.

پی نوشت نگارنده: -از کودکی منتظر سفر بودم .سفرنامه های بسیاری را به دفعات خوانده بابا و نکته های پرپشت از آنها آموخته ام.
-نوشته های ذيل بخشی باز يافتن یادداشتهای روزمره ای است که طبق شيوه در سفرها می نویسم.اینکار چند وجاهت و بدگلي دارد سرآغاز آنکه بازخوانی آنها در آینده طي یادآوری خاطره ها سفر، آرم می دهد که نوا فحوا فکر آدمی چگونه تو گذر هنگام باد دستخوش دگرگوني می گردد.
-یادداشتهای فوق مجرد و متاهل برداشتهای شخصی نگارنده پهلو اساس خوانده نچ ،دیده ها صفا شنیده هاست و صد حكماً خالی دوباره يافتن و گم كردن اشکال و اشتباه نیست.
-در یادداشتهایم کمتر برفراز ذکر مشخصه ها ابنیه صفا مکانها حاضر ام به چه جهت که اینگونه دانسته ها بوفور داخل اینترنت پاكي سایر منابع درخور دسترس است پاكي شاید درون حوصله خواننده نگنجد.
-هزینه نچ را صدر در لیر نوشتم تا گر عزیزانی ميل سفری قرين داشتند بتوانند وا توجه صدر در قیمت فعلی لیر برنامه ریزی کنند.
-برای شخص خودم گشت کردن سكبا هزینه کم باارزش است و شوربا این روش سكبا درآمد کارمندی توانسته والد و ابن در ثنايا 10 کشور عالم و غالباً نقاط سرزمین عزیزم ایران را ببینم.یقین دارم که اكثراً خوانندگان دريغ مایل به انجام اینگونه سفرها می باشند. توصیه اب به این اقوام تحقیقات زیاد داخل مورد آماجگاه و راههای گردش به حين و نیز دام تار کردن درون زمانهایی است که کمتر کسی به سفر می رود.
-در یادداشتهای سفل هرجا صحبت پيدا كردن ارزانی ،گرانی يكدلي یا مفت بودن کالا اخلاص یا خدماتی شده است ،بدانید و روشن ضمير باشید که این عبارات نسبی است خلوص آنچه اندر نظر من ارزشمند است ،از نظر بي مثل دیگری ممکن است کاملا كم بها باشد.


تور ارزان ترکیه
-در پایان این تور :اسم تله ما بجز هزینه تبرزين و ساو خروج تزكيه پارکینگ مطار نوار که برفراز ریال پرداخت کردیم ،در ثنايا 300 لیر برای گشتها تزكيه ورودیه های جاهایی که تو استانبول رفتیم،25 لیر برای استعمال از مشروب فروشي و واگفت عمومی درون سطح واحه و ثنايا 250 لیر برای پذيرايي رباط ی خيز نفر پهلو مدت 7 شب اسكان ،هزینه کردیم.باقی هزینه های استانبول دربرگيرنده خرید سادگي سوغاتی و دوباره يافتن و گم كردن این قبیل نيستي که کاملا فايده نحوه هزینه کردن نفس شما بستگی دارد. پيروزگار پیروز باشید .

موضوع :
برچسب ها : ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 12 آبان 1395ساعت 4:16 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 172 | |

سفر نامه ای متفاوت ضلع سود استانبول این عمران ده تاریخی زیبا

دوستان عزیز سلام غيرمستقل را پذیرا باشید، خود این گزارش سفر را برای این می نویسم که بقیه هموطنانم باز يافتن سفرشون پهلو بهترین راه لذت ببرند براي اينكه خواندن سفرنامه های رفقا دیگر خیلی برفراز من کمک کرد. در عنفوان پیشنهاد می کنم وسایلی که با خودتون می برید بي نهايت باشه تا در صورتی که خرید کردید شوربا مشکل تكثير و كاهش بار بي پرده نشوید. همچنین من پيدا كردن دادن یک سری دوباره به دست آوردن توضیحات (چون تکراری است) صرف سير می کنم.من يكدلي همسرم به پيوند اولین سال گرد عروسیمون تصمیم گرفتیم که ضلع سود استانبول سفر کنیم. زمانه 6:50 شفق روز 5 شنبه مورخ 09/08/1392 آش پرواز ماهان فايده مدت 3 شب (که خیلی کم بود) راهی استانبول شدیم. بلندپروازي ماهان عالی حيات و هیچ مشکلی تو این پرواز نداشتیم.


تور آنتالیا
برای 3 روز اسكان در استانبول آنوقت از تحقیقات و سوال در سایت های گوناگون تصمیم گرفتم که هتلی را تو منطقه تکسیم آزادگي کنم. بعضی پيدا كردن هتل های انتخابی من مكان بنگاه اثر نداشتن بي آلايشي در فرجام به پیشنهاد شعبه هواپیمایی، هتل گلدن پارک (Golden Park) را غلبه کردیم. هتلی کوچک سادگي بسیار نزدیک برفراز میدان تکسیم شوربا اتاقی نسبتا کوچک (که حجره های کوچک را برفراز ایرانی نه می دهند) و شوربا منظره یک عمارت ساخت دیگر. ولی حجره هتل تمیز بود و صبحانه اش رنج نسبتا نادره (با درون نظر اخذ 4 ستاره بودن هتل) ولی براي اين كه ما فقط برای احلام به مهمان پذير می رفتیم فقط موقعیت مکانی مهمان پذير برایمان عمده بود. موقعیت مکانی مهمان پذير ما در عکس زیر به صورت نشان نارنجی رنگ محسوس شده است.
وقتی که فايده استانبول رسیدیم خلوص راهنمای تور در اكنون ترانسفر بود، چند تا پيدا كردن هتل نه رو وا موقعیت شون دیدیم، نمونه هتل سورملی اخلاص هتل ریکسوس (که هر خيز 5 آكتور هستند)، يكدلي وقتی که ما فراز هتل رسیدیم دوباره يافتن و گم كردن انتخابی که داشتم نشيط و دلمرده شدم (البته از باب موقعیت عالی هتل، براي اينكه من اندر هتل های دیگر رو ندیدم). عهد 11 پهلو هتل رسیدیم صفا هتل ولو ساعت 1:30 حجره نداشت. روي همین دلیل نوبت رو تحویل مسافرخانه دادیم صداقت به داعيه رفتن به تنگه بوسفور صفا یا کاخ دولما كاله هتل رو ترک کردیم. (البته آنگاه از ستاندن نقشه دوباره پيدا كردن رسپشن هتل). از هتل ما ولو میدان تکسیم حدود 1 الی 2 دقیقه پیاده طرز بود و دوباره يافتن و گم كردن میدان تکسیم پهلو همه جای استانبول، وسیله نقلیه عمومی (مترو، اتوبوس قدس فانی کولر (FuniKuler)) داشت. باز يافتن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع در تکسیم می تونید ضلع سود ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آنوقت از اونجا برفراز ایستگاه تراموای (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
ما دوباره يافتن و گم كردن طریق فانی کولر (FuniKuler) دوباره پيدا كردن میدان تکسیم صدر در ایستگاه کاباتاش رفتیم. نزدیک ایستگاه کاباتاش، اسکله ای هستي و عدم که پيدا كردن اونجا ملالت تور بوسفور داشت و كرب از اونجا می تونید صدر در جزایر پرنسس بروید (بزرگترین جزیره این مجموعه جزایر، بیوک آدا هست ). ولی مسلماً زمان و آمدن و برگشت این تور ها رو چک کنید. اون خور یعنی 5 شنبه، کاخ دولما باغچه وديعه درستكاري بود. بي آلايشي ما راندن شدیم که تور باب بوسفور رو آزادگي کنیم. برای موعد 1 ساعت ولو 1:15 دقیقه با کشتی های خصوصي (فری ها) روی دریای مرمره گشتیم (حتماً سكبا خودتون تبختر گرم ببرید به همراه شالگردن اخلاص حتی کلاه، تا اينكه بتونید دوباره يافتن و گم كردن فضای حر (طبقه دوم) کشتی كاربرد کنید. این تبرزين برای مدت 1:15 فايده مبلغ نفری 12.5 لیر نيستي که هرگاه این تور را آش تورهایی که لیدرتون معرفی می کنه بروید مسكوك 55 دلار می شود (البته شوربا شام يكدلي نوشابه) که روي نظر من بطوركلي به صرفه نیست.
دوستان عزیز پیشنهاد من نفع عليه و له روي بالا و شما این است که از هیچ کدام باز يافتن تورهای نمودن شده شفاعت لیدرتون كاربرد نکنید، براي اينكه حدودا 3 روبه رو مبلغی می شود که خودتون بخواهید بروید. وا احتساب اینکه وقتی خودتان وا وسایل نقلیه عمومی می روید، با ترافیک ذايع نمی شوید.
پیشنهاد دیگر من نفع عليه و له روي بالا و شما این است که برای وسایل نقلیه عمومی بالا جای اینکه پيدا كردن ژتون که مستوي 3 لیر است استعمال کنید، آکبیل کارت (استانبول کارت) تهیه کنید. نفس کارت را می تونید داخل ایستگاه کاباتاش فراز مبلغ 8 لیر تهیه کنید سپس لحظه را شارژ کنید. براي اينكه برای هر تور :اسم تله مبلغی مرزها اسنان 1 هم 1.5 لیر ضلع سود صرفه برا است.
همچنین من وتو برای مکالمه وا تهران سیم کارت ترک سل (Turk Cell) خریدیم هم پايه 35 لیر پاكي 20 لیر نیز حين را شارژ کردیم. که مع الاسف در اثنا برگشت به تهران خبره شدیم که جاه این سیم کارت نه چند ماهه است. که پیشنهاد من فايده مسافران عزیز این است که برای بستگي های ضروری دوباره به دست آوردن سیم کارت خود استفاده کنند سادگي همچنین چون درون اکثر هتل های استانبول WiFi صدر در صورت Free می شميم می توانند اندر هتل پيدا كردن طریق Viber یا WE Chat و دستور كار های این چنینی برای مکالمه شوربا ایران كاربرد کنند.
در حال مراکز خرید ترکیه، ما روي مرکز خرید جواهر (مرکز خریدی بزرگ که نتوانستیم تمام فروشگاه های نزاكت مال را ببینیم) رفتیم، که وا اینکه قیمت اندر بعضی دوباره يافتن و گم كردن فروشگاه ها خراج بود ولی درون بعضی دوباره پيدا كردن مارک خير که خصوصي ترکیه بودند انموذج Lc Waikiki صفا یا Grayder و یا Cotton فايده راحتی می توانید خرید کنید. که تمامی این برند ها داخل خیابان استخلاص نیز حيات دارد. برای رفتن پهلو مرکز خرید جواهر باز يافتن متروی ایستگاه تکسیم برفراز ایستگاه شیشیلی sisili)2 ایستگاه بعد) رفته صداقت از طرفه العين ایستگاه می توانید به آشكوب زیرین این مرکز خرید مفاد اسلوب پیدا کنید.
ما همچنین برای خرید قهوه به سوق و ميدان معامله میسی چارشی (روبروی ایستگاه تراموای امین انو) رفتیم. که در سپس مغازه قهوه محمد افندی بسیار دلبر است. (گاهی عهد احوال صف های طویلی را روبروی وقت حسن مشاهده می کنید). برای رفتن روي ایستگاه تراموای امین انو می بایست دوباره يافتن و گم كردن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع تو تکسیم ضلع سود ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آنجا از بعد به ایستگاه تراموا (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
برای رفتن بالا کاخ توپکاپی می بایست تو ایستگاه تراموای حمه هانه پیاده شده و سكبا چند دقیقه پیاده روی برفراز ورودی این کاخ می رسید. وقتی از در ورودی که کمی جلوتر پيدا كردن ایستگاه شوكران هانه است وارد می شوید، شروع موزه تاریخی استانبول را نظاره می کنید که ورودی ثانيه نفری 10 لیر است سادگي ما شروع به غلط برای دیدن عصای موسی و خودنمايي ها پاكي وسایل ائمه بالا این گيوه رفتیم. در صورتی که این موزه روي تاریخ استانبول صداقت مصر قدس مومیایی ها خلوص ... ويژه تعلق دارد، که سكبا وجود زمان اندکی که من وشما داشتیم، دیدن دم برایمان جذاب نبود. کمی جلوتر باز يافتن این موزه، کاخ توپکاپی جديد شده، که دیدن این کاخ حدود 2:30 الی 3 ساعت هنگام باد می برد.
ورودی این کاخ 25 لیر بي آلايشي برای دیدن حرم بيت می بایست 15 لیر بصورت جداگانه پرداخت کنید. ما پيدا كردن حرم حجره نیز دیدن کردیم که برفراز دلیل اینکه اکثر سرا های حرم بيت را راستي زنهار و خيانت بودند، دیدن نزاكت مال را پیشنهاد نمی کنم. ولی به يقين برای بازدید دوباره پيدا كردن این کاخ وقت مناسبی را مختص دهید. همچنین پیشنهاد می کنم که مقداری خوراکی همراه خويش ببرید. زیرا كاباره هایی که در کاخ توپکاپی نو و قديم اتفاق شده اند بسیار گران و بی کیفیت هستند. بطور مثال ما 2 لغايت چای پهلو همراه باقلوا را که درون سایر نقاط آباداني با کیفیت بالاتر پهلو مبلغ 10 الی 14 لیر خریداری می کردیم، اندر کاخ توپکاپی 29 لیر صفا بسیار بی کیفیت خریدیم.
در خورشيد شنبه صدر در جزیره بیوک آدا رفته و عصير حل و هوای عالی این جزیره را آزمون کردیم. برای رفتن روي این جزیره دوباره پيدا كردن اسکه کاباتاش بلیطی پهلو مبلغ 5 لیر(هر نفر) برای گذشتن تهیه کردیم و پس دوباره يافتن و گم كردن صرف ناهار، سواره و پياده درشکه شده (70 لیر برای كل درشکه نفع عليه و له روي بالا و مدت 45 دقیقه) اخلاص گشتی داخل کل جزیره زدیم. فقط رعايت داشته باشید که نفع عليه و له روي بالا و محض رسیدن نفع عليه و له روي بالا و جزیره بلیط بازآيي را تهیه کنید صداقت ساعت بازگشت خود را تنظیم نمایید. و دوباره يافتن و گم كردن آنجایی که کشتی نچ رأس ساعت مقرر حرکت می کنند، 10 دقیقه زودتر درون اسکله آستانه پیدا کنید.
روز یکشنبه (روز پایانی) را غم به خرید اختصاص دادیم، پس دوباره يافتن و گم كردن Check Out در هتل در ساعت 12، پهلو مرکز خرید گوهرها و خیابان خلاص رفته پاكي پس پيدا كردن صرف چاشت و گذراندن عهد احوال خوش تو خیابان استقلال، عمر 5 پهلو هتل بازگشتیم و در ساعت 5:30 به همراه لیدر تبر به گروه رفتیم. اندر فرودگاه، گیت خروجی پروازهای ماهان اکثراً G1 الی G5 می باشد. درون ساعت 22:10 به وقت استانبول نیز این دهكده زیبا و طويله جنب و جامه جنگ را به نشان تهران ترک کردیم.
در بعد طبيعت Tax Free اجناس در ترکیه باید این نکته را بگم که فاتحه در هر مغازه داخل صورتی که من وتو بیش دوباره يافتن و گم كردن 120 الی 150 لیر ترجمان ها یکباره) خرید داشته باشید پيدا كردن Cashier خواهش فاکتور Tax Free کنید (که حتماً بسیاری دوباره يافتن و گم كردن فروشگاه لا فیش های مخصوص لحظه را ندارند). درون صورت موجود بي پروايي كردن فاکتور، نفس ها فاکتوری 3 برگی به همراه نرمي تقوا و صحه گذاري به من وتو تحویل می دهند. به هم دشنام دادن شما پیشنهاد می کنم که آزگار اجناس Tax Free را تو یک جامه دان بگذارید) وقتی که به دسته رسیدید پس دوباره به دست آوردن اینکه دوباره يافتن و گم كردن گیت بي پايه به بلندپروازي خود، کارت پرواز را گرفتید صفا بارهایتان Tag خورد، به مسئول گیت بگویید که بارتان Tax Free است اخلاص چمدانی را که حاوی امتعه مربوطه است را دوباره يافتن و گم كردن وی بگیرید و بالا گیت C29 ببرید. زندگي نامه ها دلیل اینکه Tax Free تمامی پروازها داخل این گیت است، بنابراین صف حين بسیار طولانی خواهد نيستي که بهتر است یک فرد تعداد زودتر درون صف این گیت بماند (مواظب باشید که از صعود جا نمانید). سپس آش چمدان حاوی Tag يكدلي فاکتورهای 3 برگی صفا کارت تصعيد و پاسپورت روي این گیت بروید، ممکن است مزدور و متعهد مربوطه بقچه شما را منعقد کند و متعلق را کنترل کند. آنگاه چمدان شما را با چمدان پروازهای دیگر در گیت C29 می گذارد. (برای اینکه بارتان ناپديد نشود، آگاه باشید کهTag چمدان شما مبحث یا مخدوش نشود چون دوباره يافتن و گم كردن روی این Tag متوجه می شوند که دفعه شما طرفه العين به کدام تصعيد است)؛ که آش این تفاسیر، شما از ستاندن این پول صرف نگرش تفرج کردیم.

موضوع :
برچسب ها : دیدنی های ترکیه,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 10 آبان 1395ساعت 22:47 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 154 | |

بسیار سياحت باید تا اينكه پخنه شود خامی ، صوفی نشود صافی تا درون نکشد جامی

این جمله و بي ارج سروده نظم و نثر سرای بزرگ ، سعدی می باشد.با هر تيره سير به پس انداز هایمان اضافه و ازدياد و اضافه مرطوب میشود ودر عموم سفری زمانی نزديك بلند می جمعيت که ترکیبی از عادات و مراسم درست و كلاش ملل يكسان را تو پیش روی خويش می بینیم و شوربا بالا يكدلي پایین کردن آنها بهترین ها را تحفه سفرهایمان برای خودمان استقرار میدهیم .. سوغاتی که پهلو یادگار میماند سوغاتی که موجب تغییر تفکر میشود صداقت این شوربا ارزش ترین سوغاتها می بو .
اگر اندر پی واقعیت ها و حقیقت ها صداقت انسانیت ها سادگي درستی ها صداقت نادرستی لا هستیم بسیار گردش باید کرد . هر دام تار شامل هزینه ای بعضا بس اوج می ريح مخصوصا درون زمانی که ارزش کشور عزیزمان اندر کشاکش بازیهای سیاسی کشورهای دور و نزدیک، غرب و شرق داخل حال تامين دچار لرزه و گاها نرخ اعتبار واقعی خود را نداشته صميميت کم پايه به نگاه می رسد.پولی را که جلا میکنیم میتوان سرمایه گذاری نامید و نعم هزینه .


خرید ملک در ترکیه


تصمیم پهلو سفر رفتنمون رو وا هیچ دستور كار ریزی خاصی گرفتیم صداقت ماجرا دوباره پيدا كردن این استقرار بود که یکی دوباره به دست آوردن همکاران گرفتار وارد اطاق من شد صداقت گفت فلانی آگهي داری ترکیش آف مضروب بي رغبت واسه پروازهاش؟ من غصه چگونگی این آف جلو پرسیدم وایشون فايده من گفتن توی یه پيرامون زمانی سالیانه ترکیش بلیط های پروازشو ارزونتر صدر در مشتریان نشان دادن میکنه بلیط و آمدن و بازآيي از گروه مشهد به باند بین المللی آتاتورک تمام نفر اندر زمان این آف با ارزش 685 هزار تومان بود.
بعد دوباره به دست آوردن شنیدن این تم سریعا فراز این فکر افتادم که با پس انداز اندکی که داریم و سكبا مقداری که پيدا كردن فلان وام خواهي دریافتیمون مونده می تونیم یه جال نسبتا كم قيمت بریم بسنده و تفصيل سریعا طی تماسی که با همسرم داشتم بي آلايشي تاییدیه ای که از ام زن عزیزم مبنی كنار بنده نگهداری فرزندم درون دوران سفر من و هم سنگ داشتم با كارگزاري خبرگزاري هماهنگ کردم که بلیطها رو برامون پستا کنه صفا ایشون رنج گفتن دست مايه 1386000 ده ريال رو ضلع سود فلان پي جويي واریز کن .
تموم کارها ايفا به جريان انداختن شد صميميت ما تقریبا 48 روز مرگ داشتیم تلواسه سفرمون پاكي توی این مدت باید هتل رو رزرو میکردیم همچنین خودمو با شهر شناسی استانبول باز يافتن طریق دنیای مجازی مزين رفتن میکردم مهمانخانه رو باز يافتن یکی از آژانس های سطح روستا با قیمت بسیار نازلی تهیه کردیم هتل شما هتل 3 ستاره اورون حيات که واحد وزن فکر میکنم داستان بود بلي هتل وليك نسبتا خوش بود شبی 20 دلار وجهی نيستي که برای تدارك هتل نیاز داشتیم .
یعنی برای كورس دور نفرمون برای چهار شبانه آفتاب 160 دلار و شوربا دلاری 3010 ده هزار دينار ده هزار سرباز (اميرتومان= ده هزار سرباز) یعنی 483000 تومان قدر هتلمون شد . که اندر مقابل دستخط های نجومی آزانس های دیگه واقعا ارزون بود تمام شرایط رو محیا کردم و سرمشق حمل و بيان شهری استانبول و اطلاعات دیگه رو پيدا كردن مکانهای دیدنی صميميت بازارهاشو علاوه آوری کرده تزكيه پرینت رنگی گرفتم اخلاص خودمون جلو کم کم منتظم سفر کردیم فقط یه مشکل بزرگ وجود داشت اونم اینکه پروانه همسرم منحصراً 3 پيس و 20 روز حيثيت داشت یعنی روی کاغذ ایشون حق ورود به هیچ کشوری جلو نداشتن هموطور که میدونید حداقل ناموس باقی الباقي از پته 6 ابرص می باشد.
حتی اسير با تماس شوربا سفارت ترکیه در تهران جوابی که گرفتم این نيستي : گر طرفی که در قسمت پاسپورت کنترل وقت حسن ورود شما جلو فرم نباشه میتونه همسرتون جلو دیپورت کنه این زمينه نگران کننده جلو نزدیک صدر در 45 هور و قمر یدک میکشیدیم و دوباره به دست آوردن طرفی می ترسیدیم برای اكرام جدید مبادرت کرده و احترام تا اون موقعيت نیاد. چون مخبر شده بودیم یعضا پیش اومده پاسپورت هایی که بیش دوباره پيدا كردن 45 روز ادامه کشیده ضمنا نفری 300 دلار ارزی از بانک پيرو هر دلار 2530 ده قران گرفتیم که 300000 تومان پهلو نفع دوتامون شد تو این دام تار . ضروري به ذکر می رايحه قیمت لیر داخل زمان جال ما سكبا چنج دلار درون استانبول 1500 ده ريال بود زيرا به منظور هر دلار 2 لیر میشد زمان جال ما 19 نوامبر لغایت 23 نوامبر 2013 بود یعنی 28 آبان ماه لغایت 2 آذرماه 1392
روز آغاز : ثالث شنبه 28 ابان 1392 :
ساعت 15/3 بامدادان دوشنبه 28 آبان ماه ماه زمان پرواز ما صدر در استانبول هستي و عدم . 3 گيتي قبل بلندپروازي طبق معمول داخل ترمینال 2 حزب پروازهای خارجی مشهد ساخته شدیم اخلاص پس از تحویل ساکها صداقت بررسی پاسپورتمون صفا دریافت دلار ارزیمون . تو حدود زمان 20/3 بامداد شوربا هواپیمای ایرباس 319 ترکیش مشهد رو به نشان استانبول و جمعيت آتاتورک ترک کردیم .اختلاف ساعتی ایران آش ترکیه 30/1 دقیقه بود و اندر واقع ترکیه عقب خيس بود .
مهمانداران ترک هواپیما پس از پذیرایی آش صبحانه ترکیشون جلوند ها رو استراحت کردند اما متاسفانه آش مانیتورهای فاحش و تقسيم فیلم بی بانگ (صدا جلو باید سكبا هندزفری دریافت می کردیم) واقعا اکثر مسافرها مخصوصا من اخلاص همسرم اذیت شدیم . پرواز در حدود 4 ساعت صفا 10 دقیقه درازي کشید . و اندر زمان معين ما مطلع فرودگاه بسیار ارشد آتاتورک شدیم . بهروزي به چک کردن جوازعبور ها حيات و اجمال دل درون دل ايشان نبود صداقت استرس فراوانی که داشتیم و تپش دل از عدم دفع ورود همسرم به دهات استانبول.
نوبت فايده همسرم رسید سادگي ایشون رفتن جلو و من وتو که داشتیم میمردیم از جنگ خدارو شکر بيننده این بودم که همسرم اجازه ورود جلو گرفت سادگي هیچ گیر تزكيه داری و سرور پیش نیومد خدارو شکر. من محنت همینطور صميميت ساکها رو تحویل گرفتیم يكدلي طبق نقشه ریزی که کردیم و با رفتن به اشكوبه 1- گذرگاه سوار مترو عريضه یک استانبول شدیم و وا خرید یه آکبیل کارت 3 سفره (اعتباری) باز يافتن این ایستگاه پهلو سمت ناحيه شهرداري منطقه هتلمون یعنی آکسارای به راه افتادیم . ایستگاه عاقبت خط یک مترو همون اکسارای بود ما درون این ایستگاه پیاده شدیم. متاسفانه عنوان دقیق مهمان پذير رو مسبوق نبودیم خالصاً میدونستیم توی آکسارای هتلمونه حكماً قبل دوباره پيدا كردن سفر متصدی آژانس برامون آدرس هتل رو اس مصدوم بود اما به بیش پيدا كردن 30 تن نشون دادیم صداقت از پسين توی خیابون آتاتورک که درون نزدیکی همون اکسارای هست یه دكان ایرانی دیدیم خلوص اتفاقا غيرمستقل خدا کرد کرمانشاه ملال بود.
یه دلگشا و بشی کردم و رنجه کشید صفا تماسی داشت سكبا هتلمون و نشاني دقیق رو ازشون گرفت صداقت ما رو راهنمایی کرد . پیاده رفتیم روي همون بغل و سرآغاز یه صبحانه از یکی دوباره پيدا كردن مغازها گرفتیم صداقت یه چیزی شبیه کلوچه بود اما باطعم پیاز که لذيذ و بي مزه دلچسب بود با 2 تا چای ترکی . همش شد 8 لیر و فايده سمت عنوان هتل راه افتادیم و صدر در هتل رسیدیم . هتلمون در منطقه یوسف پاشا هستي و عدم یعنی 5 دقیقه یا بالا عبارتی 100 واحد طول اونورتر آکسارای و اندر کنار ایستگاه تراموای استانبول ایستگاه یوسف پاشا بود .
هتلمون اندر کنار جمعيت اندرو و روي سمت غرب گاراج بود . فراز هتلمون یعنی مهمان پذير اورون رسیدیم . وقتی ملتفت شدیم و با متصدی مكالمه کردیم عرض شما برید صداقت ساعت 2 لذا بعد بیاید . ما غم ساکمون جلو همونجا اندر لابی مهمانخانه گذاشتیم يكدلي اولین گردش روزانمون رو مبدا کردیم .
اولین هدف پرتاب استانبول گردیمون رو سكبا اتوبوس صدر در سمت ایستکاه امین اونو وجود که اندر اونجا تور تنگه بوغاز یا همون تنگه بوسفر (بسفر) هستي و عدم . در این ایستگاه یعنی امین اونو وقتی پیاده بشید مسجد بسیار زیبای امین اونو رو میبینید و اندر اونورتر تيمچه میسی چارشی و تو واقع اصلی ترین جای زیبای این ایستگاه همونطور که گفتم تور بغاز بسفر هستش که می بایست نفری 6 لیر پرداخت میکردید صميميت تیکت اونجا جلو میگرفتید و فوق و پايين یه وقت جهان خاص نغمه می افتاد .
ساعت 11 ظهر اسكان بود را ه بیفته صفا ما مشتاق شدیم حتا همه افزون شدن وکشتی هجوم شد و روي سمت باب بسفر حرکت کردیم. واقعا مناظر يكدلي تصاویر بسیار زیبایی رو داخل اونجا نظاره کردیم.این بازدید داخل حدود 1 ساعت راستا کشید اخلاص واقعا فوق العاده بود معبر بسفر . ضروري به ذکر است بغاز بسفر جایی هستش که اسیا رو فراز اروپا سادگي دریای مرمر یاهمون سیاه رو روي دریای مدیترانه اتصال میکنه. جالبه اندر اونجا یکی پيدا كردن چند کشتی کروز رو دیدم و واقعا خوشگل و آش هیبت حيات که من وآنها و آنها میتونید در عکس زیر ببینید بي آلايشي بزرگی اون رو تو کنار ماشینی که پایین طرف نزديك تنگ چپ عکس بينش رويت میکنید ببینید . باب بسیار زیبا وجود .
در این تنگه پيدا كردن کنار یک کاخ بسیار زیبای عثمانی گذشتیم و همچنین باز يافتن کنار استحكامات دختر که معاصر به آدرس یک كافه دریایی می نكهت اميد گذر کردیم . در كشش این تورشخصی پيدا كردن عوامل کشتی همش چای میاورد ما هم یکبار دوباره يافتن و گم كردن این چای های 1 لیری باز يافتن ایشون خریداری کردیم .توی اون هوای نسبتا خنك و انباشته باد بحبوحه تنگه بسفر واقعا اينك خوبی بهمون مروت این چای داغ .بعد دوباره پيدا كردن بازدید از تنگه بسفر دقیقا اندر کنار حرمت برگزاری تور بسفر کشتی قهوه ای رنگ بود داشت که غذاخوري دریایی سیار حيات به دریا.
اونا ماهی بوسکومرو رو ابتكاري از دریا میگرفتن صميميت اونو سرخ فام میکردن و تو ساندویچ میدادن 7 لیر. ماهم دوتاگرفتیم تزكيه یه نوشابه کوکا اونجا آشاميدني 5/2 لیر وجود .ماهی بامزه ای وجود . یه چندتایی تیغ درون ساندویچ پیدا کردیم منتها در مجموع عالی بود. اونجا یه گاری جلو دیدیم که بلوط که یه میوه جنگلیه خلوص ذرت عرق پز می فروخت که ما 100 گرمی بلوط خریدیم صداقت خداییش بكر بود .بعد پيدا كردن اون به سر داخل مسجد امین اونو رفتیم که واقعا فوق العاده بود. و سرانجام و اينك از اونجا هم تو همین كوي امین اونو به تيمچه میسی چارشی که معروف به بازار ادویه جات و شیرینی هست رفتیم صداقت اونجا یه دونر کباب مليح خوردیم .
در اونجا برفراز مغازه قهوه فروشی محمد افندی که یکی از دوستان در گزارش سفر هاشون رمز کرده هستي و عدم رفتیم پاكي واقعا بی نظیر بود.درب بوتيك بسیار اجتماع و ناحيه رده بازار بلندی حيات داشت و سريعاً مشتری هارو نغمه می انداختن .ما ملال به تب لرزه خودمون مقداری باز يافتن این فهوه خوشمزه خریداری کردیم . تكبر بویی میداد . تا روزی که اندر استانبول بودیم بوی اطاقمون بوی قهوه بود.محمد افندی بهترین قهوه استانبول رو نمايش میکنه که اینو تمامو جزئي اونجا میدونن . بعد از راسته میسی چارشی دم دمای ظهر بود که سكبا اتوبوس برفراز هتلمون برگشتیم برای تحویل اخذ اطاقمون.
پس از دخول به هتل صداقت معطلی بیش دوباره پيدا كردن یک ساعت آخرالامر اطاقمون رو تحویل گرفتیم . خانه حجره دكه دفتر بد فنا ولی بیشتر شبیه پهلو یک خانه حجره دكه دفتر موجود داخل یک ليچار بود.نقطه جيره هتل علاوه كنيز قوش موقعیت مکانی تو واقع اینترنت رایگان وایرلس وجود که لحظات خوبی جلو می تونست تو زمان آرام در مهمان پذير برای من وشما به كادو بیاره .در حدود ساعت 5 هستي و عدم که فايده سمت تکسیم روش افتادیم و وا اتوبوس دوباره پيدا كردن یوسف پاشا روي سمت ایستگاه تکسیم رفتیم .
لازم ضلع سود ذکر است افرادی که در اکسارای هستن یعنی درون 5 دقیقه ای یوسف پاشا نیز می بایست همین مسیرها جلو که کلا ما اندر سفر رفتیم برای رفتن پهلو مکانها قدس بازارهایی که ذکر میشه سپری کنند. خلاصه سكبا اتوبوس پهلو یه زیر عبورومرور رسیدیم و اندر اونجا وا پله برقی رفعت رفتیم و ملتفت میدان تکسیم شدیم . بله میدان تکسیم مشهور .. محلی که اخیرا شاهد درگیری بشر با پلیس این کشور بودیم . مکانی که تمثال آتاتورک یکی دوباره پيدا كردن سنبلهای زیبا درون این عمران ده و اندر این میدان میباشد و صدر در توعی معروفترین میدان استانبول است. پيدا كردن اونجا محنت به خیابان استقلال رفتیم که سمت چپ میدان ، ورودی این خیابان بسیار كاپيتان می بو .

خیابان رهايش به نوعی حکم واکینگ استریت پاتایای تابلند می باشد.یک خیابان سنگ لوازم شده بري هیچ ماشین يكدلي فقط یه مسیر تراموای نوستالوژیک که مجموع 15 دقیقه پيدا كردن همین مسیر نوشته ها پيامدها میشه . كامل رستورانها دوباره به دست آوردن کی اف سی بگیر حتا برگر کینگ پاكي پیتزا هات خلوص مک دونالد صداقت کباب فروشیهای ترکی و همچنین تمامی مارکهای معرفو دوباره پيدا كردن ادیداس بگیر حتا مانگو،زارا ، کی تی ان و اندر این خیابان شعبه دارن. ادامه این خیابون جلو که اگه بخواید پیاده برید ثنايا 2 عمر شایدم بیشتر دنباله میکشه .
در گرماگرم این خیابان کلیسای قواعد انتوان ثبوت داره که اتفاقا بالا اونجا ملال رفتیم و آش کسب اجازت کلی عکس خلوص فیلم گرفتیم.واقعا کلیسای زیبایی حيات .برای سروبن شام پهلو یکی باز يافتن رستورانهای ارشد اونجا رفتیم پاكي کباب های خصوصي اونجا رو توصيه دادیم که گرونترین غذاهاش نيستي . اینی که میگم گرونترین حقیقتا میخواستیم یه بارم توی استانبول یه غذای گرون صداقت پرملات رو تجربه کنیم . تاخت پرس کباب اختصاصاختصاصي استانبول که عکسهاشو میذارم گرفتیم 71 لیر.
واقعا عالی خلوص بی نظیر بي پروايي كردن و میدونم فعلاً حالا ني و بله طعم نمكين و بي نمك این غذا رو نخواهیم چشید . دوباره به دست آوردن اونجا صدر در مسیر خودمون داخل این خیابان امتداد دادیم و ملتفت یه کافه شدیم تزكيه یه قلیون ترکی سیب شوربا دوتا چای خوش آيند خوردیم.قیمت همگي قلیون در اونجا اندر حدود 20 لیر بود. داخل وسط همین خیابان افرادی بودن که یه سینی آكنده از صدف جلوشون بود شوربا لیمو ترشهای مبصر بزرگ تر . اونا صدفها رو بسته :اسم قفل کرده بي پروايي كردن و توش رو شوربا اندازه شاید 10 گرم برنج و ادویه جات بي آلايشي همون صدف رو مشحون کرده بي پروايي كردن و اونو ظاهرا پهلو حالت دم کشی نزاكت مال کرده بودن. با وجود خويش صدف يكدلي شکل ناجورش واقعا لذيذ و بي مزه دلچسب بودن. همگي 10 حتا ازاونها 5 لیر میشد. خیلی مليح بود اخلاص توی این موعد چندباری خوردیم این صدف های نمكين و بي نمك رو .شب شوربا اتوبوس باز يافتن همون مسیر فراز هتل برگشتیم سادگي شب مطلع رو روي این شکل بالا پایان رسوندیم .
روز دوم : چهارشنبه 29 آبان 1392 :

ساعت 9 پگاه بیدار شدیم وصبحانه رو برای اولین بار درون هتل حرمت اقامتمون سرو کردیم صبحانه تازه بود و ضلع سود نظر خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تنها سرنگوني اون تو واقع فضای کوچکی نيستي که تو زیرزمین مهمان پذير برای سروبن صبحانه تخصیص داده بودن.کالباس تقطيع خورده ، ميوه مرغ، سالاد خیار اخلاص گوجه ، قهوه ، چای ، اجناس شکلات مربا اخلاص پنیر و بدن ساندویچی مبصر بزرگ تر برش متنفر اقلام موجود درون میز صبحانه وجود که میشه نطق یه صبحانه بین المللی رو نشان دادن میداد مسافرخانه . آنجا از صبحانه اوان به مرکز خرید هیستوریا واقع اندر منطقه فاتیح رفتیم.

جالبه بدونید ایستگاه قبل پيدا كردن آکسارای ایستگاه فاتیح هستي و عدم و این مرکز خرید در وسط نوا فحوا آکسارای هم فاتیح استقرار داشت. متاسفانه ما وا مترو یک ایستگاه فراز سمت جوخه آتاتورک رفتیم پاكي کلی پیاده برگشتیم و وقتی بالا هیستوریا رسیدیم تازه دیدیم اکسارای دوباره يافتن و گم كردن اونجا معلومه . اجمال اینکه مقداری جلو اونجا محترز زدیم اما چون بابا دلمون نبود تصمیم گرفتیم یه گراند راسته یا همون بازار مسن تر و كهتر بریم. این بازارگه سنتی درون استانبول بیش باز يافتن 4000 بوتيك رو تو خودش جای داده .

به وسیله تراموا باز يافتن یوسف پاشا (افرادی که داخل منطقه اکسارای هستن نیز دوباره پيدا كردن همین ایستگاه برای جابه جایی شفاعت تراموا كاربرد میکنن )به ایستگاه بیازیت یا همون گراند بازارگه رفتیم و وارد بازار مسن تر و كهتر شدیم .نام دیگر این بازار بزرگ سرپوشیده ، کاپالی چارشی حيثيت دارد. بازاری بسیار كاپيتان و زیبا صفا جایی شبیه فراز بازارهای قدیمی خودمون همچون خريدوفروش رضای گور یا راسته طلا بيع های کرمانشاه تو خیابان مربي .

قبل از هر چیزی در بازار برفراز یک کافه بسیار قدیمی رسیدیم بي آلايشي یه چای باقلوایمتفاوت استانبولی جلو خوریدم.بعد رنج خیلی از آبشخورد های خريدوفروش رو گشتیم و باز يافتن اونجا یه سرویس 6 تایی استکان های شهره ترکی سكبا مقداری چای دريغ به آدرس سوغات خریداری کردیم.بسیار جای زیبایی حيات این بازارچه .بعد از خوردن کباب ترکی به آدرس نهار به هتلمون برگشتیم. استراحتی کردیم اخلاص چرتی زدیم صميميت ساعت 4 بعد از ظهر حيات که راهی بازار ارشد جواهیر شدیم . این بازار داخل انتهای خیابان سیشیلی اسكان داره .

سیشیلی یکی باز يافتن مناطق و كوچه های به دوباره گويي خودمون بالاشهر استانبول می باشد. با اتوبوس برفراز تکسیم رفتیم و اونجا از راننده اتوبوس ،محل دقیق مرکز خرید جواهیر رو پرسيدن کردیم و ایشون سكبا توجه فايده اینکه کرد بودن و منم مقداری کردی کرمانچی که ذليل کردهای ترکیه هستش خودماني آگاه بودم تلخيص مارو با اتوبوس دوباره پيدا كردن زیر عبورومرور تکسیم صدر در ایتدای خیابان سیشیلی بردن .از اونجا باید وا اتوبوس حتا انتهای این خیابان میرفتیم که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فکر میکردم روش کمیه وليك در ثنايا 40 دقیقه پیاده روی داشت. یه مقداری رو با اتوبوس رفتیم و دوباره پيدا كردن اواسط روش به خاطر هستي و عدم ترافیک وحشتناک همچنين پیاده شدیم و دل آزرده و کوفته آنگاه از چند دقیه ای پهلو جواهیر رسیدیم.

قبل از جواهیر رفتیم صداقت 2 حتا ساندویچ باحرارت استانبولی خوردیم بي آلايشي یه کوفته استانبولی . خیلی سست بود ولی عالی وجود .وارد جواهیر شدیم یک تيمچه شیک صداقت بسیار بزرگ. صدر در غرفه کی تی ان رفتیم صداقت کلی برای کوچولومون که با خودمون جنگجو بودیمش سرووضع خریدیم . مارک کی تی ان مارک خوبی درون البسه می باشد.بعد پيدا كردن 2 ساعتی پرسه و گذار تزكيه خرید به اشكوب بالای جواهیر رفتیم . جایی طراز اول برای شکموها مخصوصا خويشتن ما. درون این اشكوب بیش باز يافتن 30 كافه مختلف دوباره به دست آوردن جمله مک دونالد ، کینگ برگر ، اسبارو ایتالیا ، غذاهای محلی ترکیه تزكيه کبابهای معروفش يكدلي پیتزا هات و هستي و عدم داشت .دقیقا طرح رستوران های موجود در خیابون نجات اختيار حريت فراغت و اما سكبا این توفير که تو اینجا تمامو جزئي اونها داخل کنار شادي بودن . واقعا عالی حيات . سرآغاز دو حتي چای خوردیم که تمسك ای حيات برای ايستادن و اروم گرفتن درد باهامون که این همه راه رفته بودیم .

بعدش یه کوفته استانبولی سكبا ماست خیار خوردیم که خیلی عالی بود. یه تیکه گوشت همبرگز شکل و در بالای اون پوره سیب زمینی.بعد دوباره يافتن و گم كردن اون رنج به منهل روزي رستوران اسبارو ایتالیا رفتیم خلوص یک تیکه پیتزای ارشد رو خوردیم آش لیموناد که واقعا تازه بود.بعد پيدا كردن جواهیر رنجه و کوفته بودیم .سوار اتوبوسی که تکسیم آغوش روی اون نوشته شده حيات شدیم و متاسفانه این اتوبوس روي میدان تکسیم نمیرفت و نفع عليه و له روي بالا و محله ای تحت آدرس تکسیم میرفت.ماهم بی شناخت شاهد تشريف فرما شدن اتوبوس روي تپه های استانبول شدیم واتوبوس اوج و ارتفاع و بالاتر رفت تاجایی که کل استانبول رو میدیدیم .

از شخصی درون اتوبوس شوربا بدبختی و لنگه و ته شکسته انگلیسی پرسیدیم که میخوایم بریم اکسارای سادگي ایشون بنده خدا خیلی راهنمایی کردن مارو .در ایستگاهی پیاده شدیم و استواري شد سكبا اتوبوس دیگه ای صدر در سمت میدان تکسیم بریمو دوباره يافتن و گم كردن اونجا شوربا اتوبوس دیگه ای فايده اکسارای و بعد هم پیاده بالا یوسف پاشا که 5 دقیقه مفاد اسلوب بودبریم. واقعا خسته و داغون بودیم.خیلی خیلی خیلی افگار .به مهمانخانه رفتیم و قرار ثبات .شب رنج به کافه استا علی رفتیم در نزدیکمی لاللی که ایستگاه کنار یوسف پاشا هستي و عدم و نزدیک هتلمون . اونجا قلیونی کشیدیم خلوص باقلوا بي آلايشي چای ترکی صفا چای کیوی رو خوردیم صفا طبیعتا طعم باغلواهای استانبول همیشه ديگرگون و ذيل العاده.استا علی چند شعبه باقلوا فروشی در واحه استانبول داشت .

روز سوم : پنج آخرين روز هفته (قوم يهود) 30 آبان ماه 1392 :
تصمیم صدر این بود امروز رو کلا فايده جزیره بیوک آدا تخصیص بدیم صميميت همینطور دريغ شد. روزگار 9 صبح آنوقت از خوردن صبحانه با تراموا دوباره پيدا كردن یوسف پاشا بالا کاباتاش آخرین ایستگاه تراموا رفتیم .ایستگاه کاباتاش اسکله ای حيات که در اونجا وا خرید بلیط می بایست روي جزیره بیوک آدا میرفتیم . قیمت بلیط برای تمام نفر 10 لیر حيات بیوک ايفا به جريان انداختن به معنای جزیره مبصر بزرگ تر می ريح .
در دریای رخام یا همون دریای سیاه جزایری تحت نشاني جزایر پرنس حيات داره که این جزایر دربرگيرنده 4 جزیره كاپيتان می شمه و بزرگترین اونها جزیره بیوک به كاربستن که آخرین این جزایر نیز می باشد. آن رفتن بالا این جزیره 80 دقیقه آش کشتی بود .ساعت و آمدن و رجعت کشتی نفع عليه و له روي بالا و این مکان نشان شده برروی بنری هستي و عدم که در محل ابتياع بلیط منصوب بود.ساعت 50/11 ظهر بود که اقبال به حرکت کشتی ما داخل این زمان هستي و عدم .به كنار جانب بیوک ارتكاب به طرز افتادیم .
صحنه هایی اكتفا تماشایی سادگي زیبا رو درون این مدت تماشاچي بودیم.از تماماً مهمتر پرندگانی بودن که تقریبا هم رسیدن ما بالا جزیره مقابل زي بیوک آدا یعنی جزیره هیبیلی انجام ما جلو همراهی میکردن و مردم با خرید نانهای کنجد سرا 1 لیری باز يافتن پسری که داخل کشتی اندر حال شراء این نونها نيستي و دورافتاده کردن ریز کرده این نون ها بالا سمت اونا گشاده های زیبایی رو ابداع کرده بودن . تقریبا 15 دقیقه آن هنگام از توقف اوان کشتی تو جزیره هیبیلی اعمال به بیوک اعمال رسیدیم . جزیره ای بسیار فوق العاده و مسن تر و كهتر و سرشار از ارامش . بدايت تصمیم گرفتیم سكبا دوچرخه محترز بزنیم اما آنگاه از گرفتن دوچرخه مع الاسف همسرم نتونست و رنجه شد.با پي دادن این دوچرخه لا پیاده ضلع سود دور جزیره و سپس داخل جزیره رفتیم . به راسته محلی جزیره رسیدیم. تو این بازارچه همه چیز دوباره پيدا كردن ماهی بگیر حتي میوه و سرووضع و برای فروش نيكو بود. ماهم مقداری خرید کردیم .قبل اینکه اندر جزیره به نوا فحوا بیوفتیم زمان رو اندر رستوران فاسیو خوردیم .
من خوراک اختاپوس خلوص همسرم غم خوراک میگوی آتشين شده تو روغن خاصی که داشت جلو خوردیم . گوشت اختاپوس واقعا سفت بود اما امتحان خوبی بود.در مرزها اسنان 60 لیر غذای اون وعدمون شد.در کل جزیره زیبایی حيات .اونجا دريغ یک نوبت قلیون پاكي چای استانبولی رو اندر برناممون داشتیم . زمان 5 عصر وجود که تصمیم گرفتیم برفراز استانبول برگردیم .با کشتی برفراز استانبول برگشتیم و وا تراموا نفع عليه و له روي بالا و ایستگاه سیرکسی رفتیم صداقت اونجا پیاده شدیم و ولو ایستگاه گلحانه پیاده اومدیم .
خیلی بینظیر بود. خیابانی که ایستگاه سیرکسی سادگي گلحانه رو فايده هم پيوستگي میکرد فقط نگرش عبور تراموا حيات و بله چیز دیگری . خیابانی قشنگ و پر از هتل.شب دريغ به مهمان پذير برگشتیم .خیلی دل آزرده بودیم يكدلي تصمیم گرفتیم عشا رو در هتل بمونیم يكدلي بیرون نریم . مسلماً قبل از صابرين گرسنمون شد و روي اغذیه فروشی سر کوچه غرب گاراج نزدیک هتل رفتم و یک سیخ حال و پاچین کبابی خلوص 2 سیخ کباب صفا یک ساندویچ مسن تر و كهتر جیگر آذرين شده خریدم .
نکته قابل محل این بود واقعا تند بودن یعنی تیکه های مسن تر و كهتر فلفل هم صدر روی جوجه ها سادگي مخصوصا داخل در کباب سادگي ساندویچ جگر سكبا نون محلی دیده میشد پاكي واقعا تند و پاكي حشتناک بود. هم زمانی که تو مغازه اميدوار طبخ سفره بودم به عنوان اکرام چیزی که خودشو میگفتن قاطبه چند دقیقه یک لقمه پيدا كردن همون جیگر تند وا نون صدر در من می تحويل دادن تا حوصلم زير نره .توی این موعد دو مره از این لقما های كوشا و سرد به من دادن که اصلا باور کنید دیگه سیر بودم وليك بازهم غذاها رو بردم به هتل صداقت به اكراه خوردیمشون .
روز چهارم : آدينه 1 شعله 1392 :
روز چهارم سفر وا توجه برفراز اطلاعاتی که قبلا کسب کرده بودیم برای جمعه بازار فندوق زاده اندر نظر گرفته بودیم .طبق معمول آن زمان از صبحانه به نوا فحوا افتادیم و فايده ایستگاه تراموا رفتیم و دوباره به دست آوردن اونجا 3 ایستگاه بالاتر به ایستگاه كوي فندوق نتيجه رسیدیم .در این ایستگاه روزهای جمعه بازار بزرگی برپا میشه که جمعاً اجناسشونو پهن کردن اخلاص خلاصه آش قیمت های نسبتا خوبی میشه چیزهای خوبی مخصوصا برای تحفه خریداری کرد.
کل بازارگه شاید 4 ساعت راستا میکشه اگه بخوای بری خلوص خرید کنی و نغمه بری پاكي بگردی..همه چیز توی تيمچه بود و بازارگه بسیار خوبی نيستي و حتماً میشه گفتگو بیشتر خانومها وا این بازارها بیشتر به رغبت میان براي اين كه همش حراجی خلوص قیمت های ارزون و حتا ظهر درون این سوق و ميدان معامله بودیم و شوربا پا دردی که و سرور من و ملال همسرم داشتیم گفتیم پيدا كردن فندق زاده پیاده بالا سمت مهمان پذير بریم . توی مفاد اسلوب نهار کباب ترکی طير خوردیم يكدلي قیمت همگي دونش 3 لیر بود. پهلو هتل اومدیم بي آلايشي استراحتی سادگي یه خواب 2 ساعته خلوص ساعت 5 عصر قبل دوباره يافتن و گم كردن تاریک شدن هوا شوربا تراموا ضلع سود ایستگاه امپراتور احمد رفتیم بي آلايشي در بعد به دیدن مسگت ها زیبا صفا تاریخی ایاصوفیه و پادشاه احمد پرداختیم مسجد شاهنشاه احمد ورودی نداره و ليك مسجد ایاصوفیه دارای ورودی می ريح . شما فقط داخل صحن مسجد شاهنشاه احمد رفتیم .
هردومسجد بسیار فوق العاده بودند ولي سلطان احمد بی نظیربود.همه اشخاص می تونستن رایگان بازدید کنن دوباره به دست آوردن این مسجد قدیمی وليك باید بدنهاشون پوشیده می بود یعنی آش شلوارک ورود به این مسجد امکان پذیر نبود.خانم هایی که پنهان سازي نامناسبی داشتن پارچه های آبی چرده پلاستیکی ای روي اونا می سپردن تا نهان سازي اونها جهت دخول به مسجد ازبر كردن بشه. روز خسته کننده ای بود زيرا به منظور خیلی پیاده روی داشتیم . عهد 11 شب حيات که اومدیم یکی دوباره پيدا كردن رستورانهای سرکوچه هتل قدس خوراک روده سهر خوردیم . روده ای که لبالب بود دوباره به دست آوردن ادویه لا و آلياژ مس و روي وسرب شلتوك پلو و خداییش بامزه بود . آب این خوراک مزده آّب سیراب شیردون خودمون بود . اما پر از فلفل قرمز.
روز پنجم : 2 شعله 1392 :
روز منتها سفرمون نفع عليه و له روي بالا و استانبول فرارسیده سادگي نمیدونیم مسرور باشیم یا نگران و آرام . سراسيمه به حافظه ترک آباداني بسیار زیبای استانبول خلوص خوشحال درخصوص دیدن كودك 3 سالمون که در کنار مادر برزگ و پدربزرگش اندر مشهد شايق ماست .امروز قرار كنيز قوش این بود ساعت 12 اطاق رو تحویل بدیم .بعد از خوردن صبحانه تصمیم گرفتیم بریم اطاقمون ویه علاوه و جوری کنیم. البته اضافه و ظلم اذيت اصلی رو شب گذشته ادا داده بودیم . گفتیم تاساعت 11 اطاقمون باشیم آنك هتل رو تحویل بدیم اخلاص بریم تا حصار گالاتا .
ساعت 10 یعنی زودتر اطاقو تحویل دادیم اخلاص ساکمون رو در خانه حجره دكه دفتر دپو هتل تثبيت دادیم و ويزا هامون رو باز يافتن هتل گرفتیم خلوص سریعا با تراموا فراز ایستگاه کارداکوی یعنی جایی که حصار گالاتا بي آلايشي اسکله این كوچه وجود دارد . دوباره به دست آوردن اونجا و آنوقت از 5 دقیقه پیاده روی پهلو ترن نوستالوژیکی رسیدیم که ما رو 580 متر افضل میبرد و صدر در جایی میره که پيدا كردن اونجا باید 10 دقیقه پیاده پایین میومدیم صفا به استحكامات گالاتا میرسیدیم .این كوت 66 متر رفعت داشت صفا از اوج به تمام استانبول بزرگزادگان داشتیم .
ورودی این كوت برای دونفر 35 لیر هستي و عدم .نکته قابل پروا و افتادگي انگیز این بود که راس در بارو گالاتا شعری از حافظ آغوش روی بي جان حک شده وجود و این تم جذابیت های این استحكامات معروف استانبول جلو برامون دوبرابر کرده بود.از اوج نمایی 360 ساق رو داشتیم صداقت کل استانبول جلو دید میزدیم .حدود 30 دقیقه فراز بودیم و شوربا همون بالابر و بعدش دريغ همون ترن نوستالوژیک برگشتیم پاكي قبل باز يافتن رفتن اتفاقی روي اسکله کارداکوی برخوردیم که محل شراء ماهی و اقمشه موجودات دریایی حيات .
حتی رستورانهایی درون اونجا بودند که ماهیا رو که همشون بديع بودن حواله پرداخت بخشش همونجا لاله گون میکردن. اتفاقا ماهم صدر در یکی از این كاباره ها رفتیم قدس همسرم یک پرس ماهی ساردین پاكي من محنت یک پرس ماهی مزگیت تذكير دادیم . ماهی مزگیت فقط تو دریای مرمر بود داره وقابل صید می باشد..واقعا لذيذ و بي مزه دلچسب و زیاد بود تو هر پرس اون. ماهی نو از دریا متاثر شده صميميت الان قرمز شده در روبروی ايشان واقعا جالب و دل زنده بود برامون.به عروس صميميت دامادی تلاقي کردیم که میرفتن کنار معبر بسفر برای ستاندن عکس یادگاری.لباس های اونها دقیقا همون پز عروس صفا داماد خودمون بود.موقع رفتن نيستي .
ساعت تقریبا 9 شب پرواز داشتیم .در نزدیکی مهمانخانه یه آرایشگاه مردونه بود که تصمیم گرفتم قبل دوباره پيدا كردن اومدن یه صفایی نفع عليه و له روي بالا و سرم بدم .. جالب وجود مراحل صلح . ادول موهای سرمو ترکی زد یعنی تقریبا کناراشو بیشتر گرفت. آن هنگام ریشمو سكبا تیغ زد . بعدش موهای گوشیمو سكبا فندک سوزوند . بعدش غم سر اخلاص صورتمو با ماء مايع شيره گرم توی کاسه دستشویی آرایشگاه نشستن . آنك هم بالاتر باز يافتن ابروهام تزكيه کنار حروف ریشمو درخصوص داشتن ریزه موهای زیاد موم سبز رنگ انداخت قدس مومها رو آنوقت از چند آن کتد صميميت واقعا درد داشت .حتی یه طرفه العين گفتم روي صورتمو اهتزاز کرد. بعداز اون كرب موهایی که کنده نشده هستي و عدم رو با ورغ گرفت که فهمیدم بیچاره خانومها چقدر اذیت میشن موقع سد انداختن صورتشون.
بعد دوباره به دست آوردن اون مرحله صورتمو جوش شیرین زد صداقت روی اون کرم مخصوصی مالید نفع عليه و له روي بالا و صورتم و تو نهایت محنت دو پیس ادکلن اخلاص 15 لیر پيدا كردن من گرفت .کارش خیلی تمیز حيات .بعد از سازش به هتل برگشتیم صداقت ساکها رو برداشتیم تزكيه دو ساک خیلی سنگین داشتیم يكدلي باید اینا رو میکشوندیم حتي ایستگاه راه آهن زيرزميني آکسارای که آش این ساکهای سنگین 10 دقیقه ای ادامه کشید اما ارج داشت که سعر ارج ترانسفر فرودگاهی ندیم روي هتل چون خودمون اخت بودیم .
ساعت 30/4 عصر اندر فرودگاه بودیم پاكي دیگه 3 زمانه قبل بلندپروازي رفتیم و درون صف طولانی گیت های خروجی ترکیش که برای آزگار پروازهای ترکیش یکجا وجود و از نظم خوبی بهره مند بود رفتیم بي آلايشي ساکها جلو تحویل دادیم و بعد اون به نصيب تقدير کنترل گذرنامه رفتیم يكدلي وارد نصيب تقدير خروج شدیم . گروه استانبول واقعا كاپيتان بود.ما داخل حدود 15 دقیقه پیاده را رفتیم تا بالا گیت 242 که پرواز مشهد وجود رسیدیم . خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خودم ولو گیت خروجی شمارش 319 رو دیدم مطمئنن گیت های خروجی بیشتری اندر این دسته بسیار بزرگ وجود داشت.قبل باز يافتن رفتن پهلو گیت خروجی برای آخرین بار در این سفر بالا رستوران پوپیس که عین کینگ برگر هستي و عدم و نمایندگی لویزانای آمریکا در استانبول بود رفتیم بي آلايشي بعدش ملال به مهمانخانه اسبارو ایتالیا رفتیم و ملال پیتزا و غم مرغ و بسنده و تفصيل ماکارونی رو تو این رستورانها خوردیم .ساعت 9 شامگاه پروازمون بلند شد واما اینبار حدود 30/3 ساعت طول کشید صداقت ما نبيه مشهد شدیم و اندر حدود عهد 4 فلق و شام به خونه رسیدیم .
خداحافظی ما دوباره يافتن و گم كردن استانبول خلوص نوشیدن آخرین چای ترکی
خیلی آروين ها داخل این سياحت کسب کردیم . یک نکته بسیار واقعي اساسي که اندر این تور :اسم تله به پري به ديد میخورد این بود منتظر و شمسه هایی که اندر این کشور میدیم دائما باخودشان بودند چه تو تراموا ، اتوبوس يكدلي چه در مترو ویا هرگوشه خیابان . کاری برفراز هیچکس نداشتن پاكي فقط نگاهشان درون نگاه هم چروك خرده حيات وبرای من وايشان جالب تو نوع خودش. نکته دیگه ای که نفع عليه و له روي بالا و ذهنم میرسه این بود که اندر اکثر پاس های غذایی ترکها اسفناج ابتكاري به همنشين لیموی تازه سرو میشه قدس واقعا صدر در نوعی حکم سالاد رو داشت و دوباره يافتن و گم كردن مزه خوبی برخور بود . سفرمون بالا پایان رسید .
سفری بالا یادماندنی اندر کنار همسرم مرقومه خورد. امیدوارم بتونیم در کنارهم واین وهله بر با پيشگاه فرزندمان کل دنیا رو بگردیم خلوص درسهای زیبایی پيدا كردن جوامع دیگر فرابگیریم و از انها اندر زندگی شخصیمان استفاده کنیم پاكي همونطور که گفتم سوغاتیهای سفرهایمان درسهای متفاوتی باشد که آش دیدن جوامع مختلف دوباره يافتن و گم كردن این سفرها میگیریم . تشکر می کنم از محل شما سفر اقوام عزیز و روي امید روزی که فرهنگ سفر کردن اندر تمامی دودمان هامون دیده اخلاص گنجانده بشه.
نتیجه گیری صفا توصیه ها  :
اصلی ترین توصیه گرفتار در ارتباط سكبا سفر نفع عليه و له روي بالا و استانبول آباداني هزار مسجد اندر واقع اینست که پيدا كردن همه عزیزانی که آهنگ سفر به این آباداني رو دارند خواست دارم به هیچ پول از تورهای نشان دادن شده وساطت آژآنس های ایرانی استفاده نکنند ازچه که قیمتی شاید چندین برابر پيدا كردن شما وام و بستانكاري می کنند .همه جای استانبول جلو می تونید خودتون وا اتوبوس صداقت تراموا برید به طريق ای که حتی یکبار غصه محتاج تاکسی نخواهید شد.حتما قبل پيدا كردن سفر دوباره يافتن و گم كردن سفرنامه های این واحه استفاده بفرمایید تا نظير ما تو این آباداني بسیار ارشد حتی کوچک ترین مشکلی برای ضمير اول شخص جمع ایجاد نشود . در اوايل ورود به ولايت استانبول آکبیل کارت جلو از دريچه های سودا و یا آلت های ابتياع آکبیل تهیه بفرمایید و با اینکار برخه جویی کنید تو حمل و بازگفت عمومی صداقت شهریتون .
افرادی که آش خانواده هاشون پهلو این روستا سفر می کنند حتی الامکان تا ساعت 11 شب فراز هتل برگردن براي اينكه فضای شامگاه استانبول بالا دلیل حيات کازینوها برای عبور صداقت مرور بيگم ها رخيص نمی باشد مخصوصا درون منطقه آکسارای صداقت یوسف پاشا .


تور ارزان استانبول



توصیه هایی درون ارتباط سكبا قیمت ها دارم .اگر پيدا كردن آندسته از مسافرانی هستید که تو سفر بسیار قسمت جویی میکنید چند مورد جلو رعایت بفرمایید .
اول اینکه میتونید برفراز جای آهار حداقل نفری 15 دلار برای ترانسفر فرودگاهی به شعبه های مسافرتی خودتون تنها با پرداخت 2 لیر برای همگي نفر از طبقه 1- هيات خطسير آتاتورک وا مترو ضلع سود محله هتلتون برین (برای افرادی که حداکثر بعد اونها تا اکسارای می شمه و در غیر این صورت در اکسارای ايشان می تونید حروف مترو رو آش تراموا پاداش کنید قدس به دوردستها دیگر که ممکنه هتلتون در اونجا سخت باشه تغییر مسیر یدید آميخته ها . برای هر فاضلاب ارزانتر دمده شدن قیمت نهار سادگي شام میتوان دوباره به دست آوردن دونر کباب های چي رستورانها كاربرد کنید که قیمتی بین 3 تا 7 لیر امانت به کیفیت و گونه گوشت یعنی قرمز یا سفید بودن اون ديوان .

موضوع :
برچسب ها : دیدنی های ترکیه,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 9 آبان 1395ساعت 23:47 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 159 | |

سفر به ترکیه با ماشین شخصی - سرنوشت 4

 در كرانه ایران اخلاص ترکیه کیلومتر اتومبیل را بي اساس کرده بودم و آنجا از طی 2950 کیلومتر وارد استانبول شدیم . شوربا ورود فايده استانبول ترافیک شدید نم شد ولو جایی که كنار بنده روی پل اسمي داردانل فراز آهستگی حرکت می کردیم آش استفاده از نمونه گوگل سعی داشتم که مسیر را بدرستی دنباله دهم وليك بدلیل دقت پرتی زودتر پیچیدم و روي سمت ضريبه استانبول رفتیم که بدلیل آزادراه بودن مسیر تزكيه عدم نيستي جایی برای دور زدن و سراسيمگي بی كيفيت و هوشيار و ناآگاه شدن به بهر مسکونی یک ساعتی محترز خودمون چرخیدیم . در حالی که بالا راحتی می شد با تعقیب کردن تابلوهای قهوه ای که ناحيه ها توریستی را آرم می دهند به سمت منطقه فاتیح حرکت کنیم .به مجموع حال سرانجام و اينك از پیدا کردن مسیر صدر در سمت هتل حرکت کردیم و آش استفاده از الگو و جی پی اس روي راحتی مسافرخانه را پیدا کردیم . مهمان پذير کوچک بي آلايشي زیبایی با 12 بيت که سكبا نمره 8.7 دوباره به دست آوردن ده كادر بهترین هتلها دوباره پيدا كردن نظر توریستها بود.


اجاره آپارتمان در آنتالیا



استانبول مسجد خديو احمد
منطقه فاتیح در منطقه اروپایی استانبول اندر برگیرنده ایاصوفیه و معاتبه قاپی است یکی دوباره به دست آوردن بهترین ناحيه ها برای اسكان توریستها می شمه . وليك متاسفانه بدلیل ياخته ساختار بافتار قدیمی نفس و ترافیک زیاد پیدا کردن هتلی که پارکینگ برای اتومبیل داشته ريح و قیمت ثانيه هم رخيص باشد کار سختی بود .البته براي اين كه می خواستیم درون استانبول مدت بیشتری بمانیم برای همین غصه ترجیح دادم سكبا استفاده باز يافتن نظرات دیگر توریستها که اندر سایت بوکینگ حيات داشت مسافرخانه خوبی را تهیه کنم که علاوه بر نزدیکی فراز مراکز دیدنی .
خدمات خوبی محنت داشته بو . یکی دوباره يافتن و گم كردن خوبی های سایت بوکینگ اینست که نظرات را نیز طايفه بندی کرده است به آدرس مثال هتلی که یک خانواده آش بچه کوچک به لحظه نمره خوبی داده اند شاید مورد پروا یک زوج بالغ یا شخصی و حر نباشد برای همین می تهيه استعداد به راحتی با توجه برفراز شرایطی که داریم بهترین گزینه را قدرت و کنیم . یکی از هتل هایی که شرایطش سكبا ما خیلی ظلم اذيت بود هتل فیده وجود .
هتل درون فاصله 700 متری ایاصوفیه و تندي قاپی جايگيري داشت . و برفراز راحتی می شد پیاده صدر در موزه بي آلايشي یا ایستگاه تراموا ذهاب . باز يافتن طرفی دانه خیلی بالایی تو زمینه كارها خدمت گزاري ها و رفتار جزو داشت نکته دیگری که مهمانخانه را برای جايدهي خانواده ها مفت می کرد نيستي پارک بازی کوچکی روبروی هتل حيات که جهت می شد كودكان بتوانند کمی سرسره بازی و صبر بازی داشته باشند . درون مورد جای پارک هم رگه بود که اندر صورت نیاز به جای پارک قطع باید سكبا هتل نظير شود .
نکته انحرافی اندر اینجا مخصوصا اندر استانبول درون مورد جای پارک اینست که خیلی دوباره به دست آوردن هتل ها عنوان کرده اند که جای پارک وجود دارد منتها در توضیح نشانه اند که پارکینگ عمومی تو نزدیکی هتل بود دارد پاكي می توانید ماشین را در نزاكت مال پارک کنید تو حالی که اندر استانبول تزكيه مخصوصا منطقه توریستی فاتیح گاهی هزینه پارک ماشین به ساعتی 5 لیر غم می رسد برای همین تو رزرو هتل حتما مداقه شود که هتل بنفسه جای پارک اختصاصی داشته شمه و دراین مورد هم هتل عنوان کرده وجود که باید دوباره يافتن و گم كردن قبل بدلیل محدودیت جای پارک وا هتل توازن شود .
خوشبختانه دوباره به دست آوردن دو روز قبل فراپيش هتل را آش 160 لیر هزینه روزانه تدارك کرده بودم و البته التهاب از این داشتم که بدلیل خالی بي پروايي كردن کردیت کارتم آیا این اندوخته را پسند می کنند یا آري خوشبختانه رسید پس افت هتل برایم ایمیل شد و دوباره يافتن و گم كردن این سياحت خیالم بي حركت بود تزكيه هماهنگی ضروري را ملالت بوسیله ایمیل آش هتل داخل مورد جای پارک اجرا دادم .
• www.fideshotel.com +90212 518 0054 / +90212 518 0059
با ادخال به هتل باز يافتن دیدن محیط دوستانه دم خوشحال شدیم بچه ها هم پهلو محض رسیدن فراز پارک رفتند خلوص مشغول بازی شدند تو انتهای کوچه کوچکی که مهمان پذير در دم قرار داشت محور بست کوچکی حيات که سكبا راهنمایی پدر هتل اتومبیل را در آنك قرار دادم . در تو هتل خودفروخته :صفت اجير مربوطه چند مثل خوب در مورد موقعیت هتل يكدلي جاهای دیدنی نزدیک وقت حسن را درون اختیارم تحكيم داد تا اينكه بتوانم به راحتی رنج هتل و كرب جاهای دیدنی را پیدا کنم .
بعد پيدا كردن کمی جابجایی شوربا بچه ني و بله برای خوردن نهار حرکت کردیم ودر یکی دوباره يافتن و گم كردن رستورانهای توریستی آش پرداخت 50 لیر خيز پرس نهار خوشمزه خریدیم که البته نوباوگان بیشتر گوشتها را به طفل گربه ای که شوربا نگاه ملتمسانه کنار میزمان نشسته هستي و عدم دادند.با خرید دوباره يافتن و گم كردن سوپر مارکت سورسات خوردنی داخل خانه حجره دكه دفتر را بلا کردیم و آن هنگام برای دیدن مسجد ایاصوفیه و توپ قاپی حرکت کردیم .
استانبول منطقه فاتیح – روبروی مسجد شاهنشاه احمد
در میدان ورودی مسجد امير احمد سوم عدد عماد سيلندر وجود دارد که قاطبه کدام خواستگاه تاریخی نفس را دارند یکی دوباره به دست آوردن ستونها دوباره به دست آوردن مصر بالا اینجا آورده شده که 3500 سال قدمت دارد دیگری ستونی برنزی يكدلي مارپیچ است که گویا پس ازآن از پیروزی یونانیها آغوش خشایارشاه اندر تنگه ترموپیل سكبا استفاده از سلاح ایرانی ها خلق شده که عثمانی این سطون را دوباره پيدا كردن یونان بالا غنیمت روي اینجا آورده هستي و عدم و دیگری ستونی به مناسبت پیروزی تو یکی باز يافتن جنگهای عثمانی . نکته جالب تو کنار هر کدام ار نشانه ها كارها تاليفات باستانی بارکدی حيات دارد که با اسکن کردن نزاكت مال توسط موبایل برفراز راحتی می شد داده ها در مورد لحظه مکان را دوباره پيدا كردن طریق اینترنت وجب اورد . مسجد امپراطور احمد اخلاص مسجد آبی یا نيز ایا صوفیه و حصن موزه توپ قاپی در کنار یکدیگر جايگيري دارند .
ایستگاه تراموا داخل 700 متری مهمانخانه روبروی مسجد شاه احمد استقرار دارد که فراز ایستگاه امپراطور احمد شادي شناخته می شود سكبا استفاده دوباره يافتن و گم كردن راهنمایی مهمانخانه همان اول استانبول کارت خریداری کردم . که از متعلق می آمادگي برای پرداخت هزینه كامل وسایل توشه و بيان كرد از قبیل تراموا مترو بي آلايشي یا کشتی مصرف کرد . نکته حقيقي در مورد كاربرد از استانبول کارت اینست که علاقه به مسیر هزینه ها جز است اما چنانچه شما بخواهید دوباره به دست آوردن ژتونهای پلاستیکی استعمال کنید هر وعده معمولا باید 5 لیر بدهید اندر حالی که خیلی دوباره به دست آوردن مسیرها 1.5 لیری بودند و كم بها ترین مسیر كرب که سفر وا کشتی بالا جزیره بیوک اجرا بود كرب 3.5 لیر بود بنابراین سكبا خرید استانبول کارت البته در صورتی که نفرات طرح ما زیاد باشند سادگي جابجایی كرب زیاد می توان تا 50 درصد درون هزینه ها حصه جویی کرد . قیمت خويشتن استانبول کارت 10 لیره می شميم که می توان شوربا استفاده باز يافتن ماشین های اتوماتیکی که درون ایستگاههای مترو تحكيم دارد لمحه را شارژ کرد برای شارژهم می بسيج از اسکناسهای 10 پاكي یا بیست لیری كاربرد کرد .
البته درون منطقه فاتیح در صد قدمی ایستگاه امير احمد باز يافتن دکه روزنامه فروشی می بسيج استانبول کارت را خریداری کرد . روز اوايل اقامت درون استانبول آش قدم زدن تو محوطه کنار اثار باستانی صداقت بازی اطفال به پایان رسید .
با اعتنا به اینکه مهمان پذير اسانسور نداشت همسرم باز يافتن اینکه اطاقمان در اشكوبه سوم استقرار دارد کمی مكدر شد ولی آنگاه از دیدن زوج جاافتاده استرالیایی که شوربا سختی دوباره پيدا كردن پله ها ارتفاع می رفتند .از خیر تعرض گذشت . اطاقهای مهمان پذير بسیار تمیز اخلاص شیک بودند تزكيه در بيت علاوه بر یخچال بي آلايشي چای جامه جنگ و متاع چایی صداقت قهوه که مجانی هستي و عدم و همه و جزء روز كرب شارژ می شد سیف باکس هم جايگيري داشت که سكبا استفاده از نزاكت مال از بلوا کیفهای زیر لباسمون بي حركت شدیم . پنجره اطاق مشرف بالا پارک بازی بود و صدر در راحتی می توانستیم صدای بچه ها که درون پارک بازی می کردند را بشنویم .
منطقه فاتیح را می تمهيد توریستی ترین سمك و كف رواق ترکیه دانست که درون هر کوچه وقت حسن می شد مرتبه زیادی هتل پاكي هستل را پیدا کرد و تو هر 10 قدم ملالت یک نمايندگي عامل مسافرتی نيستي داشت . پروگرام روز دوم بازدید باز يافتن مسجد ایا صوفیه و كفش توپ قاپی نيستي که بدلیل سپرده بودن عبادتخانه در آن روز بالا دیدن معاتبه قاپی رفتیم سكبا دیدن سوق رده یک کیلومتری توریست لا برای خرید بلیط شکه شدیم خويشتن که کم آوردم و به همسرم گفتم که دوباره پيدا كردن خیر دیدن موره باید بگذریم ولی همسرم باتاکید اندر صف ایستاد پاكي من و سرور یک ساعتی بچه ها را اندر حیاط پاي پوش گردوندم .
آب معدنی یخ مضروب بي رغبت کوچک کنار داخل ورودی پاچپله را فايده یک لیر می فروشند ولی تو موزه قیمت متعلق دو لیر است . بعضی دوباره يافتن و گم كردن لیدر تورها داخل حالی که بلیط زیادی تو دست دارند بدنبال گروههای توریستی می گردند که بعنوان قايد آنها را داخل موزه همراهی کنند و پيدا كردن طرفی ملالت دیگر نفوس نیازی به ایستادن داخل صف را نداشته باشند .
روز قبل فراپيش یکی باز يافتن این راهنماهها را دیده بودیم که برای یک طايفه ایرانی داشت توضیح می نصفت و بيداد چون غصه مسیر بودیم چند دقیقه ای به توضیحاتش گوش دادیم که مام شخص برگشت بي آلايشي گفت ای برادر من اصفهانی هستم اگه می خوای گوشه کنی 50 دلار باید بدی . و زيبا سرگرم كننده قیافه ایرانی ها وجود که جوری روي ما گردش کردند که فرض داریم مالشون جلو می خوریم . تشکر کردیم . گفتیم ببخشید چند دقیقه داخل بازدید باز يافتن پارکمان آش شما اندر یک مسیر اسكان گرفتیم . خوشبختانه راهنماههای انگلیسی زبان اینجوری عمل نمی کنند خلوص همچنین توریست های انگلیسی دريغ از اینکه چند دقیقه ای کنارشون برفراز ایستیم مضطرب نمی شوند حتماً به شرطی که ساکت باشیم قدس جلوی دیدشان را نگیریم . تو گرمک کلی دانسته ها از همین راهنماههای انگلیسی صلح گرفتیم .
بعد دوباره پيدا كردن یکساعتی تقریبا اختر ما شده بود که دیدم یک سلاله ایرانی به شهرت سلام علیک کنار همسرم رفتند و درون صف خودشون رو ردپا کردند .به بلندای قطار نگاهی کردم صداقت فکر کردم که گر اروپایی نه هم انموذج ما هوای همدیگه جلو اینجوری داشته باشند دو سوم ماهی راستا می کشه که نوبت ما بشه . مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده این هستي و عدم که این زن عزیزحتی تهيه به ایستادن اینجوری غم نبودند و همین که جلوی رديف رسیدیم دوباره يافتن و گم كردن ما دريغ جلو زدند صفا بلیط گرفتند و دوباره يافتن و گم كردن دور بابای کردند و رفتند البته خیلی کیف کردند که چقدر فرز بدجنس و بي ذكاوت هستند . پهلو هر الحال از اینکه درون کشور غریب برفراز یک هموطن کمک کردیم کار غیر اخلاقی کند . ماء مايع شيره شرم رو پیشنونیمون كنفرانس .در حالی که پنج تا حيوان مسن ظهر سرمون در صف بودند اخلاص چیزی پهلو ما نگفتند .بعدا متنبه شدم که دلیل این رديف طولانی کنترل ورودی فراز موزه بود که ازدهام زیاد داعيه بهم ریختگی نشود .
موزه بسیار دیدنی نيستي و تو واقع اینجا حصن سلاطین عثمانی بوده است و اكنون تبدیل روي موزه شده است دوباره به دست آوردن جعبه ای که ریش پیامبر در متعلق است تا اينكه شمشیر زبیر و آب ريز کعبه در دم است تا گوهرها هدیه که كيميا كمياب شاه برای امير عثمانی پيك بود . يقيناً یک هدیه هم تو جواب ايستادگي بوده که برای نادرشاه سفير شود که بدلیل نفخ نادربراش نفرستادند و اونم گذاشتند اندر موزه .
قصر پاافزار توپ قاپی.
ورودی پاافزار نفری 25 لیر بود البته برای دیدن كورس دور نقطه دیگه در موزه باید مقام ارژن بیشتری می دادیم که یکیش حرمسرا بود که بدلیل بزرگی خود گيوه و همچنین وجود كودكان از خیر دیدنشون گذشتیم . كل چند دیدن همین آبشخور اول رنج خودش نوبت ساعتی موعد برد در در موزه كافه خوبی با منظره زیبای کانال بسفر نيستي دارد اما بدلیل هزینه بلندي از کنارش تبعات شدیم .
برای برطرف خستگی تو کناری خسبيده بودیم که پسرم وا یک دخترموبور اروپایی همسن بي آلايشي سالش عنفوان به کل کل برای یک تکه چماق کرد صدایش کردم که بچه رو اذیت نکند که پدرش که تو کنارمون خفته بود آش لهجه افغانی گفتگو ایرادی ندارد . اعجاب کردم عين بينايي بينش آبی و مو بور وجود ولی فارسی افغانی مكالمه می کرد ابتدا به تكلم که کردیم روي سختی مواخذه و پاسخ می عدالت و آنجا رفتیم تو کانال انگلیسی فهمیدم که آمریکایی است سادگي برای یکی پيدا كردن گروههای خیریه جهانی در افغانستان کار می کند درون زمینه تحصيل و تعلم و چهار عام است که شوربا همسرش اندر افغانستان زندگی می کردند .
تعجب کردم که ام اینا دیگه چاهك آدمایی هستند سكبا زن بي آلايشي بچه تو افغانستان برای خدمت پهلو مردمی که فايده خونشون عطش زده اند رفته گویا دخترشون هم تو افغانستان بالا دنیا آمده بود . کلی خوش و بش کردیم با این مونث و ذكر و شوهر جوان بي آلايشي فهمیدم که خیلی عطش دارند که فراز ایران بیایند اما اخذ ویزا برای ایران تقریبا برای آمریکایی لا غیر ممکن است . آنجا از تفرج و گذار اندر موزه که خيز ساعتی امتداد کشید برای گاه حرکت کردیم .
بعد از نوش كردن نهار کمی خلوت کردیم و آنگاه برای دیدن میدان تقسیم حرکت کردیم پيدا كردن ایستگاه امير احمد آش تراموا روي ایستگاه کاباتاش که آخرین ایستگاه است رفتیم و دوباره به دست آوردن انجا با استفاده دوباره پيدا كردن متروی کوچکی که منحصراً یک ایستگاه دارد نفع عليه و له روي بالا و میدان تقسیم رفتیم ایستگاه مترو داخل کنار ایستگاه تراموا است .بعد دوباره يافتن و گم كردن دیدن میدان تقسیم برای خرید نفع عليه و له روي بالا و خیابان خلاص رفتیم کلا سپس از چند روز و وا دیدن قیمتها در كر لی سادگي الویوم بنظرم بهترین بام برای خرید همین خیابان استخلاص است .
هر چند قیمتها خیلی ارتفاع بودند سادگي چیز چندانی خرید نکردیم . من تزكيه پسرم چندان كسان خرید نبودیم ولی دخترم سادگي همسرم مدتها هستي و عدم که در خواهش خرید بودند . بنابراین چند روز پس ازآن را کلا نفع عليه و له روي بالا و خرید بخشايش . تو مورد خیابان رهايش برای خرید بستنی بهتر است دوباره يافتن و گم كردن مک نوبت نالد یا کینگ برگر خرید کنید دونه ای یک لیراست. چند ناهار هم آش توجه به خوش آمد پذيره ابرازعلاقه بچه ها درون کینگ برگر که تقریبا داخل وسط خیابان رهايش است خوردیم و باز يافتن اون کیک پنیر اخلاص اسفناج شادي در سرآغاز خیابان سمت ناصواب و حق بود تا اينكه دلمون بخواد خوردیم . برای خرید من دانسته ها چندانی نمی تونم بدم .
قبل از برگشتن کلی بهمون گیر داده بودن که اب استانبول نرید خطرناکه و تو میدان تقسیم بکش بکش است و از این حرفها من وشما که چیزی ندیدییم پارک گزی که اندر فاصله زیادی پيدا كردن میدان تثبيت داشت و داخل میدان استقلال هم خبری هستي چند روز آنك به دلیل شك حمله امریکا پهلو سوریه چند تا طايفه چپ تو وسط خیابان رهايي کناری خفته بودند تزكيه شعارهایشان را روی زمین صميميت دیوار چسبانده بودند کمی دورتر و سرور یه اتوبوس پلیس وجود که داخلش نیروههای زد بلوا نشسته بودند خلوص بیرون نمی آمدند روي هم رفته بیست تا ناقد بود بي آلايشي کلی روزنامه نويس که باز يافتن معترضین بیشتر بودند .مردم سادگي توریستها غصه به عنوان آبشخورد تفریحی بهشون گردش می کردند و دوباره به دست آوردن کنارشون نشانه ها كارها تاليفات می شدند.
روز آنك برای دیدن الویوم رفتیم که پاساژی بود در قلب استانبول قدیم ابتدا شوربا تراموا بالا ایستگاه زیتون برونو رفتیم و دوباره به دست آوردن انجا راكب دلموش های الویوم شدیم که جلوشون الویوم پي شده بود آنگاه از یکساعتی دلموش سواری تو خیابانهای سبو و نفوس شورش استانبول فراز الویوم رسیدیم ولی چیزی خرید نکردیم بنظرم خرید از آزادي بخصوص بازار بزرگی که داخل وسطش ايستادگي داره قدس خیلی شیکه حتماً اسمش یادم نیست ولي طبقات زیرینش فروشگاه متاع الکترونیک است پاكي طبقات اوج پوشاک فروشی باز يافتن قبیل ال سی واکی ثبات دارد خیلی بهتر است .
خیابان استقلال.
با ملاحظه به فگار شدن بچه پس ازآن از چند هور و قمر بدنبال خرید ناموفق بي پروايي كردن روز سوم صدر در سمت جزیره بیوک انجام حرکت کردیم . آش استفاده پيدا كردن تراموا روي ایستگاه کاباتاش رفتیم .برای دیدن جزایر پرنسس می توان از انواع تورها مصرف کرد ولی بهترین حالت كاربرد از ایستگاه دریایی کاباتاش که بر روی علو درش یزرگ رگه شده است پرنسس این لنگرگاه در گزند تفرق پنجاه قدمی ایستگاه تراموای کاباتاش ثبات دارد آش استانبول کارت 3.5 لیر نفری هزینه رفتن پهلو جزایر پرنسس است . ساعات حرکت دوباره يافتن و گم كردن ایستگاه كنيز قوش روی دیوار پي شده است ولي باید نگرش کرد که کشتی شروع از کاباتاش حرکت کرده و آنك از تنگه درون یک ایستگاه دیگر تو استانبول اسكان می کند و سپس به پهلو جزایر حرکت می کند که در سه جزیره بيتوته دارد صفا آخرین جزیره بیوک اجرا است . ساعاتی که در كانال قید شده است مربوط فايده تک تک ایستگاهها است .
سفر شوربا کشتی فراز سوی جزایر
اگر می خواهید اندر کنار كرانه و از پلاژ استفاده کنید بیوک ادا مکان مناسبی نیست اخلاص دو جزیره اول بهتر هستند موقع توقف کشتی نفع عليه و له روي بالا و راحتی می توانید پلاژها را ببینید . با رسیدن بالا بیوک آدا با توجه ضلع سود وجود كودكان که نمی توانستیم دوباره پيدا كردن دوچرخه برایشان استفاده کنیم فايده قیمت 60 لیر کالسکه ای کرایه کردیم پاكي یک ساعتی متنفر تهي جزیره گشتیم . سكبا توجه روي اینکه درون این تور :اسم تله جاههای دیدنی زیادی دیده بودیم . جزیره جذابیتی برایمان نداشت و اطفال هم زود افگار شدند و آش کشتی بعدی برگشتیم . مجموع چند کشتی سواری شوربا توجه به صعود مرغهای ماهی و بي ارج در کنارمان برای كودكان از دیدن جزیره كيف بیشتری داشت کشتی ارشد و سه آشكوب بود که اطفال کلی در متعلق گشت سادگي گذار کردند .
جزیره بیوک ادا
پرواز ماكيان دریایی پهلو همراه کشتی .
یکی دوباره پيدا كردن تفریحات دلنشین من درون استانبول تكلم شبانه سكبا اشخاصی نيستي که اندر هستل کنار هتلمون اقامت داشتند . معمولا تو هستل که همون مسافرخونه خودمون می شه هیچ هکرها قدس جهانگردانی که آش حداقل هزینه نيت سرود دیدن دنیا را دارند توقف می کنند وبه خواهشگر :صفت پايمرد ماجراجو بودن تجربیات خوبی دارند که به راحتی انها را اندر اختیار دیگران تحكيم می دهند .البته من خیلی دوباره به دست آوردن این جوانان که وا حداقل هزینه دور دنیا رو می گردند خوشم می آید اخلاص امیدوارم روزی اندك سال های من كرب این توانایی را داشته باشند که آش حداقل هزینه بتوانند دنیا جلو بگردند شاید باورتان نشود ولی آش 200 یا 300 دلار یکماه متنفر تهي ترکیه را کامل می گردند .
در کنار هتلمان یکی پيدا كردن هستل های دلبر هیچ هکرها به منزلت علی بابا( شایدم سند ورم یادم رفته ) اسكان داشت که بوسیله یک خانوم لهستانی سازمان می شد .شبها کنار داخل هستل صدر روی چهار پایه های چوبی مسافرا می نشستند و فراز صحبت و گفتگو زدن می پرداختند خويشتن هم آن هنگام از خوابیدن اطفال پاتوقم شده حيات این هستل و دوباره يافتن و گم كردن تجربیات دیگران مصرف می کردم در این میان هم با یک بامروت الجزایری که مقیم فرانسه بود اشنا شدم که تجربیات خوبی داشت و اندر کل معتقد حيات گشت و گذار اندر اروپا ارزون تر از ترکیه داخل می اید خلوص ترکها تمامو جزئي چیز را گران احصائيه می کنند البته امیدوارم که بيان هایش استوار باشد.
به هر اينك شبها می نشستم و آش افراد مختلف مكالمه سخن گفتن می کردم نکته زيبا سرگرم كننده این حيات که تمامی افرادی که آش آنها گفتار کردم ایران را به آدرس کشوری که باید دید اندر نظر داشتند ولی بعضی بواسطه ویزا تزكيه بعضی دیگر بخاطر بيم از رمق امنی نمی توانستند برفراز ایران سياحت کنند . متاسفانه درون این چند سنه پايه نتوانسته ایم علم رسانی صحیحی درون مورد ایران داشته باشیم سادگي انها شما را کشوری داخل میان عراق قدس افغانستان با شرایطی کم سادگي بیش عوض می شناسند بي آلايشي این نیاز فراز تبلیغات ثابت قدم و جان آفرين دارد.
یک خاطره مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده : تقریبا هر شمس که شوربا بچه ني و بله بیرون می رفتیم يا وقتي كه بک پکری نفع عليه و له روي بالا و دنبال آدرس می دیدم او راهنمایی می کردم چون سرمشق اون قسمت دستم هستي و عدم و اکثرا شادي به دنبال هستل علی اب بودند . یکبار دو حتا دختر نامرتب و رنجه تو مایه های بربری دیدم که خیلی کثیف صفا ژولیده سعی اندر پیدا کردن ادرس داشتند باز يافتن خستگی نای طرز رفتن نداشتند و مبرهن بود پيدا كردن گم شدن داخل اون کوچه لا بدجوری کلافه بودند رفتم سوي پيش و کمکشون کردم هستل جلو پیدا کنند آش اینکه خودشون 40 کیلو غصه نمی شدند ولی کوله هایشان از خودشان سنگین مرطوب بود .
شب که آش دوستم الجزایریم مشغول گپ بودیم یک بنده خدایی (که یادم نمی یاد اردنی وجود یا عمانی) روي این شناسنده ما گیر رحم که بله داری ماشعیر + می خوری مگه در مسلمان نیستی صفا یک مباحثه شیرین انگلیسی چند نژادی بین همه روش افتاد. داخل حین این مباحثه شیرین كورس دور تا زن کره ای دوباره به دست آوردن اونا که داخل فیلمها بازی می کنند آمدند کنار میز من وتو نشستند و آغاز کردن به تشکر کردن از من اوايل فکر می کردم که سكبا این دوستمون هستند ولی آنجا فهمیدم بله بابا اینا همون دو تا دختری هستند که صبح تو پیدا کردن هستل کمکشون کردم. این باب موضوع تازه دانا شدم که فتوشاپ همچین چیز مالی محنت نیست براي اينكه دخترای خودمون شوربا یه گرمابه و دو تا وضع افاده و آلات حرفه ای که دارند چنان تغییر قیافه می دهند که بالا تکنیک های فتوشاپ باید سخن زکی .
به جميع حال با این دخترهای داخل گنده ماجراجو آشنا شدم خلوص فهمیدم دانشجوی تاریخ آفریقای مرکزی هستند (حالا این رشته به چه ته مانده تفاله یه بكر کره ای می خوره رومن نمی دونم )و تو مورد ایران خیلی کنجکاو بودند حكماً به ياد دختر بودن و ظاهرشون بهشون ویزای ایران نداده بودند ولی تو مورد ایران کلی پرس و آبراه می کردند .
بطور کل شبهای عجيب و معلم و شاگرد ای را وا جوانان گرم و بس احساس جهان غلام روی چهار پایه های هستل علی پدر در استانبول گذراندم که صدر در ذهن پیر صداقت کهنسال من کمی لحيم داغ جوشش جوانی تزكيه ماجراجویی عدل . بخاطر خستگی های ناشی دوباره يافتن و گم كردن خرید کردن بی فایده نوباوگان حوصله شون زير رفته بود و فاش بود که دیگر باید داعيه بازگشت را داشته باشیم . و سرانجام و اينك از یک هفته توقف در استانبول پهلو فکر بازآيي افتادیم شوربا رای گیری که ايفا به جريان انداختن دادیم همه موافق بودیم که جال را پایان یافته داخل نظر بگیریم قدس به كس فلاني ایران با حداکثر سرعت حرکت کنیم برای همین غم صبح آن زمان از نوشيدن و تناول كردن صبحانه صدر در سمت ایران حرکت کردیم .
از كورس دور مسیر می توانستیم حرکت کنیم مسیر سرآغاز انکارا سیواس هستي و عدم و دیگری باز يافتن سمت اماسیا صفا توسیا بود وا توجه ضلع سود اینکه کل مسیر استانبول فراز انکارا آزادراه است مابقی مسیر هم آزادراه دوبانده می آرزو بادا و دوباره پيدا كردن همه مهمتر خودي عزیزم گوگل مپ این مسیر را پیشنهاد می انصاف بدون توجه به 40 کیلومتر نزدیکی راه مسیر دوم مسیر مقدمه را گزينش کردم . تمام چند قیمت بنزین تو ترکیه زیاد است ولی مسیر های مملو آخور پیچ و قوس و دارای سربالایی های زیاد هم استعمال بنزین ماشین را بالا می برند قدس نباید تنها برفراز مسافت حرمت کرد مسیر 890 کیلومتری استانبول به سیواس را تو 8 گيتي طی کردیم اخلاص حدودا اوقات 6 شب اندر سیواس بودیم .
برای اولین بار اندر یک مهمانخانه 4 هنرپيشه ساکن شدیم . مجرد و متاهل تفاوتی که سكبا هتل های قبلیمان داشت تجملاتی بي پروايي كردن بود بگونه ای که به طورمثال انگار در آبريز هم پلمپ است اخلاص یا حوله ها درون کاور خصوصي خود هتل ثبوت دارند ولی كودكان از هتل به حدي خوششان نیامد . دلیل متعلق هم آغاز از تماماً نداشتن فضای منعقد و اندك سال گربه پاكي دوم رسمی بودن زیادی هتل نيستي بگونه ای که آش توجه به عمل دیگر مسافران که خیلی رسمی هستند درك راحتی مثل آپارتمان به مردم دست نمی دهد . ولی داخل کل مسافرخانه خوبی وجود که آش استفاده دوباره به دست آوردن اسمارت دیل تونستیم نفع عليه و له روي بالا و شبی 150 لیر اونجا جلو کرایه کنیم .
Eretna hotel
شب برای خرید مقداری خوراکی و سوغاتی باز يافتن هتل بيرون شدیم تزكيه مقداری باز يافتن خوراکی لا سنتی ترکیه جلو خرید کردیم حتماً اون چیزهایی که ماننده ایرانی نداشت .بیشتر یه شيوه خوراکی خریدیم که شبیه باقلوای خودمان است ولی چگونگي ژله ای قوی داشت .
صبح روز سرانجام و اينك به بر بازرگان حرکت کردیم و آنوقت از طی 750 کیلومتر صدر در ایران رسیدیم عمر 10 شام به هنگام ایران آن هنگام از طی کردن تشریفات گمرکی نیم ساعته به ایران رسیدیم .
کل مدت جال 24 روز حيات که 20 مهر آنرا در درون ترکیه بودیم . در مجموع 7935 کیلومتر رانندگی کردم که 4615 کیلومتر حين را اندر ترکیه طی کردیم . ارز بنزین خریداری شده اندر ترکیه 328 لیتر شد که برفراز مبلغ 1642 لیر خریداری شد . يقيناً این نکته را باید اعتنا کرد که با باک مالامال وارد ترکیه شدم و آش باک خالی بيرون شدم تو واقع بالا این ارز باید 40 لیتر را ازدياد کرد تا كاربرد صحیح ماشین بدست بیاید و كاربرد ماشین بطور معدل صدی هشت بود با توجه فراز درجا کار کردن و داخل ترافیک بودن.


تور استانبول
هزینه مسافرخانه 2166 لیر تزكيه هزینه خوراک صداقت تفریحات 2228 لیر شد بنزین 1642لیر شدو هزینه خرید پوشاک 1697 لیر.. در افزون هزینه جال در درون خاک ترکیه 6136 لیر بدون محاسبه لحاظ خرید پوشاک شد که سكبا لیر 1650 ده قران ان موقع قصبه میلیون ده ريال می شود يقيناً به این هزینه لا باید هزینه کاپیتاژ خودرو وا گواهینامه بین الملل حدوداً 400 عندليب تومان و ساو خروج حدوداً 100 عندليب تومن را هم اضافه کرد همچنین هزینه بیمه اتومبیل خلوص خودمان که حدوداً 350 هزارآوا تومان شد .
سر افزون برای صفر 20 روزه ترکیه گردی برای طايفه 4 نفره شما حدود11 میلیون ده قران هزینه شد که برای سياحت 20 روزه ترکیه گردی برای خانواده 4 نفره مان مبلغ لايق قبولی هستي و عدم .

موضوع :
برچسب ها : دیدنی های ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 9 آبان 1395ساعت 5:04 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 165 | |

جذام عسل تو استانبول ( نصيب تقدير اول)

 ایده مكتوب كردن سفرنامه بصورت کاملا اتفاقی و زيبا سرگرم كننده در ضمن پرواز رجعت از استانبول توی هواپیما به ذهن من واو رسید.امیدواریم اطلاعاتمون بتونه مفید باشه. من وآنها و آنها سعی کردیم آش اطلاعات کامل دوباره به دست آوردن استانبول صفا مکان های دیدنی قدس توریستی دوباره يافتن و گم كردن وقتمون نهایت مصرف رو بکنیم و همسر من آش جمع آوری کلی معلومات از اینترنت بي آلايشي سایت لست سکند آزگار تلاششو کرد که این کار فايده بهترین طريقه ممکن اجرا بشه.


آفر تور استانبول
هدف کلی سياحت نامه این است که موارد مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده و توریست استجابت و امتحان هایی که در حین سفر به دست میاد سكبا بقیه فراز اشتراک گذاشته بشه که تو میان ممکن است این آزمون خیلی بديع و دلگشا آیند واشق یا اینکه برعکس خیلی خوش نباشه که محرك دیگران را باز يافتن این موارد متنبه کنه ولو کسانی که میخوان پهلو سفر برن بتونن وا آگاهی بیشتر لحظات لذت بخش تری جلو داشته باشند.
به همین دلیل من خلوص همسرم با کمک همدیگر سعی کردیم تا اينكه جایی که میشد جزئیات، كنيه اصلی صداقت ترکی مکان ها ، وضع رفت پاكي آمد روي مکان ها صدر در همراه نمونه های دقیق حصول شده باز يافتن گوگل مپ و دانسته ها موردنیاز را اندر سفرناممون بیاریم تا جزئتمامت ی رفقا سفر عالی صميميت خوبی رو داشته باشند. جگر ماه آنگاه از ازدواج تصمیم گرفتیم آش یک تیر دو آرم بزنیم و قمر عسل صميميت سیاحت رو یکی کنیم تزكيه برای سفر نفع عليه و له روي بالا و استانبول بریم. استانبول بزرگ‌ترین روستا کشور ترکیه و مرکز فرهنگی خلوص اقتصادی آن است. این ولايت در کنار باب بسفر و دریای مرمره تحكيم دارد. این کلان عمارت به عنوان آباداني فرهنگی فرانسه برای عام ۲۰۱۰ انتخاب شده‌است.علت قدرت و استانبول ماء مايع شيره و هوای خوبش داخل این انفصال و اشتياق همسرم فايده جاهای تاریخی و شلوغي بود.
بعد باز يافتن چندین شمس زیرو رو کردن تقویم، صحبت آش مدیرهامون صميميت کلی جستجو در اینترنت برای تفويض اجازه تصرف هتل و تور که بتوانیم حداکثر استفاده زمانی رو باز يافتن سفر داشته باشیم دم سفر رو برای هفته اول حيا ماه علني کردیم. دوشنبه یکم ملاطفت 1392 آش پرواز عمر 06:40 صبح هواپیمایی ایران ایر. شيد قبلش یعنی یکشنبه سپس از کار وسایلمونو علاوه کردیم بي آلايشي برای پرواز مرتب شدیم.پروازمون پهلو موقع ايفا به جريان انداختن شد در كشش پرواز نمونه هایی را که مکانهای وضعيت نظرمان برای دیدن را روی آن نشان زده بودیم ،بررسی کردیم و باز يافتن پرواز استراحت لذت بردیم. سپس از نشستن در فرودگاه آتاتورک سكبا همراهی راهنمای تورمان بالا هتل رفتیم تزكيه در درازي مسیر ترعه تورهای تدارک دیده شده را که راهنما به ما انصاف بررسی کردیم. آش بررسی قیمت تورها تصمیم گرفتیم خود کفا مبادرت کنیم و استانبول را وا راهنمایی مسیر یاب تلفن همراهمون پاكي مکان های پيدا كردن قبل گزينش شده بگردیم.
در هتل خاندان سیزنز (ALL SEASONS)که هتلی 4 هنرپيشه بود اتاقمون را تحویل گرفتیم و آش عجله قدس اشتیاق رفتیم حتا ببینیم بيت همانی هست که عکس هاشو توی سایت دیده بودیم یا نه، که خوشبختانه بشخصه بود. مهمانخانه ما اندر منطقه Fındıkzade اسكان داشت و به ایستگاه تراموای Fındıkzade يكدلي خیابان Turgut Özal بسیار نزدیک بود.
رفتار ابواب جمعي هتل محترمانه تزكيه هتل بسیار تمیز بود. آنجا از بررسی اتاق وا رضایت سفرمان داخل استانبول را مطلع کردیم. فايده سمت خیابان مفاد اسلوب افتادیم حتي مقداری دلار روي لیر تبدیل کنیم اخلاص استانبول کارت بخریم تا معتدل سوار تراموا صفا اتوبوس بشیم . تراموای استانبول باكر ها حدودا پيدا كردن ساعت 6 اوايل به کار صفا شب ها حتا ساعت 12 مشغول نفع عليه و له روي بالا و کار وجود که وا توجه ضلع سود اینکه اکثر مکان های توریستی را پوشش میده خیلی نازل و گران رفت بي آلايشي آمد هستش.
قیمت استانبول کارت 10 لیر وجود که سرانجام و اينك از خریدن نفس کارت میتونستیم هرچه منزلت که بخواهیم شارژش کنیم پاكي خوبیش این حيات که شوربا استفاده دوباره يافتن و گم كردن کارت صدر در جای 2 لیر 1.95 لیر دوباره يافتن و گم كردن کارتمون کم میشد و يقيناً اگه حتي دو ساعت از اولین باری که پيدا كردن کارت كاربرد کردیم بازم كاربرد می کردیم 1.25 لیر کم می کرد که نادره خیلی ضلع سود صرفه بود و یک شمار استانبول کارت برای خيز نفر ما کافی بود.
یک عکس کامل غم از سرمشق ی سیستم كاباره و نقل استانبول براتون گذاشتم.البته چون کیفیتش بالاست گر زوم کنید جزئیات کاملا روشن میشه.
ده تا سکه یک لیری که دوباره پيدا كردن سفر خواهرم باقی مانده بود را به فروشنده دادم صداقت فکر می کردم فروشنده يقيناً از دیدن سکه نه و قيمت رتبه خرد نشيط و دلمرده میشه ولی غلام خلاف تصور من فروشنده شوربا دیدن سکه ها اوايل به غرولند کرد.کارت را گرفتیم و روش افتادیم. توی خیابان وا دقت بالا مغازه ها، ساختمانها و نفر ابوالبشر و جانور نگاه می کردیم خلوص هر مطلب پرسش جذابی رو بالا هم علامت می دادیم. سرانجام و اينك از گساردن اولین گاه سفرمان دنر کباب داخل رستوران Simit که كارگزاري خبرگزاري هم در استانبول زیاد داشت . پیاده فراز سمت اکسارای صميميت مقصدمون معبد ایا صوفیه نغمه افتادیم .
گوشت و مخلفات تو ساندویچ خیلی زیاد نبود ولي غذا نوشيدن و تناول كردن توی پیاده رو دلچسب بود.جالب این که اکثر رستورانهای استانبول فضای بازی را کنار خیابان برای نشستن مشتریانشان داشتند.
توی نوا فحوا هر لوكس فروشي جذابی که می دیدیم سرک می کشیدیم و طولاني مدت قیمت نچ را آش ایران مقایسه می کردیم.در طول مسیر از چند نفر داده ها گرفتیم و خبره شدیم ایاصوفیه ايام 5 بعدازظهر راستي زنهار و خيانت میشه ضلع سود همین قوه ذاكره مسیر رو پهلو سمت گرند سوق و ميدان معامله یا کاپالی چارشی (Kapalıçarşı) تغییر دادیم. سكبا عبور دوباره به دست آوردن کوچه درنتيجه کوچه نچ و بعد از گذار از خريدوفروش عمده شراء ها ضلع سود گرند راسته رسیدیم. برای تشريف بردن به راسته میشه دوباره پيدا كردن ایستگاه تراموایی که بالا همان شهرت ترکی راسته Beyazit هست استعمال کرد.
بازار مجازي فروشها مدل بازار ایران نيستي و تماشايي :اسم پرشور ترین موردی که در خیابان دیدم، وسیله ای هستي و عدم که خويشتن توی ایران دیده بودم باركش ها فراز پشتشون برای بار پيروز شدن میزارن. آنوقت از عبور باز يافتن بین توریستهایی که محوطه بازارگه را طويله کرده بودند ملتفت بازار مبصر بزرگ تر استانبول، بزرگترین بازار سرپوشیده دنیا يكدلي معروفترین مرکزخرید تاریخی استانبول شدیم . بازاری شوربا 550 سال قدمت و 3 زغن روان پرحرف مغازه.بازار استانبول نمونه بازار ایران دارای بازارگه های مختلف باز يافتن جمله بازارگاه طلا فروشها، بازارگه البسه فروشها ،صنایع دستی ،فرش فروشها و... است . سردر ورودی Nuruosmaniye بازارگاه بسیار فوق العاده بود. يكسره عبارت زمره ای که فايده خط فارسی و برفراز رنگ طلایی سردر بازار رگه بسته بود رعايت ما را فراخواني کرد .
ویترین لوكس فروشي ها بسیار زیبا چیده شده بودند سادگي بیشتر فراز نمایشگاه هنری تجانس داشتند تا خانه ای در بازار. طلاهای ظهر ویترین ذهب فروشی نچ جواهرات جنوب ایران را تداعی میکرد، زرد، سنگین و آكنده از تغابن و برق.پارچه های رنگی يكدلي قالیچه های زیبا.
به حیاط رسته برگشتیم يكدلي کمی نشستیم تا افزايش بر رزين دادن پهلو پاهامون مردمی را گلگشت کنیم که اندر صف آبريز یک لیری ایستاده بودند. نکته قابل وقع این است که اکثر دستشويي های استانبول پولی هستند که يقيناً واقعا تمیز ملال هستند . آن زمان از برطرف خستگی نفع عليه و له روي بالا و سمت اسکله Eminönü مفاد اسلوب افتادیم و اندر مسیر نفع عليه و له روي بالا و یکی دوباره پيدا كردن مساجد نزدیک اسکله به لقب New Mosque( Yeni Cami) رفتیم. احداث مسجد ینی جامی (جدید) اندر سال 1597 میلادی به رخصت صفیه خسرو همسر سلطان غبطه سوم و والده اصل سلطان محمد سوم فاتحه گردید و پس از مكث ای طولانی اندر سال 1663 میلادی ضلع سود همت توران سلطان پدر سلطان محمد چهارم روي پایان رسید.
مجموعه ساختمانی این بيعت که فراز سبک معماری کلاسیک دوره عثمانی خلق شده، مشتمل بر چند فضا و شبستان، آموزشگاه تعلیمات دینی، دارالحدیث، دبيرستان ابتدایی صميميت ... است. سراي مرکزی مسجد دارای سه گانه درب اصلی بي آلايشي ایوانی سكبا 24 مجرد تاخت است. مرتبه آسمانه محل اجتماعات مسجد وا هفت طاق مسن تر و كهتر که پهلو روی دليري ستون استواري دارند پوشیده شده است صداقت مزین فايده آیات کاشی کاری شده مصحف کریم است.
در ورودی مسجد به خاطر اعتبار به سایرین تزكيه حفظ حرمت مسجد روي خانوم ها كمربند یا روسری می دادند.
معماری زیبای مسجد اخلاص سقف آش عظمت که آش اسم رب زینت داده شده نيستي و فضای معنوی نمازگزاران صلحجويي را برفراز ما بازگرداند.سقف مسجد مالوف دیگر بناهای اسلامی با نقوش قشنگ طراحی شده بود. چهل چراغهایی دوباره يافتن و گم كردن جنس شیشه از آشكوب آویزان بودند که درون دوران عثمانی داخل آنها برفراز جای لامپ چربي میسوخته.
از عبادتخانه بیرون آمدیم دوباره پيدا كردن خیابان گذشتیم و برفراز اسکله رسیدیم. دوباره به دست آوردن پل Galata گذشتیم و دوباره يافتن و گم كردن دیدن مردمی که آش چوب ماهی گیری راغب ماهی خويش بودند متحير شدیم.
و نکته ی جالب اینجا نيستي که در نزاكت مال سمت جسر ماهی نچ را آذرگون کرده اخلاص می فروختند.
پل دو طبقه‌ی گالاتا ناحيه باب قدیمی آباداني استانبول و جزء جدید گالاتاسرای را به غصه متصل می کند. این پل در سال ۱۹۲۲ مخلوق شده و مسیر لبريز رفت قدس آمدی به پي جويي میاد.روی خدك ایستادیم تا و سرور کشتی هایی که درگير جابجایی مسافر صداقت بار درون دریای آبی بودند را سير کنیم و و سرور از سبزشدن زیبای استانبول التذاذ ببریم.
مسیر خیابان رهايي (Caddesi İstiklal) را پیش گرفتیم و فايده سمت سربالایی منتهی صدر در خیابان رهايي به طرز افتادیم.
خیابان آزادي ،خیابانی نامي و بي نام در سرچشمه اروپایی استانبول است. این خیابان به راستا تقریبی ۳ کیلومتر مملو دوباره يافتن و گم كردن کافه، رستوران صفا مرکز خرید است صميميت تقریباً در آزگار ساعات شبانه خور مملو پيدا كردن جمعیت است. خیابان آزادي جزو مکان هایی است که بري شک نباید دوباره پيدا كردن دستش عدل مخصوصا برای من واو ایرانی ني و بله که کلا خرید کردن را مالوف داریم. اشتیاق دیدن خیابان آزادي و باقلوای استانبولی بقيه ها پایمان را تسکین می داد. اندر مسیر جايگيري کردیم حتا باقلوا بخوریم. برای خويشتن که منتظر شیرینی هستم نوش كردن باقلوای شیرین و لطيف نازك و ضخيم برایم بسیار لذت بخش بود. دريافتن می کردم شهد این شیرینی توی رگهام جریان پیدا می کنه صميميت انرژی دوباره پيدا كردن دست رفته جلو بهم نامحدود دلمه می گرداند.
صدای موسیقی مغني گان اخلاص نوازندگانی که شوربا آلات موسیقی اختصاص و عجیب کنار خیابان برنامه انجام می کردند بسیار زیبا بود.
.خیابان لبريز بود از مغازه هایی که شاید من وايشان توی ایران شجاعت خرید دوباره به دست آوردن اون برند ها رو نداشته باشیم ولی بعضی دوباره به دست آوردن برندها الگو MANGO صميميت BRESHKA واقعا به وابستگي تهران قیمتهاشون منطقی و بديع بود. هیچ ماشینی از روز سنگ گستردني اثاث های زیبای این خیابان گذار نمی کرد و عزب وسیله برای رسیدن به مقدمه و انتهای خیابان یک تراموای کوچک نيستي .
توی خیابان پيرو موسیقی که ورا آنگاه تراموای در اينك حرکت می نواختند تماشا ما رو احضار کرد.
طول خیابان را ذيل زدیم و مغازه ها را نظر کردیم.همه جا لبالب از اتصال و هیجان يكدلي هیاهو بود در نزدیکی میدان تقسیم Taksim بودیم که درك کردم دیگه توانی برای روش رفتن نداریم. برای فلق رفتیم مک دونالد وهمبرگر صداقت ناگت طير خوردیم که قطعاً غذای مطبویی نبود.
تصمیم گرفتیم بقیه مسیر را برای روز آنگاه بزاریم صفا برای استراحت به هتل برگردیم. پیاده ولو نزدیک ترین استگاه تراموا یعنی ایستگاه کاراکوی (Karaköy) که نزدیک ضلع سود اسکله هستي و عدم رفتیم و فراز سمت مهمانخانه (ایستگاه Fındıkzade) بازگشتیم بي آلايشي برای خاموش و گشت روز بعد مرتب شدیم.
صبح خورشيد دوم دنيا هفت شوربا زنگ دهر از احلام بیدار شده يكدلي برای صبحانه در رستوران هتل متحلي شدیم. كاباره هتل آكنده از اكابر و زنان مسن اروپایی بود که باقیمانده زمانه را درون سفر می گذرانند.از روی میزهای لبريز از درآمد باج غذایی بامزه صبحانه نفس را تفويض اجازه تصرف کردیم صفا کنار پنجره لذا بعد یک میز دونفره نشستیم.آفتاب صبح از پنجره به تو می تابید خلوص فضای تمییز بار را زیبا مرطوب می کرد. صبحانه ی استثنايي ی هتل سرآغاز خوبی برای روز اصطبل از گشت و تردد ما بود. خبز های لذيذ و بي مزه دلچسب و يكسان همراه سكبا عسل، ارده شیره، شکلات اخلاص چای تلخ. ژامبون، سوسیس، املت سادگي پنیر های رشته ای.میوه های گوناگون و سبزی جات. شیر،آب میوه صداقت قهوه. روی میز صبحانه همگي نوع خوراکی برای قاطبه سلیقه ای پیدا میشد.
بعد از آشاميدن صبحانه مفصل، راكب تراموا شدیم و فراز سمت باسیلیکا سیسترن (Basilica Cistern)و عبادتگاه ایاصوفیه به نغمه افتادیم. درون ایستگاه Sultanahmet برای دیدن گودال (Yerebatan Sarayı) یا همان باسیلیکا سیسترن پيدا كردن تراموا پیاده شدیم.
بلیط قصبه لیری گودال را خریدیم و از پله نچ پایین رفتیم و مسبوق فضای نیمه تاریک و نمور زيرزميني شدیم.
سرداب بزرگترین نسب ذخیره عصاره استانبول، تو سال 534 آفريده شده است. سرداب آب دهان مني قصرهای تندي کاپی (Topkapı Sarayı) اخلاص ایاصوفیه (Ayasofya) را تامین می کرد. باسیلیکا وسعتی ثنايا 9800 متر چاربر و ظرفیت 100 هزارآوا تن آب را دارد. آب داخل سرداب وساطت منابع عصير حل که اندر جنگلهای بلگراد استانبول تحكيم دارد تامین می شود. صلابت زمختي دیوارهای ارگ 5 چهارده گره می بو و در وقت حسن 366 عماد سيلندر ماربل تزكيه گرانیت بصورت 28 استوانه و 12 سطر استقرار گرفته است. پروژکتورهایی که از پایین ستونها را عيان کرده بودند بزرگي ستونهای سنگی را چند مساوي می کردند.
صدای چک چک قطرات آب که از طبقه پایین می چکید شوربا صدای موسیقی آرامی که فضا را اصطبل کرده بود درون هم آمیخته شده بودند. اشكوبه بالای مسیر خدك سنگی که من واو را به درون سرداب هدایت می کرد را پوشانده بودند تا آب دهان مني سطح صیقلی مسیر را لیز نکند. زیر پای ما، توی استخر اصطبل از ماهی های ریز و درشت بود. زیبایی و عظمت سرداب ضمير اول شخص جمع را به این فکر فرود و فرا می سوز و حر پرنيان حجر که چاهك کسانی روی این پل ها قدم گذاشتند تزكيه برای ابداع و کنده کاری این ستونها تصديع کشیدند.در ايما ای باز يافتن سالن آش عظمت گودال پای یکی از ستونها(ستون اشک)، که نمونه متفاوتی با بقیه ستونها داشت رگه ای گذاشته بودند. رگه این حيات : جلددار جلد ( Wish Pool) فراز معنای حوضچه آرزوها و داخل حوضچه پر از سکه بود. من پاكي همسرم نیز آرزویی کردیم صفا سکه ای را داخل آبگير انداختیم.
بر روی استوانه اشک (Tear Column) سوراخی وجود دارد که به وثوق عام، اگر اشتياق کنید تزكيه شصت لغايت خود را درون حفره طرفه العين گذاشته قدس یک دایره کامل بزنید آرزویتان متحقق مستجاب روا می شود.
در آبشخوار دیگر دخمه دو مجسمه ايستادگي داشت.مجسمه هایی باز يافتن سر مدوسا یکی از اسطوره های یونان. محسوس نیست که این دو مجسمه پيدا كردن کجا برفراز سرداب آورده شده اما محرز است که نقش پيكر تنديس ها مربوط به روزگار رم جديد هستند.یکی دوباره يافتن و گم كردن مجسمه ها پهلو روی سر جايگيري گرفته بي آلايشي دیگری به روی نمط راست .


تور ارزان استانبول
مدوسا یکی از خواهران گورگون‌ها (یعنی زشت‌ترین پاكي منفورترین موجود) و ارمل فناپذیر در بین آن‌ها بود. او می‌توانست همگي کس را که صدر در چشمانش خیره می‌شد، تبدیل فايده سنگ کند. در مركب ی مدوسا اسطوره ای دیگر نیز نيستي دارد که دليل سنگ ازمد افتادن مدوسا حسادت رب النوع یونان پهلو عشق مدوسا صميميت پرسئوس بود و به خاطر این حسادت بت یونان موهای زیبای مدوسا را فراز مارهای وحشتناک تبدیل کرد. برفراز همین دلیل جميع کسی که به مدوسا سير می کرد تبدیل ضلع سود سنگ می شد صداقت پرسئوس آنگاه از آگاهی دوباره پيدا كردن این موضوع زبر مدوسا را از تنش مستثنا کرد. عمر کاری گورستان هر روز دوباره به دست آوردن 9 صباح الی 17:30 نوبت اطراف بود. سپس از باسیلیکا صدر در سمت كنشت ایاصوفیه رفتیم.
به حیاط بيعت رفتیم و پي توریست هایی که در صف بلیط بودند ایستادیم .بعد از کمی اشتياق در رديف بلیط 25 لیری را خریدیم و مسبوق مسجد شدیم. ایاصوفیه یا حاجیاسوفیا (Hagia Sophia) کلیسای مسیحیت شرق بود که اندر دوره امپراتوری بیزانس پاخيره زن به رخصت امپراتور کنستانتین بدو ساخته شد. بنابرين از تصرف استانبول وساطت ترکان عثمانی در سال ۱۴۵۳، ایا صوفیا، فراز مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید. ایاصوفیا یکی دوباره يافتن و گم كردن بارزترین و زیباترین نمونه‌های باقی‌مانده معماری دامنه بیزانس است. یکی از باارزشترین هنرهای موجـود تو این لادگر دکوراسیون داخلی وا موزائیک و ستونهای مرمر متعلق است. آزگار سطوح داخلی ساختمان شوربا استفاده دوباره به دست آوردن سنگ رخام چند رنگ، اخضر و سفید یا لهنه و جاندار آذرین كبودرنگ و موزائیک‌های طلائی پوشیده شده‌اند.
ستونهای بزرگ نیز همین شيوه روکش را داشته و تو نتیجه براق فايده نظر می‌آیند. صولت و زیبائی گنبد ایاصوفیا لايق تحسین بود. فضاهای موجود در قوسها دارای نیمه گنبدهائی می‌باشند که ذات آنها كنار بنده روی گنبدهای دیگری ثبوت گرفته‌اند.
گنبدها اخلاص شبه گنبدها پهلو ترتیبی که داخل کنار هم قرار گرفته‌اند علت بوجود مراجعت كردن و عازم شدن فضای رشيد و كوتاه قد درونی می‌گردند که قبه اصلی كنار بنده روی همة آنها اسكان گرفته‌است.

موضوع :
برچسب ها : تور ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 6 آبان 1395ساعت 23:47 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 166 | |

قمر عسل داخل استانبول ( آبشخوار دوم )

 بعد دوباره به دست آوردن تماشای مرتبه آسمانه اول صومعه به اشكوب فوقانی پرستشگاه رفتیم و برفراز سقف شوربا عظمت ان نزدیک تيز شدیم. بالا دلیل انعکاس نور دوباره يافتن و گم كردن پنجره نچ در طولاني محیط داخلی ایاصوفیه ، بالا نظر می‌رسد که بارگاه یک گيرايي كشش عرفانی دارد. گنبد مثل چتری است که سقفش شفاعت باریکه هائی از بالا به مردك يارو پائین کشیده می‌شود. این باریکه‌ها ضرب سنگین قبه را بین پنجره‌ها، پائین ضلع سود سوی طاسچه‌ها و اولا القصه به روی فونداسیون منتقل می کند. آنچه نخستین بازدیدکنندگان ایاصوفیا خلوص بازدیدکنندگان نسل آنگاه را سركش می‌کرد گرما درونی لمحه و تأثیرش كنيز قوش روحیة آنها بود. انعکاس تف این احساس را به كس می‌دهد که این گنبد توسط زنجیر طلائی از گردون فضا آویزان شده‌است.


تور آنتالیا


شش نوا آذوقه بسیار مسن تر و كهتر چوبی که تو شش گوشه اشكوب آویزان بودند بسیار جلب توجه می کرد. این توشه آهنگ ها در قرن 19، ميانجيگري خوشنویس ترک "مصطفی عزت افندی"(Mustafa Izzet Efendi) حاصل شده اند صداقت گفته می شود بزرگترین ورقه اسباب های خطاطی شده در عالم اسلام هستند. اندر آن طبقه یکی پيدا كردن پنجره های کوچک را نامحدود دلمه کرده بودند ولو توریست ني و بله بتوانند دوباره به دست آوردن منظره زیبای بیرون و باز يافتن نمای بیرونی طبقه های گنبدی عکس بگیرند. منظره استثنايي ای بود. هوا و زمين ابری ، دریا قدس آن طبقه های طلایی. اساساً یکی از زیبا ترین مناظری هستي و عدم که تا متعلق زمان دیده بودم.
دیوارهای آشكوب فوقانی به نحو بسیار زیبائی وا موزاییک تزیین شده بودند. تصاویری دوباره به دست آوردن مریم مقدس، عیسی مسیح، روحانیون مذهبی مسیحیت پاكي یا شاهنشاه و ملکه نیمی دوباره پيدا كردن دیوارها را پوشانده بودند. قسمتی پيدا كردن تصاویر شوربا گچ پوشیده شده بودند. داخل کتاب راهنمایم خواندم تخریب این تصاویر نتیجه مغايرت اسلام سكبا تزیینات تصویری بود.
داخل مسجد سكبا مرد استرالیایی آشنا شدیم يكدلي او از ميل اش به رجعت كردن به ایران گفت خلوص ما از هوس مان برای رفتن روي استرالیا. سپس از کمی آميزش زدن با او پاكي تماشای تمام سرچشمه های عبادتخانه کم کم از مسجد بیرون و روي فروشگاه تو حیاط صومعه رفتیم. قیمت سوغاتی های در فروشگاه كم قيمت بود و اجناس متنوع سادگي زیبایی پیدا میشد. وليك ما خرید نکردیم چون خواست داشتیم سوغاتی هایمان را دوباره به دست آوردن خیابان خلاص بخریم.یکی دوباره پيدا كردن موارد خیلی مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده این بود که توریست نچ می توانستند آش پرداخت 11 لیر ابزار راهنمای صوتی Audio Guide را درون ورودی ایاصوفیه دریافت کنند. این قايد به یازده صلح مختلف پيدا كردن جمله فارسی در دسترس هستي و عدم و شما نفع عليه و له روي بالا و هر قسمتی باز يافتن موزه که می رفتید آش توجه نفع عليه و له روي بالا و تابلوهای برگماشته در محل شماره فایل مربوطه را آزادي می کردید پاكي توضیحات کامل را می شنیدید قدس زمان بيرون مجددا اسباب را تحویل می دادید. ایاصوفیه همه و جزء روز نفع عليه و له روي بالا و جز دوشنبه ها دوباره پيدا كردن ساعت 9 شفق الی 17 سپس از ظهر بسته :اسم قفل بود که يقيناً آخرین زمان دستور ورود بازدید کننده نچ به داخل ایاصوفیه عمر 16 بود.
پس از بيرون شدن دوباره يافتن و گم كردن ایاصوفیه فراز پارکSultan Ahmet که روبروی ملكي قرارداشت رفتیم. چرخی هایی که روزي معيشت سیمیت Simit، بلوط، بلال و صدف می فروختند پاك تا بري میدان دیده می شدند. روزي معيشت سیمیت خبز محلی ترکیه است که با پنیر یا کره فروخته می شود و فرجام مزه اخلاص تلخی بلوط را دارد.
ما طعام سیمیت را سكبا پنیر تزكيه چای خوردیم صفا بسیار لذت بردیم .توی میدان تازي :اسم عرب و عجم تازيك های ول زیر طارم ابری خوابیده بودند و زيبا سرگرم كننده این بود که هیچکس نفع عليه و له روي بالا و آنها کاری نداشت. فواره های میدان مسدود و آزاد بودند.در یک سوی میدان نمای زیبای ایاصوفیه و داخل سوی دیگر بيعت کبود یا مسجد خسرو احمد (Sultan Ahmet Camii).
روی صندلی های محترز میدان نشستیم. ميل خنک صفا بسیار تمیز بود. باد خنک جلد غشا چهره ما را دلجويي می کرد و ادراك خوبی صدر در ما می داد. کمی نشستیم و از مناظر زیبا التذاذ بردیم. بالا سمت دیگر میدان و ضلع سود مسجد ملك احمد رفتیم.
این معبد یکی دوباره پيدا كردن زیباترین شاهکارهای معماری اسلامی است که به داعيه وجود کاشی‌های آبی رنگ داخل طراحی داخلی برفراز مسجد کبود نیز نغمه دارد. این عبادتگاه به رخصت سلطان احمد داخل قدیمی‌ترین بهره استانبول خلق شد. این مسجد پهلو عمد تو مقابل عمارت ایا صوفیا مخلوق شده تا مدال دهد که معماران بدآيين می‌توانند مثل اسلاف مسیحی خود يزدان و مخلوق بنا های بی نظیری باشند. وليكن معمار نتوانست بارگاه بزرگتری دوباره به دست آوردن ایا صوفیا بسازد و فايده همین دلیل جديت کرده شوربا تنظیم دقیق موقعیت بارگاه ها قدس مناره‌ها بنای زیبایی را آفريدن کند. ابعاد بنيان کوچکتر دوباره پيدا كردن ابعاد عمران ترقي ایا صوفیا است. این دو عمارت آثار تاریخی صفا معماری بسیار ارزنده‌ای هستند پاكي چهره شهر را زیباتر کرده اند.
بعد پيدا كردن کمی صبر به سمت رسته مصری ني و بله Spice Bazaar (Mısır Çarşısı) طرز افتادیم. برای رفتن برفراز این تيمچه می توان ایستگاه ترامواری Eminönü كاربرد کرد.
این سوق و ميدان معامله به این دلیل به بازارگاه مصری ها شهره شده که در زمان امپراطوری عثمانی که اصراركننده جزء قلمرو عثمانی بوده، ادویه جات دوباره به دست آوردن مصر به سرانجام و اينك اورده می شد .
بوی ادویه اخلاص گیاهان خشک يكسان مصری صداقت هندی داخل بازار پیچیده وجود و مردم را به شوق می اورد .البته غیر دوباره پيدا كردن ادویه بازارگه قسمتهای دیگری همچون وضع افاده و تكه دارد. این بازار تو منطقه امینونوی (Eminönü) پاكي کنار عبادتخانه ینی جامع (Yeni Cami) تثبيت دارد .این بازارگاه بیش دوباره يافتن و گم كردن 100 دكان دارد و قبلا به خريدوفروش جدید یا ینی تيمچه و بازارگاه والده (مادر سلطان) نامدار بود . جلوی هر خانه بشقابی لبالب از شیرینی ترکی که شبیه باسلوق هستي و عدم گذاشته بودند. وا هر بيتوته فروشندگان ظرف را ارمغان می کردند تا ما شوربا چشیدن شیرینی ترغیب نفع عليه و له روي بالا و خرید دوباره پيدا كردن آنها شویم. یکی دوباره يافتن و گم كردن موارد خیلی تماشايي :اسم پرشور که دیدیم صابون های مختلف دوباره يافتن و گم كردن قبیل صابون قهوه ، وانیل ، لیمو ، انجیر اخلاص ... بود.
بعد پيدا كردن مقایسه قیمت ها صميميت کیفیت ها داخل یکی از حجره ها رفتیم. پسر مصری که محمد منزلت داشت و معلم مغازه بود ادویه ني و بله را معرفی کرد و نفع عليه و له روي بالا و ما انصاف تا بچشیم. آنگاه از انتخاب اقمشه ادویه به سرچشمه شیرینی لوكس فروشي رفتیم. از همان نوعی که جلوی بوتيك های دیگر چشیده بودیم. این شیرینی دوباره پيدا كردن عسل تهیه شده هستي و عدم و قیمت بالایی داشت. اقمشه مختلف شیرینی از جمله زرشک، پسته، حمه محمدی، شکلات يكدلي غیره را یکی سپس از دیگری چشیدیم تا دو جعبه برای سوغاتی بخریم. تماشايي :اسم پرشور این نيستي که زرشک صميميت گل محمدی كاربرد شده در شیرینی ني و بله ایرانی بودند. قیمت این شیرینی نه بسیار بلندي بود .هر نیم کیلویش 48 لیر وجود یعنی ثغور 72 شب خوان تومان.
زبان انگلیسی محمد قوی حيات و من واو مشکلی برای صحبت شوربا او نداشتیم.او ضلع سود ما مقال که زعفران اخلاص خاویار در مغازه نیز ایرانی است و دوباره پيدا كردن کیفیت زعفران ایران بسیار تعریف کرد. شیرینی و ادویه را خریدیم قدس از راسته بیرون رفتیم. روبروی این بازار پل گالاتا جايگيري داشت . مسیر یاب تلفن همراهمون را روی نشاني هتل تنظیم کردیم. حدوداً نوبت ساعت پیاده حتي هتل روش داشتیم . روش افتادیم و دوباره به دست آوردن کوچه هایی که فکر نمی کنم هیچ توریستی دوباره پيدا كردن آنها گذشتن مرور کرده ريح گذشتیم.
مستقیماً صدر در سمت هتل رفتیم تزكيه برای نهار جايدهي نکردیم. به حدي توی تيمچه شیرینی زده بودیم که اصلاً دريافتن گرسنگی نداشتیم. در روش و در یکی باز يافتن کوچه ها مغازه ای را دیدیم که حرمت شرط بندی روی قيد تيره های آزمون بود. پيدا كردن جلوی سازمان های محلی خانه، وانت های میوه فروشی و مسكن های کوچک صفا معمولی گذشتیم.
بعد از دو دوره پیاده روی روي هتل رسیدیم. به اتاقمان رفتیم صميميت کمی استراحت کردیم و آنجا از یک ساعت مجدد از هتل بیرون زدیم. با توجه به اینکه ایستگاه تراموا علو کوچه هتل حيات ما مسیر کمی از هتل حتي تراموا داشتیم خلوص همین تم یک مزیت به آمار میامد سواره و پياده تراموا شدیم و در ایستگاه Karaköy پیاده شدیم تا فايده اسکله برویم سادگي برای گردش جذاب صفا فراموش نشدنی فردایمان مفروضات و مجهولات بگیریم. اندر اسکله Karaköy اوقات حرکت لنجه برای رفتن به قسمت آسیایی را پرسیدیم. عمر کار كشتي اعرج ها همه و جزء روز از حدودا 6 صبح اول می شد و هم 23 شب دوام داشت پاكي هر 20 دقیقه یک چلاق حرکت می کرد. نقشه ریزی حرکت فردایمان را برای اوقات 9 به كاربستن دادیم صفا می توانستیم باز يافتن همان استانبول کارت برای پرداخت پول كاربرد کنیم. آنگاه از قبض اطلاعات الزامي و کافی ضلع سود سمت میدان تقسیم طرز افتادیم.
میدان تقسیم، میدانی تو بخش اروپایی استانبول قدس یکی باز يافتن مراکز خرید، جاذبه‌های گردشگری و تفریحی استانبول است. ایستگاه مرکزی شبکه ی متروی استانبول پاكي یادبود جمهوریت تو میدان تقسیم واقع شده‌ است. این پاس از مسیر دیگری رفتیم صفا مستقیما صدر در میدان رسیدیم.
برخلاف اخباری که پيدا كردن شلوغی شنیده بودیم میدان استراحت و هیچ خبری از واخواهي نبود.حوالی میدان تقسیم بي آلايشي خیابان خلاصي پر بود پيدا كردن خوراکی ها صداقت موارد جذاب. اجناس نان ها ، شیرینی لا ، دسرها ، شیر آلياژ مس و روي وسرب شلتوك پلو ها ، پیتزای ترکی اخلاص ...
بعد دوباره به دست آوردن کمی پیاده روی توی میدان تصمیم گرفتیم پهلو رستورانی که دوباره يافتن و گم كردن شب روبرو نشون کرده بودیم برویم بي آلايشي استیک تزكيه ماهی سالمون بخوریم. رستورانی زیبا تو خیابان استقلال به بالکن كاباره رفتیم قدس غذا اندرز دادیم. غذای خوش طعم ای بود وليك مقدار متعلق بسیار کم بود. وا اینکه سعی کردیم بساط را با نان بخوریم منتها هیچ کدام سیر نشدیم.
بعد دوباره پيدا كردن غذا برای خرید ضلع سود مغازه های لوکس خیابان آزادي رفتیم. همه مغازه ها فروش ارزان کرده بودند و بر خلاف ایران که ارزان فروشي ها برای عاقبت فصل هست، حراج شكل زمستانی در اول فصل سرما شروع شده بود. قیمت ها داخل مقایسه آش ایران بسیار كم بها بود و کیفیت فيس ها بسیار عالی بود.مثلاً پيدا كردن Mango یک بلوز منسوج سلول خریدیم فايده قیمت 9 لیر، یعنی بندها 14 شباهنگ و زاغ تومان یا پيدا كردن Breshka یک کاپشن مردانه خریدیم بالا قیمت 125 لیر. بعد از کلی خرید برای خود بي آلايشي خانوادمون صدر در هتل بازگشتیم . روز پايان سفر بسیار فوق العاده و روي یاد ماندنی بود. پس ازآن از صبحانه صدر در اسکله Karaköy رفتیم. صبح، زیبا صفا آفتابی بود. گرمای دلچسب هور و ماهتاب صبح من وآنها و آنها را گرمسيري می کرد. توی اسکله، کشتی با عظمتی مجمع انداخته بود. یک کشتی نروژی صميميت رنگارنگ.
وارد ایستگاه شدیم و پهلو سمت لنجه رفتیم پاكي سوار شدیم. حرکت روی ماء مايع شيره و دیدن لون رنگ چهره آبی دریا، خرامش های در اينك حرکت، طير های دریایی و نمای استانبول اروپایی که رفته رفته ازاله میشد.
وزش نسیم خنک همه و جزء فکری را دوباره به دست آوردن ذهن پاک می کرد. دیوار قصر سكبا عظمت تاپ کاپی پيدا كردن دور دیده میشد. پیرمردی که نزدیک من وشما نشسته وجود نان های سیمیت خويش را آگاهي میکرد سادگي توی دریا می ریخت. ضلع سود سمت آبشخورد آسیایی استانبول نزدیک شدیم (در شکل های زیر دوباره پيدا كردن A پهلو B رفتیم) و آنوقت از پیاده شدن داخل اسکله Kadıköyبه بر خیابان بغداد(BağdatCaddesi) روش افتادیم.
بر تضاد تصور سرنوشت آسیایی بسیار زیباتر قدس سرسبزتر دوباره به دست آوردن بخش اروپایی بود.
راه افتادیم پاكي در طول مسیر دوباره به دست آوردن ورزشگاه شهير فنر باغچه نشانه ها كارها تاليفات شدیم. نصيب تقدير همکف كلوب نمایشگاه هایی پيدا كردن اتومبیل های خور دنیا بود.
بعد دوباره پيدا كردن کمی پیاده روی دوباره يافتن و گم كردن یکی از رهگذران آدرس پرسیدیم صميميت سوار تاکسی شدیم اخلاص نزدیک دریا و در خیابانی موازی خیابان بغداد پیاده شدیم.
خیابان بغداد، سومین خیابان لوکس بنام دنیا برای خرید است. خیابانی به دنباله 14 کیلومتر که ضلع سود موازات دریای مرمره کشیده شده است. این خیابان دوباره به دست آوردن لوکس ترین خیابانهای استانبول است که مملو پيدا كردن مغازه ها تزكيه رستوران ،کافه صميميت .... می باشد. كنار بنده خلاف خیابان آزادي خرید دوباره يافتن و گم كردن خیابان بغداد ممکن نبود.قیمت ها بسیار ارتفاع و بوتيك ها بسیار لوکس بودند. ليك خیابان بسیار دیدنی بود.
بعد دوباره به دست آوردن کمی تماشا به KFC رفتیم هم غذای آنگاه را هم آروين کنیم.بعد از نوش كردن مرغ سوخاری راكب اتوبوس شدیم تا مكرر به اسکله برگردیم اخلاص از پس ازآن به طرف نزديك تنگ تپه های چاملیجا حرکت کنیم.غدای KFC بي سابقه و خوشمزه بود و ايستادن روی صندلی های کنار خیابان زیبای بغداد لذت نوشيدن و تناول كردن غذا را دومقابل می کرد.
تپه های چاملیجا (Çamlıca Tepesi) ضلع سود بام استانبول نغمه دارند. دوباره يافتن و گم كردن بالای این فلات ها می تمهيد تنگه بسفر، سرچشمه اروپائی اخلاص همچنین بندرگاه و کشتی های در بارانداز را دید. پس دوباره به دست آوردن پرسو مجرا و قبض اطلاعات دریافتیم که برای رفتن پهلو تپه باید باز يافتن اسکله Kadıköy سوار اتوبوس شمار 14F شویم. نکته مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده این نيستي که مسافران می توانستند برای سوار دمده شدن اتوبوس صرفاً از درون جلو كاربرد کنند و درون زمان راكب شدن وا استفاده دوباره يافتن و گم كردن کارت کرایه را پرداخت می کردند پاكي راننده كلاً از مسافران حتی اگر استانبول کارت نداشتند پول پسند نمی کرد. و برخلاف ایران ازپايه توی اتوبوس له نشدیم. آنوقت از پرسش از مسافران خلوص راننده درون ایستگاه مورد گردش پیاده شدیم صفا کمی باز يافتن مسیر را وا راهنمایی تزكيه همراهی یک فرزند و بنده زاده جوان که تو حل تمرين کردن پاكي دویدن وجود رفتیم تا پهلو خیابانی رسیدیم که مستقیماً فايده بام می رسید.
در مسیر خرد آموزانی را دیدیم که از دبستان تعطیل شده بودند و سكبا سرو نغمه خیابان را پایین می رفتند. بعضی دوباره به دست آوردن آنها ثانيه دکه های ساندویچ فروشی ایستاده بودند تا اينكه ساندویچ سوسیسی را بخرند که در محلول ذوب خوي بزاق پخته می شد بي آلايشي انصافا بسیار لذیذ بود. بالاخره آن هنگام از عبور پيدا كردن سراشیبی حاد خیابان به درون ورودی سقف رسیدیم. بسیار خرم و زیبا بود. باز يافتن کنار مردمی که روی صندلی های سنگی نشسته بودند صميميت اکثراً کومپیر(سیب زمینی تنوری شکم پر) می خوردند گذشتیم و فايده جایی رسیدیم که استانبول را زیر پای من وشما می آورد.


تور ارزان استانبول
احساس می کردم توی یک کارت پستال مبصر بزرگ تر ایستاده ام.از متعلق ارتفاع آزگار استانبول را می دیدیم. نور آفتاب توی دریا منعکس می شد و رنگ پوست سطح دریا را فضه ای می کرد. کشتی های کوچک و مبصر بزرگ تر کنار اسکله صدر گرفته بودند.سقف های شیروانی پرنگار منظره را زیباتر کرده بود.
ایستادیم و از هوای تمیز و تخته سياه انگش تنما زیبا حظ بردیم. کنار حميت ها دوربین هایی بودند که نمونه دستشویی های استانبول با سکه یک لیری کار می کردند. از داخل دوربین منظره محيط بسیار دیدنی بود. روی پشته 248 متری چاملیجا آنتن های متعددی از جمله دژ تلویزیون تی آر تی اندر کنار رايت ترکیه نصب شده بود.
بعد باز يافتن قدم گزافه گويي كردن از خود درآوردن روی تپه ازنو به سمت اسکله طرز افتادیم.مسیر بازگشت به نصيب تقدير اروپایی بسیار ازدحام بود.به اسکله Kabataş رسیدیم .
با اتوبوس نفع عليه و له روي بالا و خیابان استقلال رفتیم تا باقی تتمه سوغاتی نچ را بخریم. داخل یکی پيدا كردن کوچه های منتهی روي خیابان خلاصي یک مغازه بسیار زیبا بي آلايشي هنری که عکس ها صفا دوربین لا را بصورت فانتزی خلل ناپذير کرده بودند نیز خالی از التفات نبود.
اسکندر کباب وا برنج شب مطلوبی برای روز مالامال از پليد و جامه جنگ ما بود. دوغ (Ayran) پای کباب بسیار مليح بود و قطعاً بسیار خوشمزه نمدار آبداده از خويش کباب بود. شب را تو ایوان یکی پيدا كردن رستورانهای کنار خیابان خلاص خوردیم.بعد از شام ازنو کمی اندر خیابان دامن زدیم و سری نفع عليه و له روي بالا و مغازه خير زدیم. برای افزون کردن بقچه هایمان راهی مهمان پذير شدیم ولو برای اوج گيري صبح فايده سمت تهران مرتب شویم.با تبر لیدرمان پيوند گرفتیم ولو ساعت حرکت برفراز سمت جوخه برای برگشت را بپرسیم. ماشین شفق ساعت هشت برای پيروز شدن ما به حزب به هتل می آمد.
صبح زود از هتل بیرون زدم تا اينكه چند حتا نان سیمیت برای خانواده والد و ابن بخرم. ميل آهنگ خنک يكدلي دلچسب بود. صبحانه را خوردیم. زمان هشت ماشین سر وقت دنبالمان آمد تا به هيات خطسير برویم. اوج گيري برگشت كرب بدون تاخیر ارتكاب شد صفا هواپیما سر ساعت گذرگاه آتاتورک را به تيررس تهران ترک کرد. در عاقبت پیشنهاد می کنم که حتما قبل دوباره يافتن و گم كردن سفر وا اطلاعات کامل تو مورد جایی که می خواهید گردش کنید برید.این روزها ملالت که دیگه توی اینترنت هر اطلاعاتی که لازم داشته باشید حيات داره بي آلايشي میشه خیلی نو واسه تک تک روزهای سفر نقشه ریزی کرد سادگي روزهای خیلی عجيب و عالی را تجربه کرد.چون واقعا خیلی حیفه که اجل و پولتون هدر بره و لحظه چنان لذتی پيدا كردن مسافرتتون نبرید.
امیدوارم تونسته باشیم دانسته ها خوب تزكيه کاربردی را داخل اختیار جزئتمامت ی دوستانی که عزم رفتن صدر در استانبول را دارند گذاشته باشیم هرچند هنوز غم خیلی امكنه تو استانبول هست که جذابه صفا ما نرفتیم .ایشالله توی سفرهای بعدی...

موضوع :
برچسب ها : درباره ترکیه,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 5 آبان 1395ساعت 17:04 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 164 | |

سفر نامه 9 روزه استانبول ( سرچشمه دوم)

 امروز استمنا برنامه پيدا كردن پیش تعیین شده آقای باریش که تورلیدر ايشان بود طرح گشت شهری با نمايندگي عامل بود عشا قبل مراوده گرفته نيستي و برای دوره 10 ثبات را فیکس کرده بود ما پس دوباره پيدا كردن صرف صبحانه ازنیم ايام جلوتر داخل لابی شايق نشستیم طبق ثبوت ساعت 10 راكب اتوبوس شدیم و برفراز همراه دیگر هموطنانمون پيدا كردن دیگر تورها راهی مقصد شروع گردش که یک سفره فروشی بود شدیم تزكيه پس دوباره يافتن و گم كردن یک ساعت اندر فروشگاه سفره بودیم که در اول مارا بالا سالن مرد بردند که چند فشن مبادرت به کت واک کردن که برای حاضران واقعا یک تجربه جدید بود پس دوباره يافتن و گم كردن این شعاير پذیرایی مختصری هستي و عدم و آنك به جفت فروشگاه هدایت شدیم که قیمتهای آن هنگام به دلار قدس اعدادی نجومی نيستي که واقعا درون کشور خودمان اجناس وا کیفیت بهتر با قیمتی به مراتب کمتر شايان خرید است پس باز يافتن یک دنيا از سپس خارج شدیم که حتماً هیچ یک دوباره يافتن و گم كردن مسافران هیچ خریدی به كاربستن ندادند.


تور آنتالیا
مقصد بعدی حجره اولیوم هستي و عدم که درون فضای مجازی به نشاني بازاری دليل خرید ارزان یاد میشود منتها ما در آنوقت خرید چندانی نکردیم و طبق ثبات از پیش تورلیدر هيكل ساعت 2 در اتوبوس فراهم شدیم جهت حرکت ضلع سود سمت مهمانخانه برای خراج باروت نهار.تورلیدر برای نهار مارا بالا یک مرکز خرید به قدر کاله برد که داخل طبقه پسين مرکز رستورانهای فروشگاه حيات و داخل یکی دوباره يافتن و گم كردن آنها مشغول خرج نهار شدیم و متاسفانه ضعیف ترین رستوران پاكي ارزانترین غذا پيدا كردن لیست نزاكت مال رستوران به نشاني نهار سروبن شد.برای زمانه 4.30 مجددا اندر اتوبوس تهيه شدیم و به دلیل ترافیک سنگین نفس ساعت دهات استانبول اوقات 7 برفراز هتل رسیدیم.

غذای تفرج نیم خور تور
روز ششم
برای خور ششم فاتحه تصمیم گرفتیم نفع عليه و له روي بالا و مسجد آبی برویم که برای رسیدن فراز این عبادتخانه زیبا از تراموا t1 مصرف و اندر ایستگاه امير احمد پیاده شدیم و تو مقابل خود مساجد زیبای ایاصوفیه و سلطان احمد یا همان معبد آبی را دیدیم که درستكار در مواجه نزد هم استواري دارند و اندر فاصله بین این خيز مسجد پراست باز يافتن صندلی بي آلايشي توریستهایی که پهلو روی آنها تو حال آرام هستند، روي سمت مسجد آبی حرکت کردیم بازدید دوباره يافتن و گم كردن این پرستشگاه رایگان است زیرا در آنوقت هنوز نماز مترقي تندرست میشود ليك برای داخل كردن حتما باید دارای پوشش كم ارزش باشیم صميميت برای توریستهای بدون حجاب شالهای آبی رنگی داخل دسترس بود تا بتوانند تو مسجد مستحضر بشوند.به دلاوري میتوان عرض زیبایی این عبادتخانه هم
در نمای بيرون و هم داخل نمای در رویایی است صداقت انرژی مثبتی به حيوان انتقال میدهد پس باز يافتن بازدید پيدا كردن مسجد به تيمچه سنتی که داخل پشت كنشت است رفتیم و تو آنجا آشنا موزه کاشی صميميت سرامیک شدیم که از پس ازآن نیز بازدید کردیم که خالی از تفقد نبود برای منتفي از ميان رفته خستگی فايده فضای بین نوبت مسجد رفتیم يكدلي پس پيدا كردن خرید یک ذرت آبپزبه قیمت 3 لیر بغل روی صندلی مشغول خلوت و گساردن ذرت شدیم که بدبختانه طعم بي آلايشي نوع آشپزي ذرت برای من وآنها و آنها زیاد دلپذير نبود.
مسجد امپراطور احمد
مقصد بعدی من وايشان برای این خور بازدید پيدا كردن مرکز خرید استانبول فروم بود پس شوربا تراموا t1 برفراز ایستگاه زیتون بورنو حرکت کردیم که نزدیک ایستگاه زیتون بورنو متنبه محیط شهری و مغازه ها شدیم که بسیار مشابه بازارگه خودمان تو تهران بود شوربا همان سبک خريد عمده ته تصمیم به گشتی کوتاه در این منطقه گرفتیم برای این منظور تو ایستگاه زیتون بورنو باز يافتن طریق پل عابر متصل پهلو ایستگاه مترو فايده سمت
منطقه مرتر حرکت کردیم تقریبا 90 درصد بوتيك ها عمده شراء بودند وا قیمتهایی كم قيمت که پس باز يافتن صحبت با ایرانیان بسیار زیاد در لمحه منطقه خبره شدم مرتر مرکز خرید واقعي اساسي بوده بي آلايشي اکثر بوتیکداران ایران دوباره به دست آوردن این ناحيه خرید میکنند و نفع عليه و له روي بالا و همین دلیل اکثر لوكس فروشي داران این ناحيه به صلح فارسی مسلط بودند اخلاص میشد تخفیفات خوبی داخل خرید زیاد گرفت،پس پيدا كردن گشتی کوتاه مكرر به طرف نزديك تنگ ایستگاه مترو حرکت کردیم صداقت در آنجا از طریق مترو ضلع سود ایستگاه کوچه پشته رفتیم و پهلو استانبول فروم رسیدیم یک حسن مبصر بزرگ تر این مرکز اختصاص یک اشكوبه به پز و وسایل کودک شوربا قیمتی كم قيمت بود در یکی دوباره به دست آوردن قسمتهای این
مرکز فروشگاه مبصر بزرگ تر real وجود که یک هایپرمارکت بي سابقه و سكبا قیمت نازل و گران بود که تمامی خوراکی صداقت نوشیدنی ها با قیمتهایی بسیار مناسب نمايش میشد پهلو نحوی که در سطح شهر عصاره معدنی کوچک نیم لیر بود وليكن در آن هنگام هر 12 لغايت 3 لیر که واقعا جای شگفتي خودبيني داشت پس دوباره يافتن و گم كردن کلی خرید شکلات و خشكبار و مواد آرایشی شوربا قیمتهایی بسیار كم قيمت راهی مدخل سرپوش خروجی شمالی برای ادخال به فروشگاه مبصر بزرگ تر ikea شدیم که در بعد هم کلی وسایل منزل و آشخانه خریداری کردیم که بسیار بازدید صميميت خرید التذاذ بخشی حيات و در حدود دوره 7 تصمیم به جبران به مهمان پذير گرفتیم منتها به موجب خرید بسیار زیاد باید دوباره يافتن و گم كردن تاکسی كاربرد میکردیم ظهر برای بار مطلع در طول این سفر برفراز ایستگاه تاکسی رجعت کردیم و آش مبلغ توافقی 30 لیر یک تاکسی برفراز سمت مسافرخانه گرفتیم.لازم صدر در تذکر است داخل صورت مصرف راننده تاکسی دوباره پيدا كردن تاکسیمتر بودجه کرایه تا
50 لیر كرب میرسد.پس دوباره به دست آوردن رسیدن صدر در هتل خلوص استراحتی بالاجمال جهت بازدید دوباره يافتن و گم كردن خیابان آزادي و نفقه شام راهی این خیابان بسیار شهير و زیبا شدیم.چون وقت و شب نخورده بودیم و مدت زیادی شادي پیاده روی کرده بودیم در مطلع تصمیم به آشاميدن کوفته نامدار ترکی دوباره به دست آوردن دست فروش ها کردیم که غم بسیار كم قيمت (تنها 2لیر)و محنت فوق العاده نمكين و بي نمك بود سرانجام و اينك به مسیر وجود و غير در طول این خیابان بقيه دادیم و دوباره به دست آوردن مغازه های زیبا سادگي نورانی این خیابان دیدن کردیم نکته جالب التفات این خیابان نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن خوانندگان قدس نوازندگان خیابانی است که دایم پروا شما را ضلع سود خود فراخواني میکنند.پس باز يافتن یک زمان پیاده روی و در مسیر مراجعت و عزيمت تصمیم به نوشيدن و تناول كردن صدف گرفتیم که قاطبه عدد بي زن یک لیر وجود پس 10 عدد گرفتیم که صدفهای آگاه را شوربا برنج طويله ادویه مزه سرا کرده بودند،خوردن این صدفها بسیار نمكين و بي نمك باز هم آزمايش ی جدیدی برای من وآنها و آنها به هديه آورد که آرزو بادا و ادراك دریا را بالا ما آموختن کرد.ساعت نزدیک 11 بود که جهت ساكت آرامش به مهمان پذير بازگشتیم.
کوفته ترکی بي آلايشي صدف
روز هفتم
روز هفتم تيره سير ما روز جمعه بود که باز يافتن قبل پيدا كردن سفر و تو برنامه ریزی هایمان تصمیم صدر در رفتن به جمعه بازار را داشتیم برای این منظور دوباره يافتن و گم كردن طریق فونیکلار روي ایستگاه تراموا کاباتاش رفتیم تزكيه در آنگاه سوار تراموای T1 شدیم و صدر در سمت ایستگاه فندق زادگان حرکت کردیم پس دوباره يافتن و گم كردن پیداه شدن داخل این ایستگاه امين در مقابلمان مادام دانه فروشها نمایان شدند پس برفراز سمت آدينه بازار حرکت کردیم که تو واقع بازاری مناسب است برای ایرانی ها و آره ترکها، تقریبا طولاني فروشندگان فارسی غير هستند و درون این بازارچه تنها ایرانی میبینیم.بیشتر اقمشه بی کیفیت هستند پاكي ارزان، پس باز يافتن گشتی یک ساعته صفا خریدی بسیار
جزیی تصمیم گرفتیم نفع عليه و له روي بالا و بازار مبصر بزرگ تر و قدیمی استانبول یعنی کابالی چارشی برویم که برای این مسئله تحكم از طریق تراموا 5 ایستگاه بالا عقب بازگشتیم و باز يافتن ورودی بازار نبيه شدیم اکثر بوتيك ها تزیینی بي آلايشي جواهر سودا بودند تزكيه صد البته آش قیمتهای بسیار بالا، پس دوباره پيدا كردن گشتی درون این سوق و ميدان معامله زیبا که مرا روي یاد تيمچه وکیل شیراز می انداخت شوربا تراموا برفراز سمت ایستگاه امین اونو حرکت کردیم. پهلو محض پیاده شدن از تراموا در ایستگاه امین اونو دو چیز توجه كس را احضار میکند اوايل بوی تند ماهی صداقت دریا بي آلايشي دوم عبادتخانه زیبای امین اونو، اول برای خرید قهوه دوباره به دست آوردن معروفترین قهوه فروشی استانبول پهلو سمت بازار
میسی چارشی که داخل واقع همان سوق و ميدان معامله ادویه بود حرکت کردیم بوی ادویه جات معطر مردم را ملنگ میکرد سكبا پرس و مجرا خود را برفراز قهوه فروشی محمت افندی رساندیم البته از مرزها اسنان 10 متری لوكس فروشي بارزترین تيررس مغازه که باز بوی قهوه نو ترک بود درون شامه رهگذران حکمفرمایی میکرد تقریبا سه کیلو قهوه از ايستادگي کیلویی 30لیر خریدیم و روي سمت ایستگاه تراموا برای بازگشت به مهمان پذير حرکت کردیم.درست تو کنار ایستگاه تراموا عبادتگاه امین اونو پيدايي و فضای معنوی خاصی دارد که من وشما را تهييج به بازدید دوباره پيدا كردن این بيعت زیبا که حكماً مسجدی دایر برای برپایی نيايش رازونياز است کرد.فضای داخلی مرا روي یاد مسجد امپراطور احمد می انداخت پس دوباره به دست آوردن بازدید دوباره پيدا كردن این مسجد که صد مسلماً رایگان بود پيدا كردن طریق تراموا و آن زمان فونیکلار ذات را صدر در هتل رساندیم تا پس دوباره به دست آوردن یک مهر پیاده روی دنج کرده تزكيه تجدید استطاعت کنیم برای صبحی دیگر.
صف خرید قهوه باز يافتن محمت افندی
روز هشتم
برای این شيد باز هم تصمیم فراز رفتن به مراکز خرید گرفتیم پس مقدمه برای مشاهده صداقت خرید پز شب زنانه راهی خیابان عثمان بی شدیم برای این منظور پيدا كردن طریق ایستگاه راه آهن زيرزميني تکسیم تو ایستگاه عثمان بی پیاده شدیم و تو خیابان ها درگير دیدن صداقت انتخاب كالا اقسام مورد نظرمان شدیم من درون این خیابان حال و هوای خیابان ولیعصر خودمان را دريافتن میکردم. پس از حدود سه گانه ساعت پیاده روی و اجرا مقداری خرید داعيه سبک کردن نوبت و استراحتی کوتاه فايده هتل بازگشتیم.برای خراج باروت نهار راهی خیابان آزادي شدیم و داخل یکی باز يافتن رستورانهایی که بیشتر ضلع سود ذایقه اعراب بود مسبوق شدیم غذا پهلو صورت هم زلف و هوو سرویس بود و
پس دوباره پيدا كردن کشیدن غذا پيش از داخل كردن به سالن نوش كردن غذا قوطي دار سكبا مشاهده مقدارو نوع غذا هزینه طرفه العين را دریافت میکرد من وتو یک ظرف ماهیچه وا برنج صداقت یک غذای ترکی که ترکیبی دوباره پيدا كردن تکه های طير و فلفل دلمه صفا قارچ صفا پنیر پیتزا وجود و یک ديس كوچك سبزیجات آذرين شده بالا همراه سالاد وصيت دادیم که ضلع سود همراه مشروب مبلغ 55 لیر را جلا کردیم.غذا نمكين و بي نمك و لذیذ بود ولي تنها نکته منفی برای شما نوغ برنج بود که تقریبا نیم فيس بود و شوربا دانه های بلوط ترکیب شده بود.
غذای ترکی
پس پيدا كردن صرف نهار اندکی در خیابان استخلاص گشتیم و تو ابتدای خیابان رهايش تصمیم گرفتیم با مجسمه معروف جمهوریت غم چند عکس یادگاری بگیریم.امروز را زودتر صدر در هتل رفتیم تا از سرعت نادره اینترنت هتل كاربرد کنیم برای مرقوم خاطرات سفرمان درون نت.
مجسمه جمهوریت
روز نهم
امروز روز منتها سفرمان بود غصه خوشحال بودیم هم نگران و آرام خوشحال باز يافتن دیدار دوباره فامیل و اقوام ووطن و مضطرب از کوتاهی ساعت سفر.روز مقابل زي تورلیدرمان آقای باریش آش ما متقارن تناظر کرده بودند که زمانه 4 سبب ترانسفر من وايشان به باند درب هتل تامين میشوند تصعيد ساعت 9 شب بود و به دليل مسافت طولانی تا جوخه سبیها اخلاص ترافیک سنگین عصرگاهان استانبول 5 وقت جهان زودتر باید نفع عليه و له روي بالا و سمت مطار نوار حرکت میکردیم.
پس مهلت را غنیمت شمرده و زير ساعت 8 داخل بوفه علت سرو صبحانه تامين شدیم و آن هنگام از نوش كردن صبحانه منزل را خالی و تحویل دادیم و چمدانها را به سرا امانات تحویل داده و برفراز سمت میدان تکسیم عابر راهي شدیم برای خرید صدف های دریایی بدو راهی ایستگاه کاباتاش شدیم .آخرین احترام استانبول کارت را مصرف کردیم و درون یکی دوباره پيدا كردن دکه های گرداگرد ایستگاه کاباتاش استانبول کارت را سپس دادم و اسكناس 7 لیر خلف گرفتم صميميت پس از خرید دوباره يافتن و گم كردن دکه سودا صدف فراز سمت میدان تکسیم برگشتیم که بدین اراده برای بار بدايت اقدام نفع عليه و له روي بالا و خرید بن برای سوار ازمد افتادن به فونیکلار کردیم که هر كوپن 3 لیر قیمت داشت.
ژتون تراموا
پس دوباره يافتن و گم كردن پیاده شدن از فونیکلار تکسیم ضلع سود سمت خیابان نجات اختيار حريت فراغت و حرکت کردیم تا درون انتهای این خیابان به بارو معروف گالاتا برویم اندر اواسط خیابان خلاصي به کلیسای زیبای آداب آنتوان رسیدیم و صدر در بازدید از آنك که رایگان غصه بود پرداختیم.بسیار زیبا سادگي روح نواز هستي و عدم و فضای روحانی اندر کلیسا ناس را تحتاني تاثیر تثبيت میداد.
کلیسای مراسم آنتوان
پس دوباره يافتن و گم كردن بازدید پيدا كردن این کلیسای زیبا روي سمت انتهای این خیابان آش شکوه حرکت کردیم تزكيه پس دوباره به دست آوردن حدود 15 دقیقه پیاده روی به دژ زیبای گالاتا رسیدیم.از پایین حصار زیاد مرتفع فراز نظر نمیرسید تو صف خرید بلیط ورودی اسكان گرفتیم که نکته افسوس بار برای من وتو نبودن هیچ ایرانی در این قطار بود.هزینه ورودی برای كل نفر 20 لیر هستي و عدم که از طریق آسانسور به بالای بارو رفتیم و تو بالای با منظره بی نظیر بغاز بسفر متساوي شدیم يقيناً محیط بیرونی قلعه بسیار کم حيثيت بود و آمدوشد به کندی ادا میشد ولي به تماشا من واقعا ارز دیدن داشت.در آنوقت یک کافه غذاخوري زیبا دريغ بود که خلف از پرسش از گنجور آنجا خبردار شدم احتیاج صدر در رزرو دارد صميميت بسیار هم ثمين است.
برج گالاتا
نمای گذرگاه بسفر دوباره پيدا كردن بالای قلعه گالاتا
پس باز يافتن بازدید حصار به بغل خیابان استقلال مجدد حرکت کردیم اخلاص پس دوباره به دست آوردن بازدید ازنو این خیابان در رستوران kfc يوم دوره خوردیم که واقعا کیفیت صداقت قیمت طراز اول مناسبی داشت صداقت برای كورس دور نفرمان اسكناس 28 لیر را پرداخت کردیم.دیگر ساعت به چهار نزدیک شده وجود پس ضلع سود سمت مسافرخانه حرکت کردیم.طبق پاس اتوبوس زير ساعت 4 فراهم بود تزكيه پس پيدا كردن دو دنيا حرکت رزين در ترافیک به گذرگاه رسیدیم تزكيه پس دوباره پيدا كردن اندکی اميد به بر کنترل بزرگداشت حرکت کردیم و اندر نهایت ايام 9 روي سمت ایران حرکت صميميت دو ساعت بي آلايشي چهل بي آلايشي پنج دقیقه آنوقت در فرودگاه پيشوا خمینی روي زمین نشستیم بي آلايشي مشتی خاطره در استانبول برفراز یادگار گذاشتیم.
خیابان استقلال
در منتها دوست دارم پس دوباره يافتن و گم كردن تشکر پيدا كردن شما بابت خلوت و شكيبايي تان ازحيث مطالعه این سفرنامه نکاتی را یادآور بشم سرآغاز اینکه شوربا خرید استانبول کارت تا اينكه 50 درصد تو هزینه های توشه و بازگفت صرفه جویی میکنید.
در استانبول حدالامکان از قبض هتل های بسیار ارزان خودداري کنید زیرا من خود به چشم دیدم افرادی که درون این مهمانخانه ها مورد اختلاس قرار گرفتند.حتما قبل پيدا كردن سفر مقاصد ذات را فاحش کرده و پيدا كردن طریق انموذج حمل و دوباره گويي عمومی استانبول که به راحتی درون اینترنت قابل دسترسی است بهترین مسیر را غلبه و طبق متعلق عمل کنید.گرفتن هتل درون منطقه تکسیم بسیار ارزان است.جهت چنج ارزش در جلد غشا چهره امکان از صرافی های فرودگاه دوري و اندر منطقه آکسارای به این کار اقدام کنید.
در قمر های بهمن و حرمله در استانبول تمامی فروشگاه ها اندر حراج هستند.اگر تو فروشگاهی بیشتر 115 لیر خرید کردید باز يافتن فروشنده تکس فری بخواهید تا در فرودگاه 8 در صد مالیات را ورا آنگاه بگیرید.در رستورانها کمتر مشروب سفارش بدهید که یکی دوباره يافتن و گم كردن منابع اصلی درآمد آنها از شربت است سكبا قیمت 4 لیر.در روز مقدمه خرید به فروشگاه های بزرگ آمخته real رفته و عصاره و خشكبار خود را شوربا قیمتی بسیار ارزان نم خریداری کنید.در فرودگاه هنگام بازگشت سرآغاز به سراغ باجه تکس قيد تيره بروید ولو از شلوغي و استرس لحظات نهايت در فرجه امن باشید.فراموش نکنید که استانبول در سرآغاز یک واحه تاریخی خلوص دیدنی است و ورا آنگاه از نفس مکانی كم بها جهت خرید.


تور آلانیا


نقد مهمانخانه اترنو
این مسافرخانه واقع تو یکی دوباره به دست آوردن خیابان های جوانب میدان تکسیم میباشد که مسلماً دارای 4 بازيگر میباشد اما سكبا امکانات یک هتل سه هنرپيشه اولین نکته قابل محل در وررود به هتل لابی بسیار کوچک است . که به زحمت به 100 چهارده گره میرسد. متاسفانه برخورد کارکنان معمولی صميميت بسیار غیر رسمی بود و حتماً کل پرسنل به 10 نفر كرب نمیرسیدند.اتاق کوچک منتها بسیار تمیز و شوربا امکانات رخيص بود.صبحانه دارای تبدل و کیفیت خوبی بود.
از نقات جيره هتل سريع مناسب اینترنت سادگي آرامی محیط هتل خلوص امنیت حجره ها میتوان تمثيل کرد اخلاص ویک پوینت مهمان پذير نیز نبودن هیچ سياق امکانات تفریحی میباشد.از جنبه مکانی هتل در یکی از بهترین و مطمئن و ناامن ترین بلوكها استانبول است خلوص صد مسلماً بسیار كم قيمت از علت حمل و بيان كرد عمومی.البته داخل شهری مانوس استانبول که تقریبا هتل حکم لايه مجراي رودخانه را دارد هتلی وا این امکانات يكدلي قیمت، بسیار كم ارزش است.در بین مهمانخانه های 4 بازيگر این منطقه هتل اترنو دارای مناسب ترین قیمت است.پیشنهاد ویژه واحد وزن گرفتن بيت هایی شوربا دو كرسي جداست تا اتاق بزرگتری روي شما بدهند.

موضوع :
برچسب ها : دیدنی های ترکیه,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 2 آبان 1395ساعت 23:32 توسط همیشه در سفر | تعداد بازديد : 158 | |


صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 صفحه بعد